قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خطاب حق به همه انسان‏ها در رابطه با هدايت‏

 

مسلمان و مؤمن همه جا و همه وقت را بايد ميدان عرصه تبليغ حق و اقرار به حقايق، و اظهار واقعيات بداند و به اين معنا يقين داشته باشد كه در تمام موقعيت‌هاى اظهار دين و اقرار ايمانى و بيان حقايق حضرت حق او را يارى مى‌دهد و در اين جنگ فرهنگى دشمن را به دست دوست مغلوب و مقهور مى‌كند، و اين جنگ مأموريتى الهى است كه بر عهده همه مؤمنان آگاه به دين گذارده شده، و داراى پاداش بسيار عظيم است. مؤمن براساس اين آيه شريفه ميگويد:

آمَنَّا بِاللَّهِ‌

ايمان آوردم به وجود مقدسى كه مستجمع جميع صفات كما ليسه و اوصاف جمال و جلال و اسماء حسنى است.

ايمان آوردم به ذات مباركى كه آفريننده پرده هستى و همه نقوش ظاهر و باطن است.

ايمانن آوردم به آن خدائى كه ايجاد و ابداع فقط و فقط ويژه اوست و بر هر كارى و بر هر چيزى تواناست.

ايمان آوردم به كسى كه مالك و مربى و پروردگار جهانيان است و همه موجودات زنده سر سفره او نشسته و هر يك در خور خود روزى خور اوست.

ايمان آوردم به محبوبى كه جز او مالكى در همه هستى وجود ندارد، و ذره ذره هستى، همه موجودات بالا و پستى مملوك حضرت او هستند.

ايمان آوردم به وجود مقدسى كه كارگردانى عالم خلقت فقط به دست اوست و در هيچ زمينهاى شريك و يا رو مددكار ندارد.

ايمان آوردم به آن حقيقتى كه تمام جريانات غيب و شهود به اراده اوست، و سراسر هستى از علم و حكمت و عدالت و رحمت او موج مى‌زند.

ايمان آوردم به خداوندى كه هر موجودى را آفريد او را در طريق هدايت مخصوص به او قرار داد، و بر اثر هدايتش موجود را به طرف كمال و رشد مطلوبش سوق داد.

ايمان آوردم به آن هستى بخشى كه براى هدايت انسان پيامبران را برگزيد و به آنان كتاب نازل كرد، و به قبول كنندگان هدايت وعده پاداش، و به طاغيان و ياغيان وعده عذاب و عقاب داد.

ايمان آوردم به معبودى كه جز او شايسته عبادت شدن نيست و هر قدرتى و هر نيروئى و هر بت زنده‌اى و هر بت جاندارى در برابر او باطل و فانى و محو و نابود است.

ايمان آوردم به پروردگارى كه جز او معبودى وجود ندارد، و حول و قوتى جز او نيست، و همه صفاتش عين ذات و ذات مقدسش بى‌نهايت، و اراده و علم و رحمتش به همه جا و همه چيز احاطه دارد.

وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا:

ايمان آوردم به قرآن مجيد، كتاب حكيم، فرقان عظيم كه براى هدايت ما بندگان بر قلب عرشى و ملكوتى محمد (عليهما السلام) نازل شده است.

ايمان آوردم به كتابى كه چشمه خوشگوار علم، منبع حكمت، درياى رحمت و مايه درمان دردهاى روان و باطن و پرورش دهنده عقول و مربى نفوس است.

ايمان آوردم به كتابى كه معجزه جاويد پيامبر، و تصديق كننده نبوت حضرت ختمى مرتبت، و نور پر فروغ حضرت حق در خيمه حيات انسان است.

ايمان آوردم به كتابى كه در حقانيت و وحى بودن هيچ شك و ترديدى وجود ندارد، و كتابى است كه براى اثبات حق بودنش و اين كه وحى الهى است كه هيچ دستى جز اراده حق در به وجود آوردنش در كار نبوده، از همه جن و انس دعوت به مقابله به مثل نموده و با فرياد رسا اعلام كرده اگر در وحى بودن من شك داريد. آيه يا سوره‌اى يا همانندم را بياوريد، ولى از زمان نزول تا اين زمان كه بشر به پيشرفت‌هاى شگرف علمى نائل شده دعوت قرآن براى مقابله به مثل بى‌پاسخ مانده و تا قيامت هم بى‌پاسخ خواهد ماند.

ايمان آوردم به قرآنى كه بيان‌گر توحيد ناب، و توضيح دهنده مسائل آفرينش، و روشن كننده راه و روش مستقيم، و عامل وحدت امت‌ها، و هدايت‌گر گمراهان، و توضيح دهنده سرگذشت واقعى پيشينيان براى عبرت گرفتن قاريان است.

ايمان آوردم به كتابى كه درياى رحمت خدا، و مشعل هدايت حق، و نظم دهنده به زندگى انسان، و تأمين كننده خير دنيا و آخرت، و سفره پر بركت حضرت رب‌العزه، و مايه شرف و كرامت انسان، و زمينه‌ساز عدالت در همه شئون زندگى، وجراغ پر نور فرارى دهنده ظلمت‌ها، و شفاى سينه‌ها، و وسيله رسانيدن انسان به مقام قرب و لقا و رضايت الله و جنت الله است.

ايمان آوردم به كتابى كه گوشه‌اى از حقايقش، و دورنمائى از فلسفه واقعياتش به اين صورت در يكى از حكمت‌هاى اميرمؤمنان كه خود قرآن عينى و تجسم عملى قرآن و شاهد بر نزول آن و شاهد بر نبوت رسول اسلام است بيان شده است:

خداوند ايمان به خود را به معناى واقعى‌اش جهت پاك شدن قلوب از شرك، و نجات انسان‌ها از اسارت بت‌هاى جاندار و بى‌جان واجب و فرض نمود، و نماز را براى پاك شدن بندگان و رهائى آنان از تكبر و خود بزرگ بينى مقرر فرمود، و زكات را موجب رزق و روزى قرار داد، و صوم و روزه را آزمايش براى اخلاص ورزى مردم بر عهده آنان گذاشت، حج را كه گردهمائى مؤمنان متمكن در روزهاى معين است، و نقطه ديدار مسلمانان مستطيع از همه نقط عالم براى تقويت دين معين نمود، و جهاد را مايه عزت و ارجمندى و پيروزى اسلام، و امر به معروف را بخاطر اصلاح عموم، و نهى از منكر را براى بازداشتن سبك مغزان از كارهاى بيهوده و زيان‌آور، و صله رحم را براى فراوانى نفرات، و قصاص را براى حفظ خون‌ها، و اقامه حدود را براى بزرگداشت محرمات، و حرمت شرب خمر را براى حفظ عقل، و دورى از دزدى را براى پابرجائى پاك‌ دامنى، و ترك زنا را براى حفظ نسب، و ترك لواط را براى ازدياد نسل، و شهادات در دادگاه‌هاى عدل را براى پشتوانه حق بر ضد انكارها، و ترك دروغ را بخاطر شرافت راستى و سلام را امانى از خطرات، و امامت و رهبرى به حق را براى نظام حيات امت و فرمانبردارى را براى بزرگداشت مقام امامت برعهده همگان واجب نمود. «1»

ايمان آوردم به كتابى كه خلاصه و نتيجه همه كتاب‌هاى آسمانى، و ارائه دهنده اسلام كامل و جامع و تمام كننده نعمت بر انسان تا روز قيامت است.

ايمان آوردم به كتابى كه نور است و منور كننده قلب و جان و راه‌گشاى مشكلات و نجات دهنده بشر از مهالك دنيا و آخرت است.

وَ ما أُنْزِلَ إِلى‌ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ ...

ايمان آوردم به آنچه از حكمت و معارف و وسايل هدايت و مايه رشد و تكامل انسان به قهرمان توحيد حضرت ابراهيم و بنده مخلص خدا حضرت اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل شده، و ايمان آوردم به آنچه از حقايق به موسى و عيسى و همه انبيا براى نجات انسان از شرك و بت پرستى، و از چاه ضلالت و گمراهى، و براى اصلاح عمل و اخلاق آدمى عطا شده است، و من مانند يهود و نصارى گرايش به دين ساخته شده هوا و هوس ندارم، بلكه ايمان دارم كه ميان پيامبران در اهداف والايشان و اين كه همه آنان به اسلام وحى شده خدا كه عبارت از توحيد و يكتاپرستى و احكام و قوانين بر وفق مصالح دنيا و آخرت انسان است هيچ تفاوت و فرقى نيست، و همه را از آدم تا خاتم معبوث شده حق مى‌دانم، و قائل به پايان گرفتن نبوت به موسى يا به عيسى نيستم، و اين‌ تفرقه در دين را ابداً قبول ندارم و با همه وجود تسليم خدا و فرمان‌هاى حكيمانه او هستم.

اين حقايق كه اقرار به آن و ابلاغش واجب است دين هر مؤمنى و راه و روش هر انسان مسلمانى و هر با انصافى است، دينى كه چشم‌پوشى از آن براى يك لحظه جايز نيست و سكوت از ابلاغش حرام و تقويتش در هر دوره و در فشار هر نوع سختى و ناراحتى واجب عقلى و شرعى است.

 

خطاب حق به همه انسان‌ها و به ويژه يهود و نصارى در رابطه با هدايت‌

از آنجا كه هدايت حقيقتى و آئين واقعى ايمان به خدا و وحدانيت او و نفى شرك از حريم آن ذات مقدس، و ايمان به كتاب‌هاى نازل شده بر انبيا و تصديق نبوت پيامبران و تسليم بودن در برابر خدا و همه خواسته‌هاى اوست و جز اين راه حقى و صراط مستقيمى وجود ندارد، حضرت حق خطاب به يهود و نصارى و همه انسان‌ها فرموده:

كه راه همه شما به هر رنگ و كيفيتى كه باشد باطل است، و همه از گردونه هدايت خارج و در گمراهى و ظلالت به سر مى‌بريد، چنانچه آنان هم به همان حقايقى كه شما ايمان آورديد ايمان بياورند.

قطعاً هدايت يافته و در صراط مستقيم الهى قرار گرفته‌اند، و جهان جايگاه يك امت متحد و منسجم و همدل و هم‌راز خواهد شد، و همه مفاسد و فتنه‌ها و كشمكش‌ها خاتمه خواهد يافت، و امنيت و عافيت سراسر گيتى و خيمه حيات انسان را فرا خواهد گرفت، و اگر از اين حقايق و مايه‌هاى خير دنيا و آخرت اعراض كنند و روى برتابند جز اين نيست كه در چاه خطرناك نفاق، دوئيت، نزاع و ستيز قرار داشته و هر يك منبعى از شر و فساد و ظلم و ستم و مايه‌اى براى ايجاد تفرقه و قطعه قطعه شدن دين و ملت خواهند بود، ولى اى رسول من با توجه به اين كه لبه‌ى تيز حملات همه آنان نبوت و رسالت توست، و نمى‌خواهند جهان از پرتو تو و اسلام الهى روى آرامش ببينند، و در اين فكرند كه از آب گل‌آلود ماهى بگيرند، و ديگران را در جهل و بى‌خبرى نگاه دارند، و در وادى ضلالت حيران و سرگرانشان كنند و سپس به غارت گنجينه‌هاى معنوى و مادى آنان برخيزند ما نخواهيم گذاشت در سطح جهان موفق شوند، بلكه شر و زيان آنان را از تو برمى‌گردانيم كه خدا شنواى هر صدا و هر راز و رمز و هر پيمان و قراردادى از هر كسى نسبت به هر چيزى است، و به همه امور و ترفندهاى دشمن نابكار آگاه و داناست.

اينان بدانند كه جنگ با خدا و ستيز با پيامبر، و دشمنى با اسلام هرگز پيروزى ندارد، و مطمئن باشند كه نصرت و يارى خدا شامل پيامبر و مؤمنان است.

 

رنگ خدائى‌

تصديق توحيد، و يگانه دانستن معبود، و نفى هر عيب و نقص از او، و بندگى و عبوديت براى او، و باور داشتن نبوت همه پيامبران، و ايمان به همه كتاب‌هاى آسمانى صبغة الله و رنگ خدائى است.

قرآن از اسلام و دين الهى به تعابير مختلفى ياد كرده كه مفهوم و معناى همه آنها يكى است:

«فطرة الله، صبغة الله، كلمة الله، دين الله، صراط الله، هدى الله، نور الله، حبل الله، سبيل الله.»

راستى چه آئين و دينى نيكوتر از آئين خداست؟

اى يهود و نصارى و اى همه كسانى كه به عقل و فطرت پشت كرده و از رنگ الهى اعراض كرده‌ايد ما فقط و فقط حضرت الله معبود واقعى را عبادت مى‌كنيم و دين ما همان اسلام خدا و آئين همه پيامبران است، و با دركى كه به توفيق حق از دين داريم، تحت تأثير تبليغات پوچ و بى‌اساس شما قرار نمى‌گيريم.

 

پی نوشت :

 

______________________________

(1)- نهج‌البلاغه حكمت 252.

 

برگرفته شده از:

کتاب  : تفسير حكيم جلد چهارم

نوشته : استاد حسین انصاریان

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • قرآن همه جا
  • قرآن کریم
  • قرآن و انجیل
  • خطاب حق به همه انسان‏ها
  • هدايت‏
  • يهود و نصارى‏
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه