استاد عباس سلیمی، پیشکسوت قرآنی کشورمان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) اظهار کرد: دیدگاه ما به علمای شیعه بر اساس وصف پیامبر اسلام است؛ بر اساس حدیث پیامبر اسلام مبنی بر اینکه «العلماء امناء الله فی الارض»، علما، هیئت امنای خدا بر زمین هستند. این حدیث نشان میدهد که اگر کسی به دنبال زندگی برتر و حیات طیبه است، باید از امنا در ابعاد اندیشه، سخن و عمل بهره بجوید. در نگاهی دیگر، پیامبر اسلام علما را به گونهای بُهتآور وصف میکنند با این مضمون که «ان اکرم العباد بعد الانبیاء علما»؛ علمای دین، پس از پیامبران، گرامیترین افراد هستند. این حدیث نشانگر آن است که اظهار نظر درباره علمای دین باید با جهانبینی خاصی باشد. به بیان دیگر، نباید تنها بر اساس ظاهر ایشان، نظری مطرح شود. هر اظهار نظری باید مبتنی بر معرفت دینی باشد. نه این که تنها بر مبنای اموری همچون مصاحبه یا موضعگیری سیاسی عالم، درباره ایشان قضاوت شود.
وی درباره شخصیت استاد انصاریان اظهار کرد: استاد حسین انصاریان یکی از علمای بزرگ از خطه خوانسار است. این شهر عالمپَرور، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از شهرهایی بوده است که مردمانش به علوم دینی توجه بسیار میکرد. برخی از علمای این شهر از مراجع بزرگ و نامآشنا بودهاند و تأثیر بسیاری نیز در پیروزی انقلاب اسلامی و بقای آن داشتهاند. چهل سال پیش با ایشان آشنا شدم؛ زمانی که ایشان در حوالی میدان خراسان برای ایراد سخنرانی در آنجا حضور مییافت. ازدحام جمعیت برای استقبال از ایشان به قدری بود که نمیشد جایی برای نشستن پیدا کرد؛ به ناچار در گوشهای و در کنار جوی آب مینشستیم و از محضر ایشان استفاده میکردیم. صدای دلنشین و طنین خوش سخنان ایشان، همچنین بیان فصیح و گویش مردمیشان از دلایل اصلی جذابیت سخنرانیهای استاد انصاریان است. ایشان هرگز به دنبال رسیدن به شهرت و سخنرانی در مجالس پُرتوجه نبود. صمیمیت در گفتارش، گواه صداقت استاد است. همین امر سبب شده است که کلام ایشان نافذ باشد و تاکنون بیش از سی هزار ساعت سخنرانی کرده است. این موضوع، خود نشانه برکتی است که خداوند به ایشان داده و وی را در زمینههای مختلف موفق کرده است.
سلیمی ادامه داد: تغییراتی که در شیوههای جدید اطلاعرسانی ـ حتی در حوزه دین ـ ایجاد شده است، سبب شده تا برخی از مردم به ویژه جوانان، به مجالس و سخنرانیهای امروزی همچون گذشته اقبال نکنند. البته باید برای آن چارهای اندیشید. باید بدون نفی فناوریها به دنبال افزایش جاذبههای سخنرانی بود. این امر نیز مستلزم آن است که سخنرانان با مطالعهای دقیق، موضوعاتی کاربردی را مطرح کنند؛ نه فقط نقل روایت یا ترجمه و تفسیر. مقام منبر باید با نگرشی تطبیقی، خواستگاهی برای عرضه راههای برونرفت از مشکلها باشد. هرگز نباید روح تازگی درسخنرانیها از بین برود. همیشه باید تعالیم دینی را برای مسائل و موضوعات روز از باطن دین استخراج کرد و آن را با بیانی شیوا مطرح ساخت. از این طریق میتوان جوان امروزی را مجذوب به حقایق دین کرد. رسانه نیز باید در زمانبندی پخش سخنرانیها نگاهی ویژه داشته باشد. بسیاری از سخنرانیها پیش یا پس از اذان صبح پخش میشوند. در این زمان تنها اهالی مسجد آن را میبینند. آیا میتوان از همه انتظار داشت که در این زمان به سخنرانیها گوش فرا دهند. بلکه میتوان با استفاده از زمانبندی بهتر و نرمافزارهای در دسترس، مخاطبان را افزایش داد. همچنین، میتوان چکیدهای از سخنرانیها را انتخاب کرد و در دسترس عموم قرار داد. برنامهای با عنوان بهرهای از کلام بزرگان از شبکه قرآن پخش میشود که قابل تحسین است، اما براستی چرا در برنامهها و شبکههای دیگر، از این دست برنامهها پخش نمیشود؟
وی گفت: آثار و تألیفات استاد انصاریان را در چندین محور میتوان تقسیمبندی کرد؛ ترجمه، شرح و تفسیر، اخلاق، عقاید و مسائل اجتماعی. ایشان در تألیف نیز مانند سخنرانیها از لحن و نثری روان پیروی میکنند. در کتابهای ایشان پیچیدگی متن وجود ندارد؛ چرا که در برخی از آثار چنان متن پیچیده و مبهم است که خواننده در فهم آن دچار مشکل میشود، اما آثار ایشان بسیار روان و قابل فهم است. مصداق بارز آن، ترجمه قرآنی است که ایشان انجام داده است که با بیانی ساده و همهفهم آیات ترجمه شدهاند. من به دعوت سازمان دارالقرآن الکریم، این ترجمه را به مدت دو سال در آستان حضرت عبدالعظیم حسنی گویا کردم. این اثر در پایگاه اینترنتی دارالعرفان و نیز در سایر مراکز مجازی در دسترس است. من با ترجمههای دیگر قرآن نیز آشنا هستم؛ اما این اثر به دلیل روانی و سادگی آن برای من بسیار جالب توجه بود. به گونهای که بارها من را تحت تأثیر خود قرار میداد. یکی دیگر از آثار استاد انصاریان، ترجمه صحیفه سجادیه و شرح آن در دوازده جلد است. در وصیتنامه امام از برخی آثار مانند نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نام برده شده و آنها را از افتخارهای امت دانستهاند. از طرفی، گاه ترجمهای درخور برای این معارف وجود ندارد؛ ترجمهای که برای عموم مردم قابل استفاده باشد. اگر روح صحیفه سجادیه به خوبی معرفی شود، دیگر امام سجاد، امام بیمار معرفی نمیشوند. این امام همام، در بازه زمانی سفر به کربلا، به اذن پروردگار بیمار شدند، اما دشمن تلاش میکند تا ایشان را به این عنوان معرفی کند. وظیفه متولیان بسیار سنگین است؛ چرا که آنان باید تلاش کنند سیمای تابناک این امام را برای سبک زندگی اسلامی به صورتی شایسته معرفی کنند و جلوهها و ویژگیهای عرفانی امام زینالعابدین را آن گونه که سزاوار است به تصویر بکشند.
استاد سلیمی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: عرفان اسلامی، به خاطر شاخهها و فرعیات گوناگونش، مسیری لغزنده است. در این راه باید به خضر راه و عالم خداترس اقتدا کرد. در غیر این صورت، انحراف در کمین است. استاد انصاریان اثری را با عنوان شرح مصباح الشریعه از خود به یادگار گذاشتهاند که با بیانی شیوا، برای همگان قابل استفاده است. ایشان در این اثر به معرفی عرفان در چارچوب شریعت میپردازد. عرفانهای نوظهور یکی از مشکلاتی است که با ریشههای امنیتی ـ سیاسی در مسائل اعتقادی در حال بروز است. این نوع عرفانها انسان را از صراط مستقیم دور میکند. ترویج مجموعههای عرفانی، تکلیف دلسوزان جامعه است. آنان باید همگان، بهویژه جوانان را با زیباییهای عرفان حقیقی آشنا کنند تا چنان در عشق به خداوند پیش روند که طعم حقیقی آن را که در فرازهای قرآن آمده است، درک کرده و عشق مجازی را بیمایه بیابند.
وی افزود: استاد انصاریان کتابهایی در معرفی اهل بیت به ویژه با گرایش مسائل اخلاقی دارند. برای نمونه، با مطالعه اثری از استاد درباره حلال و حرام مالی، یکی از معضلات شئون اجتماعی روشن شده و نیز راههای در امان ماندن از چنین آفات اقتصادی بیان میشود. همچنین اثری دیگر از ایشان درباره نظام خانواده میتواند مانع رشد ۳۰ درصدی طلاق باشد. اکنون از هر سه ازدواج، یکی محکوم به فروپاشی است که این موضوع، خود فاجعه محسوب میشود. اگر خانوادهها با تبعات آن آشنا شوند، میتوانند با آن مقابله کنند. برخی از تهیهکنندگان دلسوز میتوانند محتوای این کتاب (نظام خانواده) را ملاکی محتوایی قرار داده و برای نمونه از پنج کارشناس دعوت کنند و آنان نیز طی چند برنامه، مباحث کتاب را تبیین کرده و چکیده پیام آن را به مخاطبان منتقل کنند. اگر نگرش چنین برنامههایی پندآموز باشد، حتی بسیاری از لطمههای اجتماعی را میتوان با آن ترمیم کرد.
سلیمی همچنین یادآور شد: از جمله تألیفات معارفی ایشان، مناجات عارفان است که در قالب مجموعه اشعار موجود به شمار میآید که خود اثری تحسینبرانگیز است. تاکنون چهل قطعه از این کتاب انتخاب و گویا شده و در این زمینه برخی آثار به زبانهای مختلف چون انگلیسی، ترکی (استانبولی)، اردو و عربی ترجمه شده است؛ همین امر باعث شده تا دامنه معارف استاد به سایر مرزها نیز برسد. وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در ترجمه آثار علمای بزرگ همکاری کنند؛ چرا که رسیدن به این مهم تنها با سرمایهگذاری مؤلف ممکن نیست. برای رسیدن به این هدف، میتوان در بستههای فرهنگی، ترجمه آثار بزرگانی چون استاد انصاریان را به نمایندگان سایر کشورها اهدا کرد تا این معارف به فراتر از مرزها هم برسد.
وی با بیان اینکه توفیقات استاد انصاریان از رهگذر مردمی بودن وی فراهم شده است، اظهار کرد: کسانی که خود را از مردم جدا کرده و زندگی رسمی دارند، در دل دیگران نفوذ نمیکنند. استاد از دل مردم و با زبان ایشان سخن میگوید و این نکته همان رمز موفقیت ایشان است. استاد انصاریان در منش سیاسی خود، مدافع منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی و امام راحل هستند و با وجود این، تاکنون از ورود به جناحهای سیاسی با هوشیاری پرهیز کرده است. سیاست ایشان سیاستبازی نیست، بلکه سیاستمداری است که به وظایف خود عمل میکند. یکی از اشتباههای امروزی این است که پس از این که بزرگان از دنیا میروند، با برگزاری مراسم، یاد آنان را گرامی میداریم و از کوششهای ایشان قدردانی میکنیم. همان گونه که در مستندی جشن صد سالگی استاد گنجی را به پاس سلامت زندگیاش برپا کرد، همه باید قدردان بزرگان عرصههای گوناگون باشیم؛ هم چهرههای حوزوی و هم چهرههای دانشگاهی. وظیفه ما تکریم بزرگان و معرفی آنها به جامعه برای الگوپردازی است. اگر الگوی مردم از میان بزرگان برگزیده نشود، غرب هویت ما را مسخ خواهد کرد. در این زمینه، میتوان با حمایت از آثار بزرگان و علما، بخشی از رسالت فرهنگی خود را ادا کنیم.
سلیمی همچنین با اشاره به اینکه شاگردی استاد انصاریان افتخاری بزرگ است، تصریح کرد: امیدوارم بتوانم از تلاشهای علمای پیشین که در ظاهر نیستند، اما در واقع بر اساس حدیث امام علی(ع) در میان ما هستند، قدردانی کنم. عالم زنده است، حتی اگر بمیرد و جاهل مرده است، حتی اگر در ظاهر زنده باشد. علما را باید از زمان آغاز غیبت تاکنون عناصری زنده دانست. باید آثارشان را زنده نگاه داشت. در گام نخست، باید از علمایی قدردانی کرد که در قید حیات ظاهری هستند. باید افکار ایشان گسترش داده شود تا از این راه، شریعت و هویت فرهنگی مصون بماند. من همواره در رویارویی با استاد انصاریان تلاش کردهام، مرز رفتاری خود را شناخته و در برخورد با ایشان حریم میان شاگرد و استاد را در غیاب و حضور ایشان، به خوبی رعایت کنم. همه اشتیاقم این بوده است که از وی بهره ببرم. در سفر حج و در هواپیما، در محضرشان بودم و خود میدیدم با وجود این که در سخنرانیهایشان روش خود را اجرا و با روحیهای جدی، مسائل را بیان کرده و در مرثیهخوانی اهل بیت(ع)، اهل گریستن هستند و در برخورد عامیانه بسیار صمیمی و متین رفتار کرده و فضایی شاد ایجاد میکند.
وی بیان کرد: نخستین بار، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایشان برخوردم. در آن روزگار، روحانیان مبارز الگوی جوانان بود. من نیز در صفوف همافران نیروی هوایی بودم؛ ولی به دلیل تعالیم دینی از دوران کودکی، عاشق روحانیان و طرفدار همیشگی جلسههای قرآن بودم. اعتقادی که به روحانیان دارم، اعتقادی محض است (نه سیاسی). در آن زمان، با وجود خفقان و حکومت نظامی، یک روحانی که سلاحی غیر از منطق ندارد، در مقابل طاغوت ایستادگی میکند. شاید نتوان استاد انصاریان را برای نسل امروز به طور شایسته وصف کرد؛ هر چه باشد، نسل امروزی بوی خون هفدهم شهریورماه را استشمام نکرده و صدای گلولههای بعثیهای عراق را در جنگ تحمیلی نشنیده است. جوان امروزی همواره در فضای امنیت زندگی کرده است. دشمنان هم درصدد هستند تا به حقیقت روحانیت، ضربه بزنند. حقیقت خاطرات را نمیتوان منتقل کرد؛ ولی نسل جوان باید بداند که نسل دیروز، دلسوز آنان است. آنان باید به پندهای پیشینیان توجه کنند. از آن سالها تاکنون، پیام روحانیان در تمام برخوردها تنها اخلاق اسلامی، تواضع و گذشت را القاء کرده است. من خاطره شخصی از شیخ انصاریان ندارم، چرا که نگاهم به وی، تنها چشمهای زلال برای آشامیدن جرعه آب گوارا بوده است. ایشان عالِمی است که همچون چشمهای جوشان تشنگان را از معارف سیراب میکند.
سلیمی با اشاره به خاطرهای گفت: یادم است روزی در منزل ایشان بودم و درباره ترجمه قرآنِ ایشان که در حال گویاسازی بود، پیشنهاد دادم که بخشهایی را ویرایش کنم. ایشان بسیار محترمانه توضیح داد که در ترجمه هدفی ویژه را دنبال میکند. از این رو، ترجیح میدهد که ترجمه به همانگونه که نوشته است، گویا شود. استاد انصاریان صدها جلد کتاب به من نشان داد که همگی یادداشتهای دستنویس ایشان بود. همه آنها صحافی شده بود. نسخهای دستنویس، از همه کتابهایشان در آن کتابخانه بود که همه آنها به نوعی میراث فرهنگی محسوب میشود. ایشان دو سال پیش و در حسینیه، اشاره به گویاسازی ترجمه قرآن کرد و من را مورد تفقد قرار داد. ایشان از من خواست تا در مجلس صحبت کنم. ایشان به من آموخت که چگونه باید با قرآنآموزان نوجوان برخورد کرد که این اتفاق برای من بسیار جالب بود.
گفتوگو از آزاده غلامی
منبع : ایکنا