قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

موجوداتی خطرناک که به دنیا و آخرت ضربه می زنند

بی تردید مبارزه و مقابله با موجودات خطرناکی که به دنیا و آخرت مسلمانان ضربه می‌زنند، که همان منافقان هستند، به حکم عقل و شرع واجب است.
یکی از این موجودات مضر و خطرناک برای دنیا و آخرت مسلمانان، منافقان هستند که باید با آن‌ها مبارزه کرد. قرآن راه کارهایی برای این مبارزه ارائه داده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

 

افشاگری

قرآن با افشاگری چهره‌های نفاق و کارهای آن‌ها، عامل بسیار مؤثری را برای مبارزه با آنان به دست می‌دهد. شناساندن این گروه در بیش از سیصد آیه و سیزده سوره با ترسیم چهره واقعی و بیان صفات و گوشزد کردن خطرهای منافقان، وظیفه متولیان امور به ویژه مرزبانان فکر و اندیشه را سنگین‌تر می‌کند. از این روست که باید به افشای روش‌های افرادی که در جایگاه دشمن به فعالیت براندازانه علیه نظام اسلامی هستند، پرداخت تا نتوانند با قرار گرفتن در حاشیه امنیت، به تخریب ادامه دهند.

 

این افشاگری مضر نیست؛ بلکه نتایج بسیار مثبتی همچون: بیداری فریب خوردگان جریان نفاق و بازگشت آنان به سوی حق، هوشیاری افرادی که جریان نفاق را نمی‌شناسند و به انزوا کشیدن منافقان و نیز به خطر افتادن جان منافقان و در نتیجه کاهش فعالیت تخریبی آنان (1) را در پی دارد.

 

با افشاگری می‌توان چهره واقعی منافقان را به مردم نشان داد تا آن‌ها را با لحن گفتار و یا نحوه رفتارشان بشناسند: «وَلَوْ نَشَاء لَأَرَیْنَاکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمَالَکمْ»؛ «و اگر بخواهیم قطعاً آنان را به تو می‌نمایانیم، در نتیجه ایشان را به سیمای [حقیقی] شان می‌شناسی و از آهنگ سخن به [حال] آنان پی خواهی برد و خداست که کارهای شما را می‌داند». (2)


قطع رابطه

منافقان در لباس دوستی در اجتماع‌های مسلمانان نفوذ می‌کنند و پس از استحکام، با پنجه‌های منافقانه خود بی رحمانه ضربه‌های بسیار بدی را به ریشه‌های خداپرستان وارد می‌کنند. قرآن هشدار می‌دهد که این گونه افراد را به حال خود وامگذارید و هیچ گونه ارتباطی با آن‌ها نداشته باشید و آنان را به عنوان دوست انتخاب نکنید. 


در مقابل طرح دوستی آنان برای ایجاد زمینه‌های نفوذ خود، باید قطع رابطه با آنان را سرلوحه کار خود قرار دهیم؛ زیرا آنان از کافران عادی بدترند؛ چرا که کفار معمولی دزد و غارتگر عقاید دیگران نیستند، اما منافقان این گونه می‌باشند. پس هیچ گاه نباید آنان را به عنوان دوست انتخاب کرد: «فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّی یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ»؛ «پس زنهار از میان ایشان برای خود دوستانی اختیار مکنید تا آنکه در راه خدا هجرت کنند». (3)


گسترش روح تعاون

منافقان در راستای بی ارادگی و میراندن روح شهامت و شجاعت در مسلمانان می‌کوشند که فساد را در جامعه رواج دهند تا بتوانند تمامی دارایی‌های مادی و معنوی آنان را به یغما ببرند و آن را تباه سازند: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکن لاَّ یَشْعُرُونَ»؛ «به هوش باشید که آنان فسادگرانند، لیکن نمی‌فهمند»(4)


خداوند به مسلمانان دستور داده است که فقط در کارهای نیک با هم همکاری داشته باشند، ولی اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و فساد را همراهی نکنند.

 

این فرمان برای مقابله با طرح منافقان است که دوست دارند جامعه به فساد کشیده شود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْیَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ یَجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَی الْبرِّ وَالتَّقْوَی وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَی الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام و قربانی بی نشان و قربانی‌های گردن بنددار و راهیان بیت الحرام را که فضل و خشنودی پروردگار خود را می‌طلبند، نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید [می‌توانید] شکار کنید و البته نباید کینه توزی گروهی که شما را از مسجدالحرام باز داشتند، شما را به تعدی وادارد و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است» (5)


یکی از شیوه‌های مهم منافقان در جامعه اسلامی، تفرقه اندازی می‌باشد؛ زیرا آنان می‌دانند هیچ گاه نخواهند توانست بر مسلمانان یک پارچه و متحد سلطه پیدا کنند. از این رو در صدد بر می‌آیند تا وحدت را از میانشان بردارند و مرزهایی بین آن‌ها به وجود بیاورند و نیروهای انقلابی را به احزاب و جناح‌های مختلف تقسیم کنند.
قرآن نسبت به این شیوه آنان چنین هشدار می‌دهد: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک یُبَیِّنُ اللّهُ لَکمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ». (6)


با وحدت، تمام نقشه‌های دشمنان نقش بر آب می‌شود. دامن زدن به اختلاف نتیجه‌ای جز ضعف و شکست ندارد و کمک به تحقق خواست دشمن است، از این روست که قرآن هشدار می‌دهد: «وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ «و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود و صبر کنید که خدا با شکیبایان است». (7)


بصیرت دینی

مقابله کارساز با شبهه افکنی و تضعیف مبانی اعتقادی مسلمانان، پاسخ گویی به موقع و منطقی به شبهه‌های منافقان است تا خلع سلاح شوند و از تأثیرگذاری آنان بر جامعه کاسته و یا به طور کلی قطع شود. پاسخ گویی منطقی و مستدل به شبهه‌ها، مهم‌ترین نشانه افتخار مکتب حیات بخش اسلام است که از پشتوانه قوی عقل و فطرت برخوردار می‌باشد. برای اجرایی کردن این برنامه لازم است ضمن آشنایی دقیق با مکتب، به شبهه شناسی منافقان نیز پرداخت.


عدم شرکت در مراسم آنان

«وَلاَ تُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ»؛ «و هرگز بر هیچ مرده‌ای از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نایست؛ چرا که آنان به خدا و پیامبر او کافر شدند و در حال فسق مردند». (8) این عمل نوعی مبارزه منفی و مؤثر با منافقان است تا آنان بدانند در جامعه اسلامی محل و اعتباری ندارند؛ زیرا مؤمن راستین در حال حیات و حتی پس از مرگ، محترم است. دستور به غسل و کفن و دفن او در همین راستا می‌باشد. عدم شرکت در این مراسم درباره یک فرد از گروهی به معنای طرد آنان از جامعه اسلامی است.


مبارزه قهرآمیز

نظام اسلامی با جریان نفاق در مرحله حرف، به مقابله فرهنگی و روشنگرانه می‌پردازد؛ اما با اقدام به تخریب توسط آنان با شدت برخورد خواهد کرد. (9) خداوند متعال افزون بر برخوردی که با منافقان در آخرت خواهد داشت: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْک الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا»(10) به مؤمنان نیز شیوه برخورد با آنان را می‌آموزد: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ». (11)


پی نوشت ها:
1. احمد خاتمی، سیمای نفاق در قرآن، ص 199.
2. محمد: 30.
3. نساء: 89.
4. بقره: 12.
5. مائده: 2.
6. آل عمران: 103.
7. انفال: 46.
8. توبه: 84.
9. سیمای نفاق در قرآن، ص 204.
10. نساء: 145.
11. توبه: 73.


منبع : tebyan
  • منافق
  • منافقت
  • منافقان
  • مبارزه با منافقان
  • قطع رابطه با منافق
  • دو رو
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه