«سه چیز است كه اگر آنها را پاس داری و به آنها عمل كنی، از چیزهای دیگر تو را بی نیاز خواهند كرد، و اگر آنها را ترك كنی، سه چیز دیگر برای تو سودی ندارد. بر خویشاوند و بیگانه حدود (قانون) را اقامه كردن، و در خرسندی و خشمناكی به كتاب خدا حكم كردن، و میان سرخ و سیاه به عدالت تقسیم كردن.»
عدالت نیکوست
مدیران عالم و عادل سرمایه حکومت ها هستند و تا چنین افرادی در مصادر امور و اداره کارها قرار نگیرند، انتظار درست عمل کردن به تکالیف و مناسبات مدیریتی و بهبود اوضاع معرفتی و معیشتی مردم، انتظاری نابجا و ناشدنی است.
در روایات به برپایی عدالت توسط مدیران تأكید شده است، چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «عدالت نیكوست ولی از زمامداران نیكوتر است». امام علی می فرمایند: «عدالت موجب پایداری ملك و ملت و سبب جمال و زیبایی دولت ها و حكومت هاست.»
برپایی عدالت توسط مدیران یک جامعه، به پایداری و پیشرفت و بهبود حکومت و جامعه كمك می كند، و مسئولین را به هدف خدمتگزاری نزدیک می سازد.
بهترین انسان ها، رهبر عادل است
امیرالمؤمنین علیه السلام، عدالت را از شروط اصلی حاکم می دانستند و زمانی که مردم از بی کفایتی خلیفه سوم، به امیرالمؤمنین علیه السلام شکایت بردند، ایشان خطاب به او، چنین فرمودند:
«همانا زمام داران را خواص و نزدیكانی است كه خودخواه و چپاول گرند، و در معاملات انصاف ندارند. ریشة ستمكاریشان را با بریدن اسباب آن بخشكان، و به هیچ كدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را واگذار مكن، و به گونه ای با آنان رفتار كن كه قراردادی به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زیان رساند.»
«پس بدان بهترین انسانها نزد پروردگار رهبرى عادل است كه هم خود هدایت شده باشد و هم مردم را به راه راست هدایت كند و سنتى را كه برایش معلوم شده برپا دارد و بدعتى را كه مجهول است نابود سازد...به تحقیق بدترین مردم نزد پروردگار رهبرى ظالم است كه هم خود گمراه است و هم مردم را به گمراهى مى كشاند...»
الگوی یک مدیر اسلامی
یك مدیر تا حد امكان باید تبعیضات و ظلم را از نظام اداری از بین ببرد، و عدالت اداری را جایگزین تبعیض اداری كند. در روش اداری، باید رفق و عدم قساوت، مشورت و عدم خودرأیی، جلب رضایت كاركنان، مساوات و عدم اجحاف به كاركنان، الگوی یك مدیر اسلامی شود. در غیر این صورت، سلامت نظام اداری به خطر خواهد افتاد. از مصادیق برقراری عدالت می توان به اجرای قوانین برای همگان، نظارت و ارزشیابی عادلانه، تشویق و تنبیه متناسب با عملكرد و عدم امتیازدهی اشاره كرد:
اجرای قانون برای خویشان و بیگانگان
امیرالمؤمنین علی علیه السلام، در برابر تخلفات، برخوردی عادلانه و بدون تبعیض نشان می داد و هیچ چیز وی را از این كار باز نمی داشت. حضرت با مسئولان متخلف هم این گونه برخورد می كرد و هیچ مسئولی حتی به اتكای سوابق یا خویشاوندی خود با حضرت، خود را آزاد نمی دید.
چنان که حضرت خطاب به عمر می فرمایند: «سه چیز است كه اگر آنها را پاس داری و به آنها عمل كنی، از چیزهای دیگر تو را بی نیاز خواهند كرد، و اگر آنها را ترك كنی، سه چیز دیگر برای تو سودی ندارد. پرسید: ای ابوالحسن، آنها چیست؟ فرمود: بر خویشاوند و بیگانه حدود (قانون) را اقامه كردن، و در خرسندی و خشمناكی به كتاب خدا حكم كردن، و میان سرخ و سیاه به عدالت تقسیم كردن.»
نظارت عادلانه و تشویق و تنبیه
امام علی علیه السلام، خطاب به مالك اشتر، به نظارت دقیق در امور حکومتی و مدیریتی اشاره می کند و می فرماید: «در یك ارزشیابی دقیق، رنج و زحمت هریك از آنان را شناسایی كن، و هرگز تلاش و رنج كسی را به حساب دیگری نگذاشته، و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار، تا شرافت و بزرگی كسی موجب نگردد كه كار كوچكش را بزرگ بشماری، یا گمنامی كسی موجب شود كه كار بزرگ او را ناچیز بدانی. هرگز نیكوكار و بدكار در نظرت یكسان نباشد؛ زیرا نیكوكاران در نیكوكاری بی رغبت، و بدكاران در بدكاری تشویق می گردند، پس هر كدام از آنان را براساس كردارشان پاداش ده.»
«به تحقیق بدترین مردم نزد پروردگار رهبرى ظالم است كه هم خود گمراه است و هم مردم را به گمراهى مى كشاند...»
این سخن به این معناست که کار مدیریت بس خطیر است، مدیر باید زیر دستان خود را بشناسد تا تلاش کسی به حساب دیگری گذاشته نشود.
مراقبت از اطرافیان
امیرالمؤمنین نه تنها به كارگزاران ارشد خود سفارش اكید به مراقبت اطرافیان خود می كردند كه مانع زیاده خواهی و امتیازطلبی آنها شوند، خود نیز به اطرافیان خویش بسیار سخت می گرفتند. از این موارد می توان به برخورد آن حضرت با برادرش عقیل اشاره كرد كه در خطبة 224 نهج البلاغه به آن اشاره شده است. ایشان همچنین خطاب به مالك اشتر، می فرمایند:
«همانا زمام داران را خواص و نزدیكانی است كه خودخواه و چپاول گرند، و در معاملات انصاف ندارند. ریشة ستمكاریشان را با بریدن اسباب آن بخشكان، و به هیچ كدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را واگذار مكن، و به گونه ای با آنان رفتار كن كه قراردادی به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زیان رساند.»
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه ١٦٤، خطبه 224، نامه53
- طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج7، ص 714.
- مجلسی، آداب معاشرت، ترجمه محمدباقر كمره ای، ج 2، ص 218.
- خالقی مقدم،معصومه، نظام مدیریت بدون تبعیض چگونه نظامی است؟
فرآوری: حامد رفیعی
منبع : پایگاه تبیان