پيشتر گفتيم كه هيچ انسانى بخيل متولد نمىشود. قرآن مجيد طبع انسان را اينگونه بيان مىكند:
«فطرة اللّه التى فطر الناس عليها».
[پاىبند و استوار باش بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است.
طبيعت او فطرت اللّه است. اين مهمترين آيهاى است كه هويت واقعى انسان را از نظر آفرينش بيان مىكند. كلمه «فطرت» به لفظ جلاله «اللّه» اضافه شده است. انسان براساس فطرت اللّه خلق مىشود؛ يعنى بيمار، بخيل، رياكار، ظالم، خائن و كافر آفريده نمىشود. هر انسانى پاك از همه آلودگىها به دنيا مىآيد، اما در مسير زندگى دنيوى به واسطه علل و عواملى آلوده مىشود.
اما از آنجا كه آلودگىاش امرى ثانوى و عرضى است، قابل معالجه نيز هست. اگر خودش علاج را قبول كند، نسخه طبيبان الهى را بپذيرد و به كار بگيرد، معالجه مىشود. در صورتى هم كه مداوا را نخواهد، بيمارىها در روح او باقى مىمانند و با او از دنيا به آخرت منتقل مىشوند. چراكه:
«كل نفس بما كسبت رهينة».
هركسى در گرو دستآوردههاى خويش است.
صفحه باطن آماده پذيرش بيمارىهاست، هم چنانكه آماده قبول علاج و درمان نيز هست. در دنيا، عدهاى بيدار و بينا مىشوند و بيمارىهايشان را علاج مىكنند و نجات مىيابند، و عدهاى ديگر كه خوابشان خيلى سنگين است و مخاطبان «إثّاقلتم على الارض» هستند، چنان به ماديات جهان مىچسبند كه نمىتوانند هيچ حركتى براى صفاى باطنشان انجام دهند. اينان مىمانند و مىميرند و به هلاكت ابدى مىرسند.
منبع : پایگاه عرفان