قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

 وحدانيت حق‏

نظام هستى و اتصال جريانات خانه خلقت به صورت حلقههاى به هم پيوسته، نشان ميدهد كه صانع مصنوعات و خالق مخلوقات يعنى حضرت الله يكى است و براى او به هيچ عنوان شريكى وجود ندارد، «اشهدان لاالهالاالله وحده لاشريك له.» قرآن مجيد ميگويد اگر كنار خدا خدائى ديگر بود تجلى وحدت در نظام آفرينش طلوعى نداشت: وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ: «1» و هيچ معبودى همراه او نيست [اگر جز الله معبودى بود] در اين صور

 نظام هستى و اتصال جريانات خانه خلقت به صورت حلقههاى به هم پيوسته، نشان ميدهد كه صانع مصنوعات و خالق مخلوقات يعنى حضرت الله يكى است و براى او به هيچ عنوان شريكى وجود ندارد، «اشهدان لاالهالاالله وحده لاشريك له.»

قرآن مجيد ميگويد اگر كنار خدا خدائى ديگر بود تجلى وحدت در نظام آفرينش طلوعى نداشت:

وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ: «1»

و هيچ معبودى همراه او نيست [اگر جز الله معبودى بود] در اين صورت آن معبود ديگر براى اين كه به تنهائى و مستقل از ديگرى تدبير امور كند آفريدههاى آفريدههاى خود را به خود ميبرد و از تصرف معبود ديگر خارج مينمود، و بر يكديگر برترى ميجستند، خداى واحد و بيشريك و همراه پاك و منزه است از آنچه مشركان او را به آن توصيف ميكنند.

آرى تعدد صانع اقتضا دارد كه مخلوق هر يك از ديگرى تميّز داشته باشد، و هر كدام در جهان دارى مستبد به رأى باشند و نهايتاً ميانشان جنگ و درگيرى و غلبه بر هم واقع شود، چنان كه اخلاق ملوك دنياست و در نتيجه در كلّ آفرينش‌ فساد و بهم خوردگى پيش آيد، ولى نظام متين و محكم و استوارى كه ميلياردها سال است بر جهان حكومت ميكند، و كمترين اثرى از فساد در مجموعه هستى ديده نميشود.

دلالت دارد كه خالق و حاكم و مدبر و كارگردان هستى يكى است، و ذره ذره عالم خلقت بر وحدانيت او گواهى ميدهد.

هر گياهى كه از زمين رويد

وحده لاشريك له گويد جاز حضرت صادق (ع) پرسيدند:

«ماالدليل على ان الله واحد؟ قال: اتصال التدبير وتمام الصنع كما قال عزوجل: لوكان فيهما آلهة الاالله لفسدتا:» «2»

بر وحدانيت خدا چه دليلى است؟ حضرت فرمود ارتباط و اتصال واحد در همه نظام آفرينش و كمال خلقت، در اين زمينه خداى عزوجل فرموده: اگر در سماوات و زمين دو معبود وجود داشت، و غير از خدا خدائى ديگر بود همه آسمانها و زمين فاسد و تباه ميشدند.

اميرمؤمنان در وصايايش به فرزند با كرامتش حضرت مجتبى فرمود:

«واعلم يابنى انه لوكان لربك شريك لاتتك رسله ولرأيت آثار ملكه وسلطانه ولعرفت افعاله وصفاته ولكنه اله واحدكما وصف نفسه، لايضاده فى ملكه احد ...» «3»

پسرم بدان اگر براى پروردگارت شريكى بود، رسولان آن شريك به سويت ميآمدند، و قطعاً آثار مملكت دارى و سلطنتش را ميديدى، و كارها و صفاتش را ميشناختى، ازاين كه هيچ خبرى از اين امور نبوده و نيست روشن است كه حضرت رب چنان كه خود را وصف فرموده يكتا و واحد است، و احدى در جهاندارياش با او ضديت ندارد.

 

دورنمائى از صفات او

وجود مقدسش صمد است، يعنى همه موجودات آفرينش در نيازمندى خود رو به حضرت او دارند، و تنها اوست كه قدرت بر رفع نيازمندى نيازمندان را دارد، براى او شبيهى وجود ندارد، و چيزى مانند او نيست، او سميع و بصير است.

سميع است بدون ابزار شنوائى، بصير است بدون ادوات و آلات بينائى، دورى صداكننده مانع از شنيدن او نيست، و تاريكى حجابى براى ديدن او نميباشد، صدائى هر چند پنهان باشد از از مخفى نيست، و چيز ديدنى هر چند بسيار بسيار دقيق و ظريف باشد از ديد او دور نيست، صداى آشكار و پنهان را ميشنود، و آنچه زير خاك هر كرهاى است ميبيند، حركت ذرهاى را در هوا كه از هر بينندهاى پنهان است ميداند، خزيدن و ردّپاى مورچه سياه روى سنگ سخت خارا در شب تاريك و ظلمانى براى او معلوم است، از آن دقيق تر و پنهان تر هم در معرض مشاهده اوست، ذرهاى در همه آسمانها و زمين از علم او پنهان نيست، آنچه را در زمين فرو ميرود، و از زمين بيرون ميآيد، و هرچه از آسمان فرود ميآيد و به سوى آن بالا ميرود، و آنچه در خشكى و درياست ميداند، برگى از درخت نميافتد مگر آن كه در علم او منعكس است.

ميوههائى كه از خوشهها و ثمراتى كه از غلافها بيرون ميآيد براى او معلوم است، هيچ جنس مادهاى حامله نميشود، و حملش را به دنيا نميآورد مگر اين كه ميداند، به همه شئون جنين در شكم مادران و آنچه را رحم زنان ميكاهد و يا ميافزايد آگاه است، هر چيزى نزد او داراى اندازه معين و معلومى است، داناى به غيب و شهادت و مُلك و ملكوت و آشكار و پنهان ميباشد، براى فرقى نميكند كه كسى گفتارش را آشكار كند يا پنهان نمايد در هر صورت به آن گفتار عالم است، راه پيمائى راه پيمان در روز، و حركات مخفيانه روندگان در شب را ميداند، خطورات ذهنى و انديشههاى قلبى هر كس براى حضرتش معلوم است، در ملك و ملكوت جريانى واقع نميشود مگر اين كه خبرش نزد اوست، پيش روى انسانها را تا انتهاى نظام خلقت دنيا و پشت سرشان را تا ابتداى آفرينش عالم است، به تمام شئون زمانى و مادى و وزن و حجم و كيفيت و كميت همه موجودات آگاهى دارد، او لطيف و خبير، رحيم وكريم، غفور و ودود، و عليم و شكور است.

قديمى است ازلى، و باقى دائمى است، زندهاى است بيمرگ، پابرجائى است كه چيزى از دستش نميرود، چرت و خواب او را نميگيرد، نميزايد و زائيده نشده، هيچ كس در ذات و صفات هم كفو او نيست، عقول و افكار به درك ذاتش نميرسند، چشمها كه فوق العاده محدودند او را نميبيند، ذاتش منزه از مكان، جهات، زمان و حركات است، از اتحاد با چيزى و از حلول و تغيير و افول منزه است، دائمى است كه ضدى ندارد، حقى است كه فساد و بطلان را در او راهى نيست غير حضرت او ناقص و عاجز و محتاج است، صفاتش عين ذات است و ميان ذات و صفات دوئيتى وجود ندارد.

كار قبيح و زشت انجام نميدهد، بر ترك قبيح قادر است، و به انجام قبيح نيازى ندارد، اگر عمل زشت انجام دهد اطمينان به وعده و وعيدش، و اتكاء به انبيا و رسولانش از ميان ميرود، او ظالم به بندگان نيست، براى بندگانش راضى به كفر نميباشد، وعده خلافى ندارد، آنچه انجام ميدهد فقط براساس عدل و حكمت و مصلحت است، اگر چه در اين زمينه از جهانيان بينياز است، او نسبت به بندگانش مهربانترين مهربانان است، از پى رحمتش بندگان را هدايت ميكند، و براساس رحمتش آنان را مجبور به گناه نميكند.

حضرت باقر (ع) ميفرمايد در تورات موسى است:

«ياموسى انى خلقتك واصطفيتك وقويتك وامرتك بطاعتى، ونهيتك عن معصيتى فان اطعتنى اعنتك على طاعتى وان عصيتى لم اعنك على معصيتى، ولى المنته عليك فى طاعتك، ولى الحجة عليك فى معصيتك لى:» «4»

اى موسى تو را آفريدم و انتخاب كردم و نيرو دادم و به طاعتم فرا خواندم و تو را از عصيان نسبت به خود نهى نمودم، اگر مرا اطاعت كنى تو را بر طاعتم يارى ميدهم، اگر از من سرپيچى نمائى تو را بر معصيتم يارى نميدهم، در طاعتم بر تو منت دارم و نسبت به معصيت از خواسته هايم بر ضد تو دليل و برهان دارم.

براى درك صفات و شئون حضرت حق جهت طلوع ايمان به حق و تحصيل يقين و آراسته شدن به نيكى حقيقى پس از آيات كتاب خدا و روايات به دعاى جوشن كبير، دعاى كميل، دعاى عرفه و دعاى ابوحمزه ثمالى مراجعه كنيد، تا معارف الهيه و اسلام ناب و آئين الهى براى درك حق و توحيد او و شناخت صفاتش به عقل شما يارى دهد، كه بدون كمك گرفتن از معارف اسلامى جز به درك كلى مسئله به حقيقت ديگر نايل نخواهيد شد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- مؤمنون 91.

(2)- توحيد 254.

(3)- نهج البلاغه، نامه 31.

(4)- امالى صدوق 185.

 

مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب: تفسیر حکیم جلد پنجم

نوشته: استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • خدا
  • خالق
  • استاد حسین انصاریان
  • حضرت حق
  • تفسیر حکیم
  • وحدانیت حق
  • نظام هستی
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه