هر وقت مىخواهم اين مطلب را بگويم يا بنويسم بهواقع دلم مىسوزد.
وقتى مشغول نوشتن يكى از كتابهايم بودم كه در رابطه با قرآن كريم بود، به كتاب يك دانشمند قرآنشناس فرانسوى به نام «انتين دينه» برخوردم. ايشان در انتهاى مجلد دوم كتابى كه درباره پيامبر نوشته مىنويسد:
يا رسول اللّه، خودت و قرآنت در ميان امت خودت (دقت شود! نمىگويد در ميان مسيحيان و ارمنىها و يهوديان)، در كمال غربت قرار دارى. من هم كه با خانوادهام در پاريس زندگى مىكنم و هيچ كمكى از دستم بر نمىآيد. تنها چيزى كه به نظرم مىرسد اين است كه با نيت پاك خودم و زن و بچهام مسلمان شويم و به تمام برنامههايت عمل كنيم. من به اين اندازه مىتوانم غربت تو را جبران كنم.
اين را يك مسيحى نوشته است. خوب است فرداى قيامت پيامبر اين مسيحى را به ما نشان دهد و بگويد اين مسيحى اينطور به من كمك كرد، ولى شما، با وجود آشنا بودن با من و با قرآن من، از من و قرآنم عدول كرديد؛ نه به حرفم گوش داديد و نه به قرآنم عمل كرديد؟!
نمىدانم! شايد عدهاى فكر مىكنند اين خانمهاى بد حجابى كه در تهران و كرج و شيراز و اصفهان و جاهاى ديگر مىبينيم مسيحى يا يهودى يا شايد از كمونيستهاى مسكو هستند؟ شايد صبح به صبح با هواپيما اينها را از آمريكا و اروپا به اينجا مىآورند و نصف شب دوباره برشان مىگردانند! آيا ايشان از امت اسلام و امت قرآناند؟ آن هم قرآنى كه بارها به صراحت و كنايه درباره حجاب سخن گفته است؟
چقدر مسلمان حرامخور در جامعه داريم كه وقتى به آنها مىگويند حرام نخوريد، مىگويند: همه دارند مىخورند ما چرا نخوريم؛ همه دارند مىدزدند، ما چرا ندزديم؟ اين رفتارها با كدام قسمت از اسلام و قرآن هماهنگى دارد؟ پس، بيهوده نيست اگر مىگوييم خود مسلمان قرآن را مهجور كرده و غريب گذاردهاند
منبع : پایگاه عرفان