قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

امامت درقرآن چگونه مطرح شده است؟  

الف-آياتى كه به طور مستقيم مسأله امامت را مورد توجه قرار داده است؛ مانند: ‌

 1- آيه تبليغ: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ وَإِن لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ »

2- آيه ولايت: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»

3- آيه اولى الامر: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ‌»

4- آيه صادقين‌: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»

5- آيه قربى:‌ «ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي‌ القربی»

ب- آياتى كه به طور غير مستقيم از اين مسأله بحث مى‌كند كه نياز به تفسير و تحليل دارند. اين آيات فضايلى را براى على عليه السلام بيان مى‌كنند كه او را والاترين شخصيّت بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله معرّفى مى‌كند كه با ضميمه كردن يك مقدمه عقلى واضح (قبح ترجيح مرجوح بر راجح) نتيجه مى‌گيريم كه كسى شايسته‌تر از او براى رهبرى امّت بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله نيست. مانند:

1- مباهله: ‌«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا...

 2- خيرالبريّة: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيِّةِ*

3- ليلة المبيت‌ : وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ»

4- انفاق: «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُوراً* عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهَ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً* يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً* وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى‌ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً* إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهَ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُوراً»

5- برائت : «بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُم مِنَ الْمُشْرِكِينَ* فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ* وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِي‌ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ

 يكى از آياتى كه دررابطه با امامت عامّه است آيه.«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» مى‌باشد.

تو فقط بيم‌ دهنده‌اى نه اعجاز كننده‌اى كه هر زمان براى هر كس و براى هر هدفى غير منطقى بخواهى، دست به اعجاز بزنى وبراى هر قومى هدايت‌كننده‌اى است.به بيان ديگر پيامبر صلى الله عليه و آله بنيان گذار دين است از طريق انذار و امام ادامه دهنده راه او است از طريق هدايت.

امامت خاصّه‌ به اين معنا است كه بعد ازپيامبر اكرم صلى الله عليه وآله چه كسى عهده‌دار اين منصب و مقام الهى شد. آيات فراوانى در اين زمينه وجود دارد  دراين‌جا آيه صادقين را به عنوان نمونه بيان مى‌كنيم:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از خدا پروا كنيد و با صادقان باشيد صادقانى كه كامل‌ترينشان پيامبران و اهل بيت رسول بزرگوار اسلام هستند.

روايات فراوانى اين آيه را تطبيق بر على عليه السلام و همه اهلبيت عليهم السلام نموده است.

سيوطى در الدُّرُ المنثور از ابن عبّاس نقل مى‌كند كه در تفسير آيه شريفه گفت: (مع على بن ابيطالب) يعنى با على بن ابيطالب عليه السلام باشيد. و در بعضى روايات مراد از صادقين محمّد صلى الله عليه و آله و اهلبيت او عليهم السلام معرّفى شده‌اند .نكته مهم اين است كه دستور خداوند به مؤمنان به اين‌كه با صادقين باشيد دستورى است مطلق و بدون هيچ شرطى و اين معنى جز در مورد معصومين عليهم السلام امكان‌پذير نيست؛ زيرا غير معصوم ممكن است خطا كند و در آن حال بايد از او جدا شد.

بنابراين كسى كه بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از طرف خدا منصوب به اين منصب الهى شد كسى نيست جز على بن ابيطالب عليه السلام چرا كه هم معصوم بود و هم افضل از ديگران بود.

«اين اعلامِ بيزارى و لغو پيمان از سوى خدا و پيامبرش به كسانى از مشركان است كه با آنان پيمان بسته‌ايد.* بنابراين، چهار ماه حرام را در كمال آزادى و امنيت در زمين گردش كنيد و بدانيد كه شما عاجز كننده خدا نيستيد تا بتوانيد از دسترس قدرت او بيرون رويد و خدا خوار كننده كافران است.* و اين اعلامى است از سوى خدا و پيامبرش به همه مردم در روز حج اكبر كه: يقيناً خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند و هيچ تعهدى نسبت به آنان ندارند؛ پس اى مشركان! اگر از پيمان شكنى و خيانت توبه كنيد و مسلمان شويد براى شما بهتر است و اگر روى از وفاى به پيمان و اسلام بگردانيد، بدانيد كه شما عاجز كننده خدا نيستيد تا بتوانيد از دسترس قدرت او بيرون رويد؛ و كسانى را كه كفر ورزيدند، به‌

عذابى دردناك مژده ده.* مگر كسانى از مشركان كه با آنان پيمان بستيد، سپس چيزى از شرايط پيمان را نسبت به شما نكاستند و احدى از دشمنان را بر ضد شما يارى نكردند، پس به پيمانشان تا پايان مدتشان وفادار باشيد؛ زيرا خدا پرهيزكاران را دوست دارد.* پس هنگامى كه ماه‌هاى حرام سپرى شود، مشركان را هر جا يافتيد، بكشيد و به اسيرى بگيريد و محاصره كنيد و در هر كمين‌گاهى به كمين آنان بنشينيد؛ ولى اگر توبه كردند و نماز را بر پا داشتند و زكات پرداختند، پس آزادشان گذاريد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

و اگر يكى از مشركان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جايگاه امنش برسان؛ اين به سبب آن است كه آنان گروهى هستند كه حقايق را نمى‌دانند باشد كه در پناه تو و شنيدن سخن حق مسلمان شوند. چگونه مشركان را نزد خدا و پيامبرش پيمانى استوار تواند بود در صورتى كه همواره پيمان شكنى مى‌كنند مگر كسانى كه با آنان در كنار مسجد الحرام پيمان بسته‌ايد، پس تا زمانى كه به پيمانشان با شما پايدارى كنند، شما هم به پيمانتان با آنان پايدارى كنيد؛ زيرا خدا پرهيزكاران را دوست دارد. چگونه مشركان بر پيمان خود پاى بندند؟ و در صورتى كه اگر بر شما چيره شوند، نه پيوندِ خويشاوندى را در حقّ شما رعايت مى‌كنند، نه پيمانى را!! شما را با زبانشان خشنود مى‌كنند، ولى دل‌هايشان از خشنود كردن شما امتناع دارد و بيشترشان فاسقند.

آيات خدا را در برابر بهايى اندك فروختند و مردم را از راه خدا بازداشتند؛ راستى چه بد است آنچه را همواره انجام مى‌دادند.* در حقّ هيچ مؤمنى رعايتِ پيوندِ خويشاوندى و پيمانى را نمى‌كنند؛ و آنان همان تجاوز كارانند.پس اگر از پيمان شكنى، قطع رحم، كفر و شرك توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات بپردازند، برادران دينى شمايند؛ و ما آيات خود را براى گروهى كه واقعيات را مى‌دانند، به صورت‌هاى گوناگون بيان مى‌كنيم‌

و اگر پيمان‌هايشان را پس از تعهدشان شكستند و در دين شما زبان به طعنه و عيب جويى گشودند، در اين صورت با پيشوايان كفر بجنگيد كه آنان را نسبت به پيمان‌هايشان هيچ تعهدى نيست، باشد كه از طعنه زدن و پيمان شكنى بازايستند.* چرا و براى چه نمى‌جنگيد؟ آن هم با گروهى كه پيمان‌هاى خود را شكستند، و عزمشان را بر بيرون كردن پيامبر از وطنش جزم كردند و هم آنان بودند كه نخستين بار با شما جنگيدند، آيا از آنان مى‌ترسيد؟! در صورتى كه اگر مؤمن هستيد، خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد

با آنان بجنگيد تا خدا آنان را به دست شما عذاب كند و رسوايشان نمايد و شما را بر آنان پيروزى دهد و سينه‌هاى پر سوز و غم مردم مؤمن را شفا بخشد.* و خشم دل‌هايشان را از ميان ببرد؛ و خدا توبه هر كس را بخواهد مى‌پذيرد؛ و خدا دانا و حكيم است‌

آيا گمان كرده‌ايد كه شما را به خود واگذارند و به بوته آزمايش نيازمايند در حالى كه هنوز كسانى از شما را كه جهاد كردند و غير خدا و پيامبرش و مؤمنان را محرم اسرار خود نگرفتند، از ديگران معلوم و مشخص نكرده است يقيناً بايد آزمايش شويد تا مؤمن از غير مؤمن معلوم و مشخص شود؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است‌

و مشركان در حالى كه بر ضد خود به كفر و انكار حقايق گواهى مى‌دهند، صلاحيت آباد كردن مساجد خدا را ندارند؛ اينانند كه اعمالشان تباه و بى‌اثر است و در آتش جاودانه‌اند.* آباد كردن مساجد خدا فقط در صلاحيت كسانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز را بر پا داشته و زكات پرداخته و جز از خدا نترسيده‌اند؛ پس اميد است كه اينان از راه يافتگان باشند

آيا آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجدالحرام را مانند عمل كسى قرار داده‌ايد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است؟! اين دو نزد خدا برابر و يكسان نيستند و خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى‌كند.* آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان‌هايشان در راه خدا به جهاد برخاستند، منزلتشان در پيشگاه خدا بزرگ‌تر و برتر است، و فقط اينانند كه كاميابند.* پروردگارشان آنان را نزد خود به رحمت و خشنودى و بهشت‌هايى كه براى آنان در آنها نعمت هاى پايدار است، مژده مى‌دهد

همواره در آنجا جاودانه‌اند؛ يقيناً نزد خدا پاداشى بزرگ است‌

اى اهل ايمان! اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنان را دوستان و سرپرستان خود مگيريد؛ و كسانى از شما كه آنان را دوست و سرپرست خود گيرند، هم اينانند كه ستمكارند

بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشانتان و اموالى كه فراهم آورده‌ايد و تجارتى كه از بى‌رونقى و كسادى‌اش مى‌ترسيد و خانه‌هايى كه به آنها دل خوش كرده‌ايد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راهش محبوب‌ترند، پس منتظر بمانيد تا خدا فرمان عذابش را بياورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدايت نمى‌كند.* بى‌ترديد خدا شما را در جبهه‌هاى زياد و عرصه‌هاى بسيار يارى كرد و به ويژه روز نبرد حنين، آن زمان كه فزونى افرادتان شما را مغرور و شگفت زده كرد، ولى فزونى عدد چيزى از خطر را از شما برطرف نكرد، و زمين با همه وسعت و فراخى‌اش بر شما تنگ شد، سپس پشت به دشمن از عرصه نبرد گريختيد. آن گاه خدا آرامش خود را كه حالت طمأنينه قلبى است بر پيامبرش و مؤمنان نازل كرد، و لشكريانى كه آنان را نمى‌ديديد براى يارى مؤمنان فرود آورد، و كسانى را كه كفر مى‌ورزيدند، به عذاب سختى مجازات كرد؛ و اين است كيفر كفرپيشگان.* سپس خدا بعد از اين گناه بزرگ كه فرار از جنگ است توبه هر كس را كه بخواهد مى‌پذيرد؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است‌

اى اهل ايمان! جز اين نيست كه مشركان پليدند؛ پس نبايد بعد از امسال به مسجدالحرام نزديك شوند؛ و اگر به سبب قطع رابطه با آنان و تعطيل شدن داد و ستد با ايشان از بى‌نوايى و تنگدستى مى‌ترسيد، خدا اگر بخواهد شما را از فضل و احسانش بى‌نياز مى‌كند؛ يقيناً خدا دانا و حكيم است» توبه (9): 1- 28 و 19؛

«إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهَ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ» «اگر شما دو زن از كار خود به پيشگاه خدا توبه كنيد خدا توبه شما را مى‌پذيرد، چون دل شما دو نفر از حق و درستى منحرف شده است، و اگر بر ضدِّ پيامبر به يكديگر كمك دهيد راه به جايى نخواهيد برد؛ زيرا خدا و جبرئيل و صالح مؤمنان كه على بن ابى‌طالب است يار اويند، و فرشتگان نيز بعد از آنان پشتيبان او خواهند بود» تحريم (66): 4؛

«وَاجْعَل لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي* هَارُونَ أَخِي* اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي* وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي» «و از خانواده‌ام دستيارى برايم قرار ده،* هارون، برادرم را* پشتم را به او محكم كن،* واو را در كارم شريك گردان» طه (20): 29- 32؛ «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى‌ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» «از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بستند و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود صادقانه وفا كردند، برخى از آنان پيمانشان را به انجام رساندند و به شرف شهادت نايل شدند و برخى از آنان شهادت را انتظار مى‌برند و هيچ تغيير و تبديلى در پيمانشان نداده‌اند» احزاب (33): 23 «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيّاً عَزِيزاً» «و خدا كافران شركت كننده در جنگ خندق را در حالى كه به پيروزى و غنيمت دست نيافتند با خشم و اندوهشان برگرداند، و خدا سختى و مشقت جنگ را از مؤمنان برداشت؛ و خدا همواره نيرومند و تواناى شكست‌ناپذير است» احزاب (33): 25 «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُّهِيناً» «قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مى‌آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى‌كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است» احزاب (33): 57؛ «أَفَمَن كَانَ عَلَى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى‌ إِمَاماً وَرَحْمَةً أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَبِّكَ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ»

«آيا كسانى كه از سوى پروردگارشان بر دليلى روشن از بصيرت و بينش متكى هستند و شاهدى از سوى او چون قرآن براى تأييد آن دليل روشن از پى درآيد و پيش از قرآن هم كتاب موسى در حالى كه براى مؤمنان پيشوا و رحمت بود بر حقّانيّت قرآن گواهى داده مانند كسانى مى‌باشند كه چنين نيستند اينان كه متكى بر دليل روشن‌اند به قرآن ايمان مى‌آورند، و هر كس از گروه‌ها چه يهود، چه نصارى و چه مشركان به آن كفر ورزد، وعده‌گاهش آتش است؛ پس اى انسان! درباره قرآن در ترديد مباش كه آن از سوى پروردگارت حق است، ولى بيشتر مردم به خاطر كبر باطنى، لجاجت و جهل ايمان به آن نمى‌آورند» هود (11): 17؛ «وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهَ وَرُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ» «و كسانى كه به خدا و پيامبرش ايمان آوردند، آنانند كه صدّيقان و گواهان اعمال نزد پروردگارشان هستند، و براى آنان است پاداش اعمال شان و نور ايمان شان و كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما را انكار كردند، آنان اهل دوزخ‌اند» حديد (57): 19 «ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى‌ آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهَ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»

«سپس به دنبال آنان پيامبران خود را پى در پى آورديم و پس از آنان عيسى پسر مريم را به رسالت فرستاديم و به او انجيل عطا كرديم و در قلب كسانى كه از او پيروى مى‌كردند رأفت و رحمت قرار داديم، و رهبانيتى كه از نزد خود ساخته بودند ما بر آنان مقرّر نكرده بوديم، ولى خود آنان آن را براى طلب خشنودى خدا بر خود واجب كرده بودند، اما آنگونه كه بايد حدود خودساخته را رعايت نكردند؛ پس پاداش كسانى از آنان را كه ايمان آورده‌اند، عطا كرديم و بسيارى از آنان نافرمانند» حديد (57): 27؛

«وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ* وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» «و خويشان نزديكت را از عاقبت اعمال زشت هشدار ده،* و پر و بال فروتنى و تواضع خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‌كنند بگستر» شعراء (26): 214- 215؛ «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ* بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ* فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ* يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ» «دو درياى شيرين و شور را روان ساخت در حالى كه همواره باهم تلاقى و برخورد دارند؛* ولى ميان آن دو حايلى است كه به هم تجاوز نمى‌كنند درنتيجه باهم مخلوط نمى‌شوند!* پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟* از آن دو دريا لؤلؤ و مرجان بيرون مى‌آيد»

الرحمن (55): 19- 22؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ* ءَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» «اى مؤمنان! زمانى كه مى‌خواهيد با پيامبر گفتگوى محرمانه كنيد، پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقه دهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه‌تر است، و اگر چيزى براى صدقه نيافتيد اجازه داريد محرمانه گفتگو كنيد زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.* آيا ترسيديد از اينكه پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقاتى بپردازيد؟ پس چون نپرداختيد و خدا هم توبه شما را پذيرفت، پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد، و خدا به اعمالى كه انجام مى‌دهيد، آگاه است» مجادله (58): 12- 13؛

«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ* أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ* فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ* ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ* وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ» «و پيشى گيرندگان به اعمال نيك كه پيشى گيرندگان به رحمت و آمرزش اند،* اينان مقربان‌اند،* در بهشت‌هاى پر نعمت‌اند.* گروهى بسيار از پيشينيان،* و اندكى از پسينيان» واقعه (56): 10- 14؛ «لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» حاقّه (69): 12؛ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» «قطعاً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، به زودى خداى رحمان براى آنان در دل‌ها محبتى قرار خواهد داد» مريم (19): 96؛ «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكُهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيَماهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ» «و اگر بخواهيم يقيناً آنان را به تو نشان مى‌دهيم تا آنان را از روى نشانه‌هايشان بشناسى، و بى‌ترديد آنان را از شيوه سخن گفتن خواهى شناخت؛ و خدا كارهاى شما را مى‌داند» محمّد (47): 30؛ «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» «كسانى كه چون على بن أبى‌طالب 7 اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مى‌كنند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‌شوند»

بقره (2): 274؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» «اى اهل ايمان! هر كس از شما از دينش برگردد زيانى به خدا نمى‌رساند خدا به زودى گروهى را مى‌آورد كه آنان را دوست دارد، و آنان هم خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنانْ فروتن‌اند، و در برابر كافرانْ سرسخت و قدرتمندند، همواره در راه خدا جهاد مى‌كنند، و از سرزنش هيچ سرزنش كننده‌اى نمى‌ترسند. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد مى‌دهد؛ و خدا بسيار عطاكننده و داناست» مائده (5): 54؛ «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ» «آنان را نگه داريد كه حتماً مورد بازپرسى قرار مى‌گيرند» صافّات (37): 24.

 


منبع : پایگاه عرفان
  • امامت
  • امامت درقرآن چگونه مطرح شده است؟
  • امامت درقرآن
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه