قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حدود و اقسام امل

اما امل : بيش تر علماى ما چنين گفته اند : طول امل ، ارادت حيات و بقا است در زمان استقبال و كوتاهى امل ترك حكم است اندر آن و ترك حكم آن باشد كه آن را به مشيت و ارادت حق تعالى و به علم او مقيّد كند ، يا ارادت حيات به شرط صلاح مستثنى و مقيّد كند .پس آنگه اگر ذكر حيات كنى كه من ساعتى ديگر يا نفسى ديگر يا روزى ديگر بزيم به حكم و قطع ، بدان كه تو با طول املى و آن از تو معصيت است ؛ زيرا كه آن حكم است بر غيب . پس اگر مقيّد كنى به مشيّت و علم حق تعالى و گويى : بزيم انشاء اللّه يا گويى : اگر خدا خواهد يا داند كه من بزيم ، از حكم طول امل بيرون آمده باشى و به قصر امل موصوف شده ، از آن روى كه حكم ، ترك كرده باشى .پس بر تو باد اى برادر ! كه ترك حكم كنى در ذكر بقا و حيات و مراد از ذكر ، ذكر دل است ، يعنى : دل را بر آن آرام دادن و بر آن ثابت كردن به توفيق و هدايت حق جلّ وعلا .پس بدان كه امل بر دوگونه است : امل عامّه و امل خاصّه .امل عامّه آن است كه حيات و بقا براى جمع دنياخواهى و تمتّع بدان و اين معصيت محض است . قال اللّه تعالى : وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ  .
و آرزوها سرگرمشان نمايد ؛ پس به همين زودى [ حقّانيّت اسلام و فرجام شوم خود را ]خواهند فهميد . ضد اين قصر امل است و امل خاصه آن است كه حيات و بقا خواهد جهت عمل خير و تمامى آن را ، به شرط صلاح مستثنى كند ؛ زيرا كه تواند بود كه خيرى معين باشد و بنده را در آن يا در اتمام آن صلاح ننهاده باشد ، براى آن كه به سبب آن خير در آفتى افتد كه آن خير بدان آفت وفا نكند . پس به شرط صلاح مقيّد ببايد كرد ، پس روا نباشد بنده را كه ابتدا هر خير كه كند ، از نماز و روزه و غيره آن در هيچ يك حكم كند به تمامى آن ؛ زيرا كه آن غيب است و نه آن كه قصد كند به تمام ناكردن آن ؛ زيرا گه باشد كه او را در آن صلاحى نباشد . پس همه اعمال خير را مقيّد بايد كرد به استثناء و به شرط صلاح تا از عيب امل رسته باشد . حق تعالى با رسول مى فرمايد : وَلاَ تَقُولَنَّ لِشَىْ ءٍ إِنِّى فَاعِلٌ ذلِكَ غَداً * إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللَّهُ  .
و هرگز درباره چيزى مگو كه من فردا آن را انجام مى دهم ، * مگر اين كه [ بگويى : اگر ] خدا بخواهد .
و گفته اند ضدّ اين امل نيّت است ، از آن كه نيّت كننده خير از امل دور باشد و ممتنع ، پس نيّت صحيح ببايد دانست كه آن اصلى عظيم است و در حدّ نيّت چنين گفته اند كه خواستن عملى است به ابتدا ، پيش از عمل ديگر به حكم ارادت و تمام كردن آن به تفويض واستثنا . وحدّ نيت به لغت عرب چنين است :« ارادة اخذ عمل مبتدأ به ، قبل سائر الاعمال بالحكم مع ارادة الإتمام بالتفويض والاستثناء » .
اگر گويند : چرا در ابتدا حكم رواست و در اتمام و تمام كردن آن به تفويض و استثنا مى فرمايد ؟ گوييم : تا خطر نباشد ؛ زيرا كه در ابتدا وقت هست و خطر در اتمام است كه در وقت متراخى مى افتد چه خطر وصول هست كه ندانى بدان برسى يا نه و خطر فساد نيز هست كه ندانى در آن صلاح است يا فساد ، پس استثنا واجب است از بهر خطر وصول و تفويض واجب است از بهر خطر فساد ، پس چون ارادت بدين شرطها حاصل شود آنگه نيّت تو نيّت محمود باشد و از حدّ فاسد امل بيرون آمده باشى .و بدان كه حصن كوتاهى امل ، ذكر موت است و از اين جهت است كه رسول صلى الله عليه و آله مى فرمايد : وَذكّرَ هادِمِ اللَّذّاتِ .
يعنى زياد به ياد از بين برنده لذات باشيد . وحصن حصين او تذكّر ناگاه رسيدن است بر غفلت و غرور و فتور نعوذ باللّه .پس اى برادر ! اين جمله حاصل كن در دل خويش و نگه دار و دست از ضايع كردن وقت بدار و از قال و قيل دور شو و بيدار باش .

 


منبع : بر گرفته از کتاب عرفان اسلامی تالیف استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه