وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آئين الهى و تسليم بودن در برابر خواستههاى حق سفارش كردند: كه اى پسران من، بدون ترديد خدا دين را به سود دنيا و آخرت شما براى شما انتخاب كرده، بنابراين بايد شما جز در حالى كه آراسته به اسلام باشيد نميريد.
چه مسئله مهم و زيبائى، چه برنامه عظيم و پربهائى، كه ابراهيم و يعقوب و همه انبيا و امامان و اولياء در برابر سرنوشت دينى و ايمانى خاندان خويش احساس مىكردند، و از عمق قلب به آن توجه داشتند و خاطر مباركشان و نفس نفيسشان نسبت به فرهنگ الهى و حقوق خدا و حرمات پروردگار از دغدغه هم چون دريا موج مىزد.
آنان كه به ارزش آئين الهى واقف بودند، و مىدانستند تنها كليد راه نجات، و منبع خير دنيا و آخرت، و سبب رشد دهنده انسان، و عامل كرامت آدمى دين است، اهتمام شديدى داشتند كه فرزندان و نسلشان هم چون خودشان به آئين الهى آراسته باشند، و تا قيامت خورشيد ملت حنيف، و حال تسليم به حق از افق وجود خاندانشان در طلوع باشد.
آنان به فرهنگ حق و حقوق خدا بيش از همه امور توجه داشتند، و ابلاغ آن را اول به خانواده خود و سپس به ديگران از اوجب واجبات مىدانستند، و در راه ابلاغ آن حقيقت بينظير از هيچ گونه فداكارى و بذل جان و مال دريغ نداشتند.
چنان كه از آيه بعد
أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ
استفاده ميشود حتى نفس آخر خود را هزينه ابلاغ دين و وصيت به آن نمودد، و به شدت علاقه داشتند كه خانانشان و مردم روزگارشان و انسانهاى پس از آنان اهل دين واقعى در اسلام حقيقى باشند، و با آن زندگى كنند، و با آن از دنيا بروند.
آنان اسلام و وديعتى گران بها از جانب خدا نزد خود ميدانستند، و با همه توان در تمام ايام حياتشان از آن نگهدارى كردند، و سپس با سفارش اكيد به فرزندان از آنان خواستند، كه آنان نيز امانت دارانى امين نسبت به آن وديعه الهى باشند.
آنان فرزندان خود را به تسليم بودن در برابر همه خواستههاى حق وصيت كردند، و به آنان سفارش نمودند كه جز با اين حال زندگى نكنند و جز با اين حال نميرند.
چه نيكوست كه همه پدران مسلمان نسبت به دين و در جهت مسئوليت خود نسبت به ديندارى فرزندانشان دغدغه انبيا و امامان و اولياء الهى را داشته باشند، و اين مهم وقتى تحقق پيدا ميكند كه پدران و سرپرستهاى خانوادهها از ديندارى به معناى واقعى بهرهمند باشند و نسبت به ديندارى فرزندانشان نيز احساس مسئوليت كنند.
سفارش انبياء و اوليا به فرزندانشا نسبت به دين
محبت درست و سالم به فرزندان، عشق ورزى صحيح به اهل و عيال، توجه به امور اصلى خانواده، و دغدغه خاطر نسبت به قيامت نسل، اقتضا دارد كه سرپرست زن و فرزند محور وصيت و سفارش خود را حفظ دين و ديندارى در نسل قرار دهد، و اكيداً از آنان بخواهد كه صراط مستقيم و آئين حنيف، و اسلام واقعى و برگزيده خدا را بپذيرند و آن را تا لحظه آخر حيات در همه شئون زندگى به جريان بيندازند، و با در دست داشتن اين سرمايه عظيم و اين مايه خير دنيا و آخرت از دنيا بروند.
شايد جمله
وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
اشاره به اين حقيقت باشد كه اى فرزندان اگر هم چون پدران به شتاب و سرعت به مقام تسليم در برابر خواستههاى حق نرسيديد و به نحو جامع از عقايد حقه، و اعمال صالحه و اخلاق حسنه بهرهمند نشديد، سعى كنيد و بكوشيد و اهتمام جدى ورزيد كه در ايام پايان عمر، «جواذب و علاقههاى مختلف شما از دنياست و بريده گردد، و مانند ميوه و بذر رسيدهاى كه تسليم طبيعت و عوامل حيات مىشود و زندگى نوين و افزايندهاى را آغاز مىكند تسليم حق شويد.»
من لازم مىدانم گوشهاى از اين احساس مسئوليت عظيم معنوى پدران به معناى واقعى پدر را كه در وصاياى آنان تجلى دارد و سبب بروز حقايقى به صورت خواستههاى به حق و سفارش به اولاد و به ديگران شده نقل كنم، شايد از اين رهگذر سودى ملكوتى و بهرهاى روحى، و منفعتى معنوى نصيب اهلش شود.
وصيت پيامبر به اميرمؤمنان
«يا على اوصيك بوصية فاحفظها فلا تزال بخير ما حفظت وصيتى، يا على من كظم غيظاً و هو يقدر على امضائه اعقبه الله يوم القيامة امنا و ايمانا يجد طعمه، يا على من لم يحسن وصيته عند موته كان نقصا فى مروته و لم يملك الشفاعة، يا على افضل الجهاد من اصبح لايهم بظلم احد، يا على من خاف الناس لسانه فهو من اهل النار، يا على شر الناس من اكرمه الناس اتقاء شره، يا على شر الناس من باع آخرته بدنيا و شر من ذلك من باع آخرته بدنيا غيره، يا على من لم يقبل العذر من متنصل صادقا كان او كاذبا لم نيل شفاعتى ......» «1»
يا على سفارشاتى به تو دارم، چون به اجراى آنها اقدام كنى، پيوسته در خير و خوشى باشى.
يا على، هر كسى خشم و كينهاش را فرو نشاند، در حالى كه قدرت به انجام آن را داشته باشد، خداوند در قيامت او را در امن و امان قرار مىدهد، و لذت اين كار خود را در آن روز مىيابد.
يا على! هر كس به هنگام مرگش نيكو وصيت نكند، از نظر جوانمردى كمبود دارد، و شفاعت مرا به دست نمىآورد. يا على برترين جهاد اين است كه انسان به احدى از مردم قصد ستم نداشته باشد.
يا على، كسى كه مردم از زبانش بترسند اهل آتش است.
يا على، بدترين مردم كسى است كه مردم براى ايمن ماندن از شرش به او احترام كنند.
يا على، بدترين مردم كسى است كه آخرتش را براى به دست آوردن دنيايش بفروشد، و بدتر از او كسى است كه آخرتش را به دنياى ديگران بفروشد.
يا على كسى كه عذرخواهى شخصى را كه از ستمش اظهار پشيمانى و ندامت مىكنند نپذيرد، از شفاعت من محروم است چه اين كه شخص پوزشخواه راست بگويد يا دروغ.
وصيت پيامبر به ابوذر غفارى
«يا اباذر حاسب نفسك قبل ان تحاسب، فانه اهون لحسابك غداً، وزن نفسك قبل ان توزن، و تجهز للعرض الاكبر يوم تعرض لا تخفى على الله خافية الى ان قال:
يا اباذر لا يكون الرجل من المتقين حتى يحاسب نفسه اشد من محاسبة الشريك شريكه، فيعلم من اين مطعمه و من اين مشربه و من اين ملبسه امن حلال او من حرام يا اباذر من لم يبال من اين اكتسب المال لم يبال الله من اين ادخله النار:» «2»
ابوذر خود را نسبت به اعمال و اخلاق و رفتارت محاسبه كن، پيش از آن كه مورد محاسبه قرار گيرى، چه اين كه اين محاسبهگرى حساب قيامتت را آسان مىكند.
و خود را در همه امورت بسنج، پيش از آن كه در معرض سنجش قرار گيرى، و خود را براى عرضه بزرگ قيامت كه تو را در معرض دادگاههاى آن روز قرار مىدهند.
آماده كن كه در آن روز هيچ چيز از خدا پنهان نمىماند، آنگاه فرمود: اى ابوذر انسان به مقام والاى تقوا نمىرسد و از متقين به حساب نمىآيد تا به حساب خود برسد، قوىتر از حسابرسى شريك از شريكش و در اين حسابرسى دقيق آگاه گردد كه خوراكى و آشاميدنى و پوشش از كجاست از حلال يا از حرام، ابوذر كسى كه به مقررات خدا اعتنا نمىكند و باك ندارد مال و ثروت از كجا به دست مىآورد خدا هم در قيامت باك ندارد از چه طريقى او را به دوزخ وارد نمايد.
وصيت پيامبر به معاذ
«... واوصيك بتقوى الله، و صدق الحديث، و الوفاء بالعهد، و اداء الامانة، و ترك الخيانة، و لين الكلام، و بذل السلام، و حفظ الجار، و رحمة اليتيم، و حسن العمل، و قصر الامل، و حب الآخرة، و الجزع من الحساب، و لزوم الايمان، و الفقه فى القرآن و كظم الغيظ و اياك ان تشتم مسلما، او تطيع آثماء او تعصى اماما عادلا، او تكذب اماما صادقا، او تصدق كاذبا، واذكر ربك عند كل شجر و حجر و احدث لكل ذنب توبة السر بالسر و العلانية بالعلانية:» «3»
من تو را به پرهيز كردن از همه محرمات سفارش مىكنم، و تو را وصيت مىنمايم به راستگوئى، و وفاى به عهد و پيمان، و اداء امانت و ترك خيانت و نرمى در گفتار و آغاز كردن به سلام و حمايت از همسايه و پناهدهى و مهرورزى به يتيم و كار و عمل خوب و كوتاه كردن آرزو، و دوست داشتن آخرت و ترس از حساب و ملازمت ايمان و فهم قرآن و فرو خوردن خشم و مبادا كه مسلمانى را دشمنام دهى، يا از گنهكارى پيروى نمائى، يا پيشواى عادلى را نافرمانى كنى، يا امام راستگوئى را تكذيب نمائى، يا دروغگوئى را تصديق كنى، پروردگارت را كنار هر درخت و سنگى ياد كن، و براى هر گناهى توبهاى ايجاد كن، گناه پنهان را با توبه پنهان، و گناه آشكار را تا توبه آشكار.
وصيت پيامبر به امت
پيامبر بزرگ اسلام ساعاتى پيش از رحلتش اميرمؤمنان و عمويش عباس «يا پسر عمويش فضل» را طلبيد و با تكيه دادن به آن دو نفر وارد مسجد شد و به ستونى از ستونهاى مسجد تكيه كرد در حالى كه مردم دور او جمع بودند، پس خدا را حمد و ثنا كرد و فرمود:
«معاشر الناس انه لم يمت نبى قط الا خلف تركه و قد خلفت فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى اهل بيتى فتمسكو بها فمن ضيعهما ضيعه الله:» «4»
اى مردم هرگز پيامبرى از دنيا نرفت مگر اين كه ارثش را از خود به جاى گذاشت، و من دو چيز گران در ميان شما مىگذارم، كتاب خدا و عترتم اهل بيتم، پس به آن دو چنگ زنيد، كسى كه آن دو را در زندگى خد تباه كند خدا او را تباه خواهد كرد.
وصيت اميرمؤمنان به همه مردم
«تجهزوا رحمكم الله، فقد نودى فيكم بالرحيل، و اقلوا العرجة على الدنيا، و انقلبو بصالح ما بحضرتكم من الزاد، فان امامكم عقبة كؤوداً، و منازل مخوفة مهولة، لابد من الورود عليها و الوقوف عندها، و اعلموا ان قلا حظ المنية نحوكم دائبة، و كانكم بمخالبها و قد نشبت فيكم، و قد دهمتكم فيها مفطعات الامور و معظلات المحذور، فقطعوا علائق الدنيا، و استظهر و ابزاد التقوى:» «5»
خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد، به آنچه بايد براى سراى آخرت مجهز شويد آراسته گرديد، كه شما را براى كوچ كردن به آن جهان دعوت كردهاند، ميل ماندن در دنيا را كم كنيد، و با توشه شايستهاى كه داريد به سوى خدا باز گرديد، كه پيش روى شما گردنهاى سخت، و منازلى ترسناك و هول آور است كه چارهاى از ورود به آن و وقوف در آن نداريد، بدانيد مرگ با چهرهاى جدى ديده خود را به سوى شما دوخته، گويا به چنگالهايش كه در شما فرو رفته دچار هستيد، و امور شديد و سنگين و طاقت فرسا بر شما حمله آورده، پس پيوندهاى دنيا را از خود قطع كنيد و پشت خود را به توشه تقوا محكم و قوى گردانيد.
وصيت اميرمؤمنان به فرزندانش و همه انسانها
امام (ع) لحظاتى پيش از شهادتش و در حالى كه آثار رفتن از دنيا بر چهره مباركش پيدا بود فرمود: حسن جان و حسين جان من شما را به تقوا و پرهيزكارى وصيت مىكنم، و اين كه دنيا را نخواهيد هر چند دنيا به دنبال شما باشد، و بر چيزى كه از دنيا از دستتان رفته متأسف نباشيد، حق بگوئيد و براى به دست آوردن پاداش بكوشيد، دشمن ستمكار و يار ستمديده باشيد.
شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كس را كه اين وصيتم به او مىرسد به پرهيز و تقواى الهى و نظم در همه شئون زندگى و اصلاح ميان مردم سفارش مىكنم. چرا كه از جد شما صلىاللهعليهوآله شنيدم مىفرمود اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است.
«الله الله فى الايتام فلا تغبوا افواههم، و لا يضيعوا بحضرتكم و الله الله فى جيرانكم فانهم وصية نبيكم، ما زال يوصى بهم حتى ظننا انه سيورثهم، و الله الله فى القرآن لا يسبقكم بالعمل به غيركم و الله الله فى الصلاة فانها عمود دينكم و الله الله فى بيت ربكم لا تخلوه ما بقيتم، فانه ان ترك لم تناظروا و الله الله فى الجهاد باموالكم و انفسكم و السنتكم فى سبيل الله و عليكم بالتواصل و التباذل و اياكم و التدابر و التقاطع، لا تتركوا الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فيولى عليكم اشراركم ثم تدعون فلا يستجاب لكم ثم قال يا بنى عبدالمطلب لا الفينكم تخوضون دماء المسلمين خوضا تقولون قتل اميرالمؤمنين قتل اميرالمؤمنين الا لا يقتلن بى الا قاتلى،
انظروا اذا انامت من ضربته هذه فاضربوه ضربه بضربة و لا تمثلوا بالرجل فانى سمعت رسول الله صلىعليهوآله يقول: اياكم و المثلة و لو بالكلب العقور.» «6»
خدا را خدا را درباره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد مبادا كه در كنار شما تباه شوند.
خدا را خدا را در رابطه با همسايگان كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به رعايت حقوق آنان سفارش داشت تا جائى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت.
خدا را خدا را درباره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند، خدا را خدا را در رابطه با نماز كه عمود دين شماست، خدا را خدا را درباره بيت الله خانه پروردگارتان، تا زمانى كه زنده هستيد آنجا را خالى مگذاريد كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد، خدا را خدا را درباره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا، بر شما باد به پيوند و همبستگى با هم، و بخشش مال به يكديگر، و از دورى از هم و قطع رابطه با يكديگر بپرهيزيد، امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه بدكارانتان بر شما مسلط مىشوند، آنگاه دعا مىكنيد و دعايتان به اجابت نمىرسد.
سپس فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب شما را نيابم كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوئيد: اميرمؤمنان كشته شد، اميرمؤمنان كشته شد، پس بايد جمع كثيرى را نابود كنيم! آگاه باشيد كه فقط بايد قاتل من كه يك نفر بود قصاص شود.
توجه كنيد هرگاه من به سبب ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد و گوش و بينى و اعضاى او را قطع ننمائيد كه من از رسول خدا (عليهما السلام) شنيدم مىفرمود: از مثله كردن اجتناب كنيد هر چند درباره سگهار باشد.
اينها نمونهاى از وصاياى بسيار زياد اهل خدا به خاندان و افراد و همه انسانها بود، كه مجموعه آنها اگر گردآورى شود به دهها جلد مىرسد.
در هر صورت دلسوزى و خيرخواهى اولياء خدا نسبت به نسلشان و به ويژه در جهت دينشان درس بسيار مهمى براى ماست، اميد است خداى مهربان ما را در دين دارى و دين سپارى به ديگران موفق بدارد، و منش و رفتار ما را در رابطه با فرزندانمان همانند انبيا و ائمه قرار دهد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- مكارم الاخلاق ص- بحار ج
(2)- بحار، ج 77، ص
(3)- بحار ج 77 ص.
(4)- علم اليقين فيض، ج 2، ص 662.
(5)- كلام 195 نهجالبلاغه ترجمه اين فقير ص 195.
(6)- نهجالبلاغه وصيت 47 ص 648 ترجمه اين فقير.
مطالب فوق برگرفته از:
کتاب : تفسير حكيم جلد چهارم
نوشته : استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان