قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علم نجوم؛ علم انبیاء است!

. نجوم علم اشیاء سماوی است مانند ستارگان، سیارات، ستاره های دنباله دار ، کهکشان ها و پدیده هایی که منشاء آنها در خارج از جو زمین است (مانند پدیده شفق قطبی و تشعشعات پس زمینه ای فضا). این رشته با رشته هایی مانند فیزیک، شیمی و فیزیک حرکت ارتباط تنگاتنگ دارد و همچنین با رشته فضاشناسی فیزیکی (پیدایش و تکامل جهان) ارتباط نزدیکی دارد. اخترشناسی یکی از قدیمی ترین علوم است.

یونس بن عبد الرحمن می گوید: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: «قربانت گردم از علم نجوم مرا آگاه فرما که چیست؟ فرمود: دانشی است از دانش های پیامبران. عرضه داشتم: علی بن ابی طالب آن را می دانست؟ فرمود: از همه مردم به علم نجوم داناتر بود.»

علم نجوم چیست؟
علم نجوم یا اخترشناسی در زبان یونانی به معنای قانون ستارگان است. نجوم علم اشیاء سماوی است مانند ستارگان، سیارات، ستاره های دنباله دار ، کهکشان ها و پدیده هایی که منشاء آنها در خارج از جو زمین است (مانند پدیده شفق قطبی و تشعشعات پس زمینه ای فضا). این رشته با رشته هایی مانند فیزیک، شیمی و فیزیک حرکت ارتباط تنگاتنگ دارد و همچنین با رشته فضاشناسی فیزیکی (پیدایش و تکامل جهان) ارتباط نزدیکی دارد. اخترشناسی یکی از قدیمی ترین علوم است. در روزگاران گذشته یکی از اقسام علم نجوم و ستاره شناسی بود که در غیب گوئی کاربُرد داشت. که زندگی و مرگ و تولّدِ اشخاص و حوادث و تحوّلات اجتماعی و به قدرت رسیدن و شکست قدرت ها و حکومت ها را تا حدودی بازگو می کردند. البته بسیاری هم دکّان باز کرده از این راه روزی می خوردند که غالباً پیشگوئی های آنان دروغ بود.
تاریخچه علم نجوم
علم نجوم از قدیم ترین ایّام در میان بشر وجود داشته است. شاید كسانى كه قبل از تاریخ نیز زندگى مى كردند اطّلاعات و آگاهى هایى از نجوم داشتند ولى بعد از تاریخ و ظهور خطّ كه علوم «سابقین» از طریق نوشته ها به «لاحقین» رسید و دامنه علم گسترده شد، علم نجوم مانند سایر علوم، به سرعت پیشرفت كرد و نظامات خاصّى كه در میان ستارگان آسمان و حركت سیّارات منظومه شمسى و حركت گروهى و جمعى ستارگان ثوابت، وجود داشت یكى بعد از دیگرى كشف شد و «تقویم» بر اساس حركت نجوم و ماه و خورشید به وجود آمد.
این كه در روایات پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اهل بیت عصمت به «نجوم» تشبیه شده اند، نیز به خاطر همین است كه مردم به بركت آنها راه مستقیم حق را پیدا مى كنند، و از بیراهه ها در امان خواهند بود.
تقارن پاره اى از حركات نجومى، با بعضى از حوادث زمینى، كم كم سبب شد كه گروهى از منجّمان اعتقاد پیدا كنند كه حركات ستارگان در سرنوشت زمینیان موثّر است. این پندار به قدرى گسترده شد كه تدریجا براى هر انسانى ستاره اى در آسمان قایل شدند و سرنوشت او را به حركات آن ستاره گره زدند و كم كم علم تازه اى به عنوان علم «احكام نجوم» در كنار علم «احوال نجوم» شكل گرفت.
«احوال نجوم» تنها بر اساس مشاهدات و محاسباتى بود كه درباره حركات ستارگان و طلوع و غروب و اوج و حضیض آنها صورت مى گرفت، ولى «احكام نجوم» مجموعه پندارهایى بود كه حوادث روى زمین و سرنوشت ساكنان این كره خاكى را، به ستارگان آسمان پیوند مى داد.
چیزى نگذشت كه بر اساس همین پندارها، گروهى به پرستش ستارگان پرداختند و حلّ مشكلات خود را از آنها مى خواستند و براى ستارگان الوهیّت قایل شدند، حتّى زمانى كه اسلام ظهور كرد و برق توحید درخشید و پرده هاى ظلمت شرك را شكافت، باز بقایاى این افكار در میان گروهى از منجّمان وجود داشت و بر اساس حركات نجوم، پیشگویى هایى از حوادث آینده مى كردند كه یك نمونه آن، همان چیزى است كه در خطبه مورد بحث آمده كه منجّمى در محضر امیرمومنان على علیه السّلام بر اساس مطالعه كواكب آسمان، پیش بینى كرد كه اگر آن حضرت در فلان ساعت مخصوص، به سوى میدان جنگ «نهروان» حركت كند شكست خواهد خورد. [١]
مردم! بپرهیزید از فراگرفتن علم نجوم!
عبداللَّه بن عوف نقل کرده است، در راه جنگ نهروان، شخص به امام علی علیه السلام عرض كرد: یا امیرالمومنین، اگر در این وقت حركت كنى، از راه علم نجوم هراسناكم كه مبادا به مقصودت ظفر نیابى، آن حضرت فرمود: تو گمان و ادّعا مى كنى به ساعتى رهنمون مى شوى كه هر كس در آن ساعت سیر كند بدى از او باز گردد؟ و از ساعتى بیم مى دهى كه هر كس در آن حركت كند ضرر او را فرا گیرد؟ پس هر كس در این ادعا ترا تصدیق كند قرآن را تكذیب كرده است، و از یارى جستن به خداوند براى دست یافتن به مطلوب و بر طرف كردن مكروه خود را بى نیاز دانسته است،
«احوال نجوم» تنها بر اساس مشاهدات و محاسباتى بود كه درباره حركات ستارگان و طلوع و غروب و اوج و حضیض آنها صورت مى گرفت، ولى «احكام نجوم» مجموعه پندارهایى بود كه حوادث روى زمین و سرنوشت ساكنان این كره خاكى را، به ستارگان آسمان پیوند مى داد.
و بنا به گفته تو هر كسى كه به فرمان تو به كار مى پردازد، مى سزد ترا ولىّ ستایش خود داند نه پروردگارش را، چه به ادّعاى خودت همین تو هستى كه او را به ساعتى هدایت كرده اى كه به سود نایل شد و از زیان امنیت یافت. آن گاه آن حضرت به سوى مردم روى كرد و فرمود: مردم، بپرهیزید از فراگرفتن علم نجوم، مگر آن اندازه از این علم كه در بیابان یا دریا شخص را هدایت مى كند، چه این علم شما را به كهانت (ادعاى غیب و دانستن سعد و نحس) وا مى دارد، منجم چون كاهن غیبگو است، و كاهن چون ساحر، و ساحر مانند كافر، و كافر جایگاهش در آتش است، به راه بیفتید و حركت كنید به نام خدا... حضرت امیرالمومنین علیه السلام و لشگریانش به نبرد خوارج رفتند و با پیروزی بازگشتند.[٢]
فواید علم نجوم
فواید علم نجوم و بررسی طلوع و غروب ستارگان بر كسى پوشیده نیست، چرا كه تنظیم اوقات، و پیدا كردن راه به سوى مقصود در دریاها و صحراها، به وسیله ستارگان حاصل مى شود همان گونه كه در سوره انعام مى خوانیم: وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ، «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد تا در تاریكى هاى بیابان و دریا به وسیله آنها راه را بیابید»«انعام /97». و در جاى دیگر مى فرماید: وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ،«نحل/16» آنها به وسیله ستارگان هدایت مى شوند.
«مردم، بپرهیزید از فراگرفتن علم نجوم،‌مگر آن اندازه از این علم كه در بیابان یا دریا شخص را هدایت مى كند، چه این علم شما را به كهانت (ادعاى غیب و دانستن سعد و نحس) وا مى دارد، منجم چون كاهن غیبگو است، و كاهن چون ساحر، و ساحر مانند كافر، و كافر جایگاهش در آتش است»
آرى در روزگار قدیم كه وسایل راهیابى كنونى اختراع نشده بود، مطمئن ترین وسیله براى كسانى كه از بیابانهاى بى نشانه و دریاها عبور مى كردند، در روزها طلوع و غروب آفتاب بود، و در شبها ستارگان؛ و به همین دلیل راهیان برّ و بحر، فرد یا افراد آگاهى را از وضع نجوم همراه با خود داشتند، تا در بیابان و دریا راه را گم نكنند و این كه در روایات پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اهل بیت عصمت به «نجوم» تشبیه شده اند[٣]، نیز به خاطر همین است كه مردم به بركت آنها راه مستقیم حق را پیدا مى كنند، و از بیراهه ها در امان خواهند بود.[٤]
کلام آخر
یونس بن عبد الرحمن می گوید: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: «جعلت فداک خبرنی عن علم النجوم ما هو؟ فقال علیه السلام: هو علم من علوم الانبیاء. قال قلت: کان علی بن ابی طالب یعلمه؟ فقال علیه السلام کان اعلم الناس به؛ قربانت گردم از علم نجوم مرا آگاه فرما که چیست؟ فرمود: دانشی است از دانش های پیامبران. عرضه داشتم: علی بن ابی طالب آن را می دانست؟ فرمود: از همه مردم به علم نجوم داناتر بود.» [٥]
منابع:
[١] پرتوی از نهج البلاغه، محمود طالقانی، ص699.
[٢] نهج البلاغه، خطبه 79 .
[٣] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 55، ص 235.
[٤] پیام امام (شرح نهج البلاغه) ،آیت الله مکارم شیرازی، ج 2، ص 537 ؛ ج 3،ص 274.
[٥] اصول کافی، ج 8، ص 272.


منبع : تبیان
  • علم نجوم؛ علم انبیاء است!!
  • علم نجوم
  • علم انبیاء
  • فواید علم نجوم
  • تاریخچه علم نجوم
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه