قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

زندگى اولياى خدا در قناعت‏

اميرالمؤمنين عليه السلام درباره اين افراد مى‌فرمايد:

«خفيف المؤونة» در اين دنيا بسياركم هزينه هستند، خرج زيادى ندارند و در خرج خود اهل قناعت هستند.
به خدمت ايشان رفتم، عرض كردم: آقا! من به اين خاطر خدمت شما آمدم كه خود و جدّ بزرگوارتان- حاج ملاهادى- برنامه، خاطره و نكته پرفايده‌اى داريد، براى من بگوييد. ايشان فرمودند: مى‌گويم. جزوه‌اى كه خودشان از نكات با ارزش زندگى جدّشان نوشته بودند، آوردند و به من دادند كه من آن را به عنوان شى‌ء قيمتى نگهداشتم. همچنين قطعه‌اى كه از جدّشان گفتند كه با اين مبحث بى‌ارتباط نيست.
اهل ايمان هر روز حسابگر خود هستند كه شب و روز بر من چگونه گذشت و چگونه بايد بگذرد. برخوردى كه امروز داشتم، حق بود، يا باطل؟ مناسب بود، يا نامناسب؟
ايشان فرمودند: حاج ملا هادى از درآمد شخصى خود كشاورزى داشت و علاقه داشت كه خودش دانه را بپاشد و آبيارى كند. با آن كثرت كار تدريس، شاگرد پرورى و عبادت سنگينش كه مى‌گفت: نماز مغرب و عشاى ايشان نزديك به دو ساعت طول مى‌كشيد.
وقتى كه گندم‌ها را درو مى‌كرد، تمام گندم‌ها را وزن مى‌كرد و زكاتش را خارج مى‌كرد و همان اول مى‌پرداخت و بعد گندم‌ها را چند روز مى‌گذاشت روى زمين‌ باشد كه پرنده‌ها سهم زمستانى خود را ببرند، بعد بقيه را به خانه مى‌آورد.
حس كردند واجب الحج شدند، به همسر خود گفتند: از فروش محصولات كشاورزى قدرى پول نزدم هست كه شما را هم مى‌توانم به مكه ببرم. همسرش واجب الحج نبود، اما مى‌گفت: اين زن در خانه من خيلى زحمت كشيده است، سر سفره معنوى و مادى، همه را خودم نبايد بخورم، او نيز بايد مانند من سهم ببرد.
كارهاى مقدماتى حج را كردند و رفتند. در مسير برگشت از مكّه، همسرش از دنيا رفت.


منبع : پایگاه عرفان
  • قناعت
  • زندگى اولياى خدا در قناعت‏
  • زندگى اولياى خدا
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه