قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نمونه‏ اى از معامله پر سود

نمونه‌اى كه مى‌گويم، نمونه كوچكى است:

درب خانه را زدند، اميرالمؤمنين عليه السلام آمدند و درب را باز كردند. گفت: على جان! تنگ دستم، هيچ چيز ندارم، فقيرم، چه كنم؟ امام مجتبى عليه السلام چهار ساله بودند. حضرت به امام مجتبى عليه السلام فرمود: به مادرت زهرا بگو به اين فقير كمك كند.
گفت: در كل زندگى ما شش درهم بيشتر پول نيست. آن را نيز مادرم گذاشته است تا امروز آرد بخريم و خمير كنيم و نان خالى بخوريم. فرمود: حسن جان! اخلاق مؤمن اين است كه نسبت به آنچه كه در خزائن آسمان‌ها و زمين نزد خداست، اطمينان بهترى دارد، تا نسبت به آنچه كه نزد خودش است. شش درهم در مقابل خزائن الهى چيست؟ حسن جان! آن را به فقير بده تا برود.
يعنى ما بعد از پرداخت اين شش درهم، نه بى‌خزانه مى‌مانيم، نه بى‌تكيه گاه، و نه بى‌نگاه رحمانيت. امام مجتبى عليه السلام نزد مادر آمد و گفت: پدر مى‌گويد: هر چه داريم بده تا به اين فقير كمك كنيم.
زهراى مرضيه عليها السلام كه نگاه تربيتى خدا را با همه وجود خواسته است، كل شش درهم را به حضرت مجتبى عليه السلام داد و فرمود: با محبت و مهربانى ببر و به آن مستحق بده. ما امشب آب مى‌خوريم و گرسنه مى‌خوابيم.
اين كلاس، كلاس ايثار است كه غير از كلاس انفاق است، چون كلاس انفاق اين است كه اگر صد تومان دارم، پنجاه تومان آن را به مستحق بدهم. معلوم مى‌شود كه مى‌خواهمِ من، مى‌خواهمِ بيمار است.
اميرالمؤمنين عليه السلام نيز گرسنه بيرون آمد. شخص عربى شترى را داشت به قصد فروش مى‌راند. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: قيمت آن چند است؟ گفت: صد و چهل درهم. امام فرمود: آيا نسيه مى‌دهى؟ چند روز ديگر پول تو را مى‌دهم. گفت: بله، عيبى ندارد.
معامله انجام گرفت كه هشت روز ديگر حضرت پول اين شتر را بدهد. فروشنده رفت. اميرالمؤمنين عليه السلام مهار شتر را گرفت و در يك مكانى شتر را نگه داشت. عربى آمد رد بشود، شتر را برانداز كرد، حضرت فرمود: مى‌خرى؟ گفت: آرى على جان! فرمود: دويست درهم. گفت: پول آن را نقد دارم. پول را داد، شتر را گرفت.
حضرت به دنبال فروشنده اول رفت و فرمود: اين صد و چهل درهم پول شما.
شصت درهم را به خانه آورد.
حضرت زهرا عليها السلام فرمود: على جان! پول‌ها را از كجا آوردى؟ فرمود: خدايى كه اين آيه به پدر شما نازل كرده است، اين پول نشانه راست بودن آن آيه است:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» 
اگر شما تربيت يافتگان من، يك خوبى بياوريد، من ده برابر بر شما برمى‌گردانم.
فاطمه جان! ما شش درهم به مستحق داديم، همين امروز ده برابر آن برگشت. اين شش درهم هزينه كردن در راه خدا است. اگر همه عمر حسنه شود و در راه خدا هزينه شود، چه برگشتى خواهد داشت؟ ديگر انسان از محاسبه آن مات و مبهوت مى‌شود.
اگر فكر دل زارى نكردى به عمر خويشتن كارى نكردى‌
كسى در سايه لطفت نياسود به عمرت كار ديوارى نكردى‌
نچينى گل ز باغ زندگانى گر از پايى برون خوارى نكردى‌
تو را از روز آزادى چه حاصل كه رحمى بر گرفتارى نكردى‌

شدى مغرور روز روشنى چند دگر فكر شب تارى نكردى‌
سزاوار تو باشد حق پرستى چرا كار سزاوارى نكردى 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه