ضرورت دارد هر كسى از نظر امكانات مالى به هر اندازه قدرت و استطاعت دارد به جهاد و جهادگران يارى دهد، تا جائى كه جنگ با دشمن به پيروزى برسد، اگر در مسئله انفاق مالى كوتاهى شود ممكن است زمينه شكست براى مسلمانان فراهم آيد، كه از اين شكست آيه شريفه تعبير به هلاكت نموده است.
«امر انفاق در پايان احكام جهاد براى اين است كه انفاق- امداد مستمر و عمومى- پايه و مايه جهاد ميباشد از اين جهت كه: موجب تعاون و پيوستگى خلق و قواى داخلى جامعه و تهيه تجهيزات و تسليحات سپاهى است، و نيز انفاق فى سبيل الله منشأ كار و تحرك و بروز استعدادها و آزاد شدن از علاقهها و كشانده شدن در ميدان جهاد ميشود، چنان كه بخل دلبستگى به مال موجب ركود فكرى و خاموشى استعداد و ناتوانى و سستى اراده و زبونى و سازش كارى ميگردد.
ولاتلقوا عطف به جواب شرط ضمنى است: اگر از انفاق خوددارى كنيد دچار هلاكت ميشويد، و نبايد به دست خود، خود را به هلاكت افكنيد.
حروف زائد و هيئت تهلكه اشعار به هلاكت شديد و همه جانبه دارد، مال اندوز كه از انفاق خوددار است گمان ميكند كه مال او را جاودان ميدارد: يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ «1»
با آن كه همين جمع و خوددارى وى را به هلاكت ميرساند: كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ «2»
شايد لا تُلْقُوا نهى از انفاق بيش از حد باشد تا به بينوائى و هلاكت نرساند، امر احسنوا مكمل أَنْفِقُوا است چون احسان اعم از دستگيرى مالى و غير مالى و بيش از استحقاق ميباشد، و شايد معناى احسان هرچه بهتر و نيكوتر انجام دادن كار و مسئوليت باشد «3»»
در هر صورت از آيه شريفه استفاده ميشود كه صرف اموال به ويژه در رابطه با جنگ، و تقويت مسلمانان براى نبرد با دشمنان امرى واجب، و ترك آن موجب هلاكت مردم و به هم ريختگى نظام حكومت و زندگى مسلمانان است.
هلاكت و مورد آن
مردى از مهاجرين در جنگى به صف دشمن حمله كرد، مردم فرياد زدند به دست خودش خود را به هلاكت انداخت، ابو ايوب انصارى گفت: ما به اين آيه داناتريم و اين آيه در حق ما نازل شد، ما با پيامبر بوديم، او را يارى داديم، و در بسيارى از مشاهد با او بوديم، زمانى كه اسلام قوى شد، و پيروانش زياد شدند، ما به اهل و مال و صلح و سلامت برگشتيم، هلاكت براى ما با نزول آيه چنين معنا داد: نشستن در خانه، و بودن در كنار مال، و ترك جهاد هلاكت است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- سوره همزه 3 و 4.
(2)- سوره همزه 3 و 4.
(3)- پرتوى از قرآن، ج 2، ص 85.
مطالب فوق برگرفته شده از:
کتاب : تفسیر حکیم جلد ششم
نوشته : استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان