امير المؤمنين در روايتى فرمودهاند:
«ان هذه النجوم التى فى السماء مدائن مثل المدائن التى فى الارض».
يعنى ستارگانى كه شبها در آسمان مىدرخشند، هريك شهرى هستند مانند شهرهايى كه روى زمين وجود دارد.
شنيدستم كه هر كوكب جهانى است جداگانه زمين و آسمانى است.
كره زمين، به فرموده امام صادق، به اندازه دانه ارزنى است نسبت به حجم آسمان اول. حال، بسنجيم كه با اين قد و قامت روى اين ارزن چقدر به حساب مىآييم كه برخىهامان باد در دماغ مىاندازيم و ژست مىگيريم كه مگر خدا به نماز ما نيازى دارد. چرا نياز را به سمت خدا مىبريم؟ نياز مربوط به خود ماست نه مربوط به پروردگار. ما نيازمند مؤدب شدن به آداب الهى هستيم تا از گرگ بدتر نشويم و آدموار زندگى كنيم. به قول مولانا:
آخر آدمزادهاى اى ناخلف چند پندارى تو پستى را شرف؟
ما نيازمند به مقيد بودنيم. زيرا اگر مقيد بوديم، وقتى ميز پشت رياست ادارهاى مىنشستيم، نمىگذاشتيم ميليونها يا ميلياردها تومان مال اين مملكت دزديده شود؛ اگر مقيد بوديم، خودمان را درست نمىكرديم برويم با زنان نامحرم و دختران مردم رابطه نامشروع برقرار كنيم؛ اگر مؤدب به آداب بوديم، گرگصفت نمىشديم. پس، ما نيازمند به مؤدب شدن هستيم، نه خدا. وگرنه خدا چه احتياجى به نماز ما دارد تا برايش مهم باشد كه نماز مىخوانيم يا نمىخوانيم؟
منبع : پایگاه عرفان