قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

درسى از مرحوم مقدس اردبيلى (ره)

نقل شده است كه عده‌اى از طلاب با مرحوم مقدس اردبيلى پياده از نجف به كربلا مى‌رفتند. عادت ايشان نيز اين بود كه يك شب بيشتر در كربلا نمى‌ماند. يعنى شب جمعه حضرت را زيارت مى‌كرد و صبح به سمت نجف راه مى‌افتاد. يكبار، در راه كه مى‌آمدند، كنار رودخانه فرات (يا دجله)، مرحوم مقدس پيراهنش را كه كثيف شده بود از تن درآورد و شست و بعد همان پيراهن را پوشيد و به راهش ادامه داد. طلبه‌ها به ايشان گفتند: حداقل نيم ساعت مى‌ايستاديد و استراحت مى‌كرديد و در اين مدت پيراهنتان را روى ديوار مى‌انداختيد تا خشك شود! ايشان در پاسخ فرمود: اين ديوار خشك بود و پيراهن من خيس. ترسيدم اگر آن را روى ديوار بياندازم، گل‌هاى خشك ديوار با نم پيراهن نرم شوند و بريزند. آن وقت، بايد جواب خرابى ديوار مردم را هم مى‌دادم و من توان پاسخگويى به چنين چيزهايى را در قيامت ندارم.

بزرگان ما اين‌طور مراعات حق مردم و مال مردم را مى‌كردند. اين‌ها همه سفارشات و دستورات قرآن است. با اين وصف، آيا باز كسى هست كه در حق بودن قرآن شك داشته باشد؟


منبع : پایگاه عرفان
  • کربلا
  • نجف
  • درسى از مرحوم مقدس اردبيلى (ره)
  • خرابی دیوار
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه