آدمی برای موفقیت در عرصه های مختلف زندگی نیاز به آموزش و مهارت دارد و بدون وجود آموزش, فتح قله های خوشبختی غیر ممکن خواهد بود, حال این آموزش می تواند با حضور در یک کلاس محقق شود و یا با مطالعه و یا با بهره مندی از افراد با تجربه ای که ده ها و یا صد ها پیراهن بیشتر از ما در آن راه پاره کرده اند و فراز و نشیب های زیادی را برای کسب تجربه طی کرده اند.
از آموزش زبان انگلیسی گرفته که برای اینکه بتوانیم به چهار مهارت مهم آن که شنیدن و صحبت کردن و نوشتن و خواندن است, کاملا مسلط شویم نیازمند آنیم که در دوره های مختلف شرکت کنیم تا بسته به انتخاب خود که کدام راه را برای تسلط به زبان دوم انتخاب می کنیم بعد از گذشت سه ماه و یا شش ماه و یا دو سال بتوانیم به راحتی با زبان دوم با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنیم و از این ارتباط در صدد پیشرفت مادی و معنوی زندگی خود بهره مند شویم تا تشکیل یک زندگی که خواه ناخواه برای آن به آموزش های وسیع تر و مهم تر و عمیق تری نیازمندیم.
اما سوال اصلی این است که چرا برای یادگیری زبان دوم حداقل باید 14 ترم آموزشگاهی را سپری کنیم ولی برای یادگیری روش زندگی حتی یک ساعت هم در خود احساس نیاز به آموزش را نمی بینیم و فکر می کنیم که در این زمینه خودمان استاد تمام هستیم و می توانیم به راحتی با تمام فراز و نشیب های زندگی کنار بیاییم و همه مشکلات را با اعتماد به نفس حل و فصل کنیم؟
پاسخ به این سوالات مهم در زمینه ازدواج آمار تاسف بار کاهش ازدواج و افزایش طلاق در جامعه است که این آمار به خوبی هر چه تمام تر فقدان آموزش های لازم در این عرصه را بیان می کند.
وقتی مراسم عقد حضرت خدیجه با پیامبر پایان یافت و رسول خدا خواست به خانه ابوطالب باز گردد، خدیجه گفت: إِلَى بَیْتِكَ فَبَیْتِی بَیْتُكَ وَأنَا جَارِیَتُكَ؛ به خانه خودتان وارد شوید. خانه من، خانه شماست و من، کنیز شما هستم .
برای یک ازدواج موفق و برای رسیدن به خوشبختی و آسایش و آرامشی که آیات قرآن مجید و احادیث گوهربار اهل بیت علیهم السلام به آن اشاره کرده اند از جمله این آیه زیبا و شنیدنی از سوره مبارکه روم:
مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ :
و از نشانه هاى او اینكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى كه مى اندیشند قطعا نشانه هایى است ﴿روم:21﴾
نیازمند آموزش و راهنمایی هستیم که بتوان راه کسب آرامش و دوری از هرگونه اختلاف و تنش و درگیری را در زندگی زناشویی به ما آموزش دهد تا در سایه سار این آرامش بی بدیل بتوانیم به موفقیت های چشمگیر دیگری در زندگی دست پیدا کنیم.
زندگانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها دارای ابعاد مختلف و فصل های گوناگونی است که هر یک از این فصل ها می تواند برای زندگی درس های طلایی باشد که با اجرای آن می توانیم طعم و لذت واقعی یک خانواده بهشتی را تجربه کنیم و در این نوشتار سعی داریم که به برخی از این مهارت های زندگی در این خانواده بهشتی و آسمانی اشاره کنیم:
مهارت اول: انتخاب عاقلانه و منطقی
یکی از مهمترین معضلات و مشکلاتی که در ازدواج های این دوره به طور چشمگیری قابل مشاهده است غلبه احساسات و عواطف بر منطق و عقل است که این مساله هر چند بسیار واضح و روشن است ولی به صورت جدی در جامعه کنونی نادیده گرفته می شود و دختران و پسران بدون بررسی جنبه های مختلف شخصیتی و خانوادگی و اعتقاداتی و ... تنها با توجه و علاقه افراطی به یک بعد از شخصیت طرف مقابل از جمله زیبایی و ثروت خود را به دام یک ازدواج ناموفق و سرشار از تنش و درگیری گرفتار می کنند و هیچ گاه به آرامشی که آیات الهی به آن وعده داده اند نمی رسند.
اما ازدواج آسمانی پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله با بانوی اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها نه تنها غلبه احساس و عاطفه نبود بلکه یک انتخاب سرشار از آگاهی و عقل و تدبیر بود که با بررسی همه جانبه صفات و ویژگی های دو طرف شکل گرفت ابعاد شخصیتی که می تواند توجه به آنها ما را به زندگی لذت بخش راهنمایی کند.
مردان مادی که همه چیز را از دریچه مادی گری مطالعه می کنند، پیش خود چنین تصور می کنند که چون خدیجه ثروتمند و تجارت پیشه بود، برای امور تجارتی خود، به یک مرد امین بیش از هر چیزی نیازمند بود، از این لحاظ، با محمد (صلی الله و علیه و آله) ازدواج کرد و محمد نیز از وضع زندگی آبرومندانه او آگاه بود، با اینکه توافق سنی نداشتند؛ تقاضای او را پذیرفت.
ولی آنچه را تاریخ نشان می دهد، این است که محرک خدیجه برای ازدواج با امین قریش، یک سلسله جهات معنوی بود، نه جنبه های مادی، اینک شاهد ما:
"هنگامی که از میسره، سرگذشت سفر جوان قریش را می پرسد؛ او کراماتی را که در طول این سفر از او دیده بود و آنچه را از راهب شام شنیده بود، برای او نقل می کند، خدیجه شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معنویت محمد (صلی الله و علیه و آله) بود در خود احساس می کند و بی اختیار به او می گوید: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد؛ دو چندان کردی، برو که من، تو و همسرت را آزاد کردم و 200 درهم و دو اسب و لباس گرانبهایی در اختیار تو می گذارم. سپس آنچه را از میسره شنیده بود، برای «ورقة بن نوفل» که دانای عرب بود، نقل می کند، او می گوید: صاحب این کرامات پیامبر عربی است." [فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام]
سوال اصلی این است که چرا برای یادگیری زبان دوم حداقل باید 14 ترم آموزشگاهی را سپری کنیم ولی برای یادگیری روش زندگی حتی یک ساعت هم در خود احساس نیاز به آموزش را نمی بینیم و فکر می کنیم که در این زمینه خودمان استاد تمام هستیم و می توانیم به راحتی با تمام فراز و نشیب های زندگی کنار بیاییم و همه مشکلات را با اعتماد به نفس حل و فصل کنیم؟
مهارت دوم: حمایت های اقتصادی و عاطفی از همسر
یکی از مهمترین ملاک ها برای یک زندگی موفق حمایت زن وشوهر از یگدیگر در تمامی ابعاد زندگی است از حمایت اقتصادی گرفته تا حمایت معنوی و عاطفی که در بسیاری از اوقات می تواند قدرت بیشتری از حمایت اقتصادی ایفا کند و به همین دلیل یکی از مهمترین بخش های زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها این حمایت دو جانبه بود که توانست موفقیت و پیشرفت را در این زندگی قلم بزند.
یک بار مشرکان پیامبر را سنگ باران و زخمی کردند. حضرت به سوی خانه به راه افتاد. مشرکان به دنبال پیامبر آمدند و حتی خانه را سنگ باران کردند. خدیجه از خانه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگ زدن به خانه زنی که نجیب ترین زنان قوم و قبیله خود است، شرم ندارید؟ مشرکان شرمنده شدند و بازگشتند. خدیجه به خانه برگشت و به بستن و مداوای زخم های پیامبر مشغول شد. در این واقعه بود که جبرئیل سلامی ویژه از سوی خدا برای حضرت خدیجه آورد. خدیجه در برابر این سلام گفت: إِنَ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَمِنْهُ السَّلَامُ وَعَلَى جَبْرَئِیلَ السَّلَامُ وَعَلَیکَ یا رَسُولَ اللهَ السَّلامُ وَبَرَکاتُه :همانا خداوند خود، سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل و بر شما ای رسول خدا، سلام و بركات خدا باد. [ الاستیعاب فی معرف الأصحاب، ج ۴، ص ۱۱۱]
مهارت سوم: مشورت با خانواده
آنچه این روزها در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و در جامعه شاهد آن هستیم ازدواج های جوانانی است که بدون مشورت با خانواده فرد مورد علاقه خود را انتخاب می کنند و صبحت های مقدماتی ازدواج را انجام می دهند و پس از اخذ تصمیم نهایی و در مرحله آخر خانواده های خود را در جریان این ازدواج قرار می دهند و بدیهی است که انتخاب های سطحی و این چنینی به کجا ختم خواهد شد.
اما ازدواج آسمانی پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها همه بر پایه مشورت و کسب تجربه از بزرگان و صاحبان تجربه بود بدین ترتیب که پیامبر با ابوطالب عموی بزرگوار خویش مشورت کردند و او را واسطه این ازدواج پرخیر و برکت قرار دادند و حضرت خدیجه نیز در این رابطه با ورقه بن نوفل صحبت کردند.
مهارت چهارم: احترام متقابل
احترام متقابل یکی دیگر از مهارت های زندگی زناشویی است که در زندگی این زوج آسمانی بسیار به چشم می خورد و یکی از مهمترین نیازهای زندگی در عصر حاضر می باشد:
وقتی مراسم عقد حضرت خدیجه با پیامبر پایان یافت و رسول خدا خواست به خانه ابوطالب باز گردد، خدیجه گفت: إِلَى بَیْتِكَ فَبَیْتِی بَیْتُكَ وَأنَا جَارِیَتُكَ؛ به خانه خودتان وارد شوید. خانه من، خانه شماست و من، کنیز شما هستم. [بحار الأنوار، ج ۱، ص ۴]
این احترام نه تنها باید به صورت متقابل باشد بلکه در خانواده همسر نیز باید نمود بیشتری داشته باشد و زن و شوهر علاوه بر احترام به یکدیگر به خانواده های خود نیز احترام بگذارند چنانچه پیامبر احترام ویژه و خاصی برای خانواده خدیجه سلام الله علیها داشتند:
هرگاه پیامبر گوسفندی قربانی می كرد، ابتدا سهمی برای دوستان و آشنایان خدیجه كنار می گذاشت.[ریاحین الشریعه ، ج ۲، ص ۲۰۶]
ان شاء الله که با بهره مندی از مهارت های کشف شده از چنین سبک زندگی، زندگی هایی سرشار از آرامش، آسایش و خوشی را داشته باشیم.
امین ادریسی
منبع : tebyan