چکیده
آیات قرآن امر به استعانت از خداوند را مطرح نموده است. برخی از این استعانتها حلال و مورد تایید الهی است و برخی دیگر استعانت حرام و ممنوع است که امر به نهی از آنها شده است. طبق آیه «إِیَّاکَ نَستَعِینُ» باید فقط از خداوند متعال استعانت جست او فقط مستعان حقیقی است. ولی با این حال آیاتی هم وجود دارد که امر به استعانت از انبیاء و اولیاء الهی یا امور عبادی نموده است مانند آیه «وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الخاشِعین» این مقاله بر آن است که روشن نماید بین این آیات هیچ تناقضی وجود ندارد و خود قرآن امر به این استعانت نموده است و امر به استعانت از وسایل همان استعانت از خداوند است. این وسایل موجب تقرب به درگاه باری تعالی هستند استعانت از وسایل مجاز بوده و خود انبیای الهی نیز از آنها یاری میطلبیدند. استعانت از خداوند دارای آثار و نتایجی سازندهای است که باعث ترقی انسان میشود و در عین حال استعانت از غیر او نیز دارای آثار و نتایج مخربی است که باعث دور شدن از درگاه الهی شده و به زیان او تمام میشود. از آنجایی که استعانت منحصر به خداوند متعال است عدهای با استناد به آیه «إِیَّاکَ نَستَعِینُ» اشاره میکنند که استعانت جستن از غیر خدا میتواند شرک باشد. در حالی که اعتقاد ما بر این است که کمک کننده واقعی در تمامی مراحل خداوند است و انبیاء و اولیاء الهی واسطه فیض هستند، و کمک خواستن، یاری طلبیدن و استعانت جستن از آنها با استعانت و کمک خواهی از خدا منافات ندارد و شرک نمیباشد. بلکه استعانت جستن از انبیاء و اولیاء الهی در طول استعانت از خداست. این موضوع از آن جهت اهمیت پیدا میکند که درکتابهای مستقلی نوشته نشده است. هدف از انتخاب این موضوع این است که روشن نماید بین آیات استعانت از خداوند و استعانت از امام زمان (علیه السلام) هیچ تناقضی وجود ندارد و استعانت از امام زمان (علیه السلام) استعانت از باری تعالی است.
مسأله:
نماز توسل به امام زمان (علیه السلام) و تکرار آیه (ایاک نعبد و ایاک نستعین) در این نماز توسل این سوال را پدید میآورد که آیا استعانت از واسطه فیض الهی امام زمان (علیه السلام) با استعانت از خداوند باری تعالی منافاتی دارد. با بررسی آیات قرآن و تبیین جایگاه توحید در استعانت و تفکیک استعانت حلال از استعانت حرام در پی پاسخ به این مسأله هستیم.
استعانت:
مصدر باب استفعال از ریشه «ع و ن» در لغت به معنای کمک و پشتیبانی خواستن است. واژههایی چون تعاون، اعانت و عوان از این ماده اشتقاق یافته است. (راغب اصفهانی، 1412م، 598)
قرآن:
از «قرا» به معنای خواندن است در اصل مصدر و به معنای خواندن است واژه قرآن مخصوص کتابی است که برحضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شد. واژه قرآن اسم علم است همانگونه که تورات بر حضرت موسی (علیه السلام) به صورت اسم علم درآمده است. وجه تسمیه قرآن برای این کتاب در میان کتابهای خدا برای این است که جامع ثمرات و بهرههای کتابهای دیگر اوست و بهرههای تمام علوم در آن جمع است.
توسل:
از «وسل» به معنای نزدیکی و تقرب به خداوند متعال است. (طریحی،4، 1375)
وسیله هر چیزی است که به واسطه آن به خداوند تقرب جسته میشود مانند انجام طاعات و ترک معاصی. (کشاف،1407، ج1، ص629)
مقدمه
از آنجا که انسان مخلوق است و در عین حال نیازهایی دارد این نیازها به تنهایی و بدون کمک گرفتن از دیگران میسر نمیشود بنابراین ضرورت دارد که ازکسی کمک و یاری بطلبد، این کسی که از او یاری طلبیده میشود باید بالاتر و غنیتر از خود فرد باشد تا بتواند نیاز او را برآورده کند. این موجود، کسی جز ذات باریتعالی نمیتواند باشد. و از آنجا که استعانت خواهی از خداوند هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم امکانپذیر میباشد، استعانت خواهی مستقیم از آن مخلصین و مخبتین و آبرومندان درگاه الهی است و سایرین بایستی آبرومندی را در درگاه خداوند واسطه قراردهند. که این واسطهها میتواند انبیاء و اولیاء الهی و یا وسایل دیگری چون نماز روزه و عبادت و... باشد و خود خداوند به استعانت از این ذوات مقدسه امرکرده است و فرموده است (وابتغوا الیه الوسیله» (مائده/35) برای تقرب به درگاه الهی از ذوات مقدسه یاری بجویید. ولى در نهایت استعانت منحصر به خداوند متعال بوده و این انبیاء و اولیاء الهی فقط، نقش واسطه را دارا هستند.
ازآنجایی که استعانت منحصر به خداوند متعال است عدهای با استناد به آیه «إِیَّاکَ نَستَعِینُ» اشاره میکنند که استعانت جستن از غیر خدا میتواند شرک باشد. در حالی که اعتقاد ما بر این است که کمک کننده واقعی در تمامی مراحل خداوند است و انبیاء و اولیاء الهی واسطه فیض هستند، و کمک خواستن، یاری طلبیدن و استعانت جستن از آنها با استعانت و کمک خواهی از خدا منافات ندارد و شرک نمیباشد. این موضوع از آن جهت اهمیت پیدا میکند که درکتابهای مستقلی نوشته نشده است. هدف از انتخاب این موضوع این است که روشن نماید بین آیات استعانت از خداوند و استعانت از امام زمان (علیه السلام) هیچ تناقضی وجود ندارد و استعانت از امام زمان (علیه السلام) استعانت از باریتعالی است.
انواع استعانت
استعانت به معنای طلب کمک و مساعدت برای تمام کردن کاری است که کسی دیگر نمیتواند او را کمک کند. حال این کمک و مددرسانی انواع مختلفی دارد که در ذیل به آن اشاره میشود:
- استعانت حلال و مباح:
عبارت است از یاری خواستن از خداوند متعال در همهی امور مادی و معنوی و دنیوی و اخروی. و همچنین یاری خواستن از غیر او که به اذن خداوند انجام میگیرد. در صورتی که ما غیر او را، در این یاری خواستن مستقل ندانیم این استعانت، حلال و مجاز است. و اگر ما از غیر خدا استعانت میجوییم به این دلیل است که خود خداوند امر به استعانت از دیگران کرده است. آیه میفرماید: (تَعاوَنُوا عَلَى البِّرِ وَ التَّقوى) (مائده/2)
و باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید. این نوع استعانت، امری مطلوب و مورد ترغیب و تشویق شریعت است. به نمونههایی از این نوع استعانت اشاره میشود:
1. استعانت از خداوند
ازآنجایی که خداوند آفریننده تمام هستی است و از هر چیزی بینیاز است ایجاب میکند که از او استعانت بجوییم.
آیه میفرماید: «اِیَّاکَ نَستَعِینُ» (حمد/5) (پروردگارا!) تنها از تو یاری میجوییم. استعانت از خداوند متعال فقط به عبادتش منحصر نمیشود اگر چه مددخواهی از او بلافاصله بعد از هر عبادت آمده است «ایاک نعبد و ایاک نستعین» اما یاری جستن از خداوند فقط در عبادت او انحصار پیدا نمیکند بلکه منظور از انحصار استعانت از خداوند در مطلق امور است و این عمومیت استعانت علاوه بر آیه 5 حمد از آیات زیر فهمیده مىشود: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ» (بقره/45) و یاری جویید از خدا به صبر و نماز، که نماز (با حضور قلب) امری بسیار بزرگ و دشوار است مگر بر خداپرستان فروتن.
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره/153) ای اهل ایمان، (در پیشرفت کار خود) از صبر و مقاومت کمک گیرید و به ذکر خدا و نماز توسّل جویید که خدا با صابران است. در هیچ یک از این آیاتی که اشاره شد متعلق استعانت بیان نشده است. هم چنین در تفسیر کشاف اشاره شده که: استعانت به صورت مطلق آمده است تا شامل هر آن چیزی شود که دربارهی آن باید استعانت جست و در آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» بهتر آن است که معنای عبادت این باشد که مراد با انجام پرستش و استعانت به توفیق و عنایت الهی انجام پذیرد. (کشاف،1407، 1، ص15)
- استعانت از صبر و نماز
یکی از وسایلی که خداوند امر به استعانت از آنها کرده است، صبر و نماز است. خداوند میفرماید:
«وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ» (بقره/45) ازصبر و نماز یاری جوئید؛ (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید؟) و این کار، جز برای خاشعان گران است.
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره/153) ای افرادی که ایمان آوردهاید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است. از صبر و نماز برای کارهای مهم و حوادثی که در زندگی روزمره برایتان پیش میآید کمک بگیرید این جمله به این معناست که در حقیقت، یاوری به جز خداوند سبحان وجود ندارد، اوست که انسان را در هر زمانی یاری میرساند. انسان در سختیهایی که برایش پیش میآید از خود مقاومت و خویشتنداری نشان داده و با این استقامت ارتباط خود را به خداوند وصل مینماید، و از صمیم دل، متوجه او میشود. و به سوی او روی میآورد این همان صبر و نماز است. این دو بهترین وسیله برای پیروزی انسان است. زیرا صبر، هر سختی را آسان میکند و نماز که توجه به خداوند است روح ایمان را تازه میسازد و به انسان میفهماند که به جایی تکیه دارد که او ازلی است. و به وسیلهای متوسل شده، که گسستنی و پاره شدنی نیست. (موسوی همدانی،1، ص228) صبر از سختترین اعمالی باطنی و نماز از سختترین اعمال ظاهری است. (مراغی،1، ص207)
این دو آیه انسان را به دو اصل سفارش میکند، یکی اتکا به نفس و خود باوری است که تعبیر به صبر شده است و دیگری اتکا به خداوند متعال که نماز مظهر آن است. نماز از بزرگترین عبادتهایی است که قرآن بسیار بر آن تأکید کرده است.
«اتْلُ مَا أُوحِی إِلَیكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (عنکبوت/45) آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
وقتی که انسان در برابر سختیها و مشکلات قرار میگیرد و نیروی خود را برای مقابله با آن مشکلات ناچیز میبیند نیاز به تکیه گاهی پیدا میکند که از هر جهت نامحدود و بیانتهاست. برای پیروزی بر مشکلات بوجود آمده او نیاز به دو رکن اساسی دارد: یکی پایگاه نیرومند درونی و دیگری تکیهگاه محکم بیرونی است. (مکارم شیرازی،1، ص518-519)
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: «کان على (علیه السلام) اذا اهاله امر فزع قام الى الصلاه ثم تلاهذه الایه و استعینوا ...»
هنگامی که مشکلی مهم برای امام علی (علیه السلام) پیش میآمد به نماز برمیخواست و سپس این آیه «استعینوا بالصبر و الصلاه» را میخواند. (کلینی، فروع کافی،1363، ج3، ص480)
عیاشی از عبدالله بن طلحه از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که منظور از صبر، روزه است.
(عیاشی، تفسیرعیاشی، ج1، ص87) هم چنین از امام علی (علیه السلام) روایت شده که صبر، همان روزه است و فرموده هر وقت حادثهای برای کسی پیش آمد روزه بگیرد تا خداوند آن مشکل را برطرف سازد زیرا خداوند در آیات امر فرموده است. (کلینی، همان، ج4، ص63) علت اینکه منظور از صبر روزه است این است که خداوند روزه را در قرآن صبر خوانده است. «وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا» (انسان/12) به پاداش صبری که کردهاند پاداششان را بهشت و حریر داد. منظور از «صبروا» در آیه یعنی «صاموا» روزه گرفتند. تا با نماز مناسب باشد. (ابوالفتوح رازی،1، ص55) صبر یعنی شکیبایی و خودداری نفس بر آنچه که عقل و شرع حکم میکند و آن را میطلبد یا آنچه که عقل و شرع، خودداری نفس از آن را، اقتضا میکند. پس صبر و شکیبایی عام است. روزه از آن جهت صبر نامیده شده است که روزه نوعی خویشتن داری است. (راغب،474)
- استعانت از قرآن کریم
یکی دیگر از وسایلی که شریعت، توسل و استعانت به آن را، وسیلهای برای تقرب به خداوند متعال معرفی کرده است همان توسل و استمداد به تلاوت قرآن کریم است. در حقیقت این نوع توسل و استعانت همان توسل به خود خداوند است که باعث گشایش هر مشکلی میشود زیرا قرآن کریم همان کلام خداست که بر قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. با این وجود، شایسته است که به قرآن به عنوان وسیلهی الهی متوسل شویم. (سبحانی، وهابیت مبانی فکری وکارنامه عملی، 229) خداوند میفرماید:«... وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا (مزمل/4) به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش.
سیاق آیات قبل، درباره نماز شب و عبادت شبانه است همان طور که نماز وسیلهای برای استعانت از خداوند است بنابراین قرآن نیز می تواند وسیلهای برای تقرب به درگاه الهی باشد. بسیاری از روایات نیز مشروعیت این عمل را ثابت میکنند. از جمله احمد بن حنبل روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «إقروأ القرآن وأسالو الله تبارک و تعالی من قبل أن یجیء قوم یسألون به الناس» قرآن را تلاوت کنید و بوسیلهی آن خداوند تبارک وتعالی را بخوانید پیش از اینکه گروهی بیایند که بوسیلهی آن مردم را میخواندند» (ابن حنبل،4، ص445) این روایت میرساند که درخواست و سؤال کردن از چیزهایی که نزد خداوند منزلت و کرامت دارد، جایز است قرآن یکی از این وسایل است.
- استعانت از امام زمان (علیه السلام)
امام زمان از آبرومندان درگاه الهی است و برای استعانت از خداوند بایستی از آبرومندی امام زمان در در گاه خداوند بهره جست و او را واسطه قرار داد. خداوند به استعانت از این ذوات مقدسه امرکرده است و فرموده است (وابتغوا الیه الوسیله» (مائده/35) برای تقرب به درگاه الهی از ذوات مقدسه یاری بجویید. ولی در نهایت استعانت منحصر به خداوند متعال بوده و این انبیاء و اولیاء الهی فقط، نقش واسطه را دارا هستند.
ازآنجایی که استعانت منحصر به خداوند متعال است عدهای با استناد به آیه «إِیاكَ نَسْتَعِینُ» اشاره میکنند که استعانت جستن از غیر خدا میتواند شرک باشد. در حالی که اعتقاد ما بر این است که کمک کننده واقعی در تمامی مراحل خداوند است امام زمان (علیه السلام) واسطه فیض هستند، و کمک خواستن، یاری طلبیدن و استعانت جستن از ایشان با استعانت و کمک خواهی از خدا منافات ندارد و شرک نمیباشد.
- استعانت از بهشتیان
اهل جهنم اهل بهشت را ندا میزنند که از آنان آب بگیرند و یا از چیزهایی که خداوند روزیشان کرده به آنها هم بدهند. آنگاه جوابی که میشنوند این است که خداوند این دو را، بر کافران حرام دانسته است. این استعانت آنان، استعانتی بیحاصل است.آیه میفرماید: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَینَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِینَ» (اعراف/50) اهل دوزخ از بهشتیان تنها استعانت از آب را نمیکنند بلکه تقاضای همهی نعمتها را دارند. البته اگر از میان همهی نعمتها آب را به کار برده است و آنگاه بقیهی نعمتها را به آن عطف کرده است از این جهت است که برای دوزخیان و مبتلایان به آتش دوزخ، آب از هر چیز دیگری ضروریتر است. (موسوی همدانی،8، ص165-166) ولی جوابی که بهشتیان به آنان میدهند این است که خداوند آب و طعام را بر آنان حرام کرده است. (طبری،8، ص143)
استعانتهای حرام و ممنوع:
عبارت است از کمک گرفتن از چیزی یا کسی در کارهای حرام. مانند: استعانت بر ساختن شراب و کارهای حرام دیگر که شرع آنها را مذموم دانسته است و استعانت در آنها هم، حرام است. خداوند میفرماید: «وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (مائده/2) و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است! استمداد از غیر خداوند، در صورتی که آن غیر دارای قدرت و تاثیر مستقل و در عرض خداوند باشد، امری حرام و ممنوع شمرده میشود.
نمونههایی از استعانت حرام
- استعانت از شیطان
گناهکاران در قیامت با ناله و نفرین به فکر میافتند، تا گناه خود را به دوش شیطان بیندازند ولی شیطان هم گمراهی و انحراف او را، معلول ارادهی خود فرد گناهکار میداند و به مجرمان میگوید:
«وَقَالَ الشَّیطَانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِی عَلَیكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (ابراهیم/22) و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلف کردم! من بر شما تسلطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلماستمکاران عذاب دردناکی دارند!
سیاق آیات قبل، اینگونه است که میگوید در روز قیامت افراد ضعیف از بزرگان استکبار، درخواست میکنند که از گناهان آنان بکاهند ولی سران کبر در جواب میگویند اگر خداوند در دنیا ما را توفیق هدایت داده بود ما هم حتما شما را هدایت میکردیم ولی الان چارهای جز صبر نداریم. و در این آیه شیطان خود را تبریه میکند و خود فرد را مقصر اصلی نافرمانی از خدا میداند و میگوید: من همین وسوسهها و دعوتها را نسبت به بعضی مؤمنان داشتم ولی آنها قوی بودند و هوشیار و متذکر میشدند و از من پیروی نمیکردند شما هم میتوانستید مانند آنان باشید.
2- استعانت از بتها
مشرکان از بتهایی که به عنوان خدا انتخاب کردهاند استعانت میطلبیدند اما دریغ از اینکه از آنها جوابی بشنوند. خداوند میفرماید:
«وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یسْتَطِیعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ ینْصُرُونَ» (اعراف/197) و آنهایی را که جز او میخوانید، نمیتوانند یاریتان کنند، و نه (حتی) خودشان را یاری دهند؛ هدف بتپرستان یاری جستن از بتهاست ولی این آیه آن را رد میکند. خود بتهایی که شما آنها را میپرستید حداقل باید خود، از حوادث روزگار مصون باشند ولی اینگونه نیست. معبودهای شما فاقد شعور و اراده و قدرت هستند و نمیتوانند خود را اداره کنند چه برسد به شما که بخواهند به استعانت شما پاسخ بدهند بنابراین چنین معبودهایی شایستهی پرستش نیستند. (قرائتی،4، 1360، ص253)
خداوند مىفرماید: «قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا یمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِیلًا» (اسراء/56)
بگو: «کسانی را که غیر از خدا (معبود خود) میپندارید، بخوانید! آنها نه میتوانند مشکلی را از شما برطرف سازند، و نه تغییری در آن ایجاد کنند.»
اسباب و وسایل استعانت
همانگونه که در مفهوم شناسی گفته شد وسیله چیزی است که موجب رسیدن به مقصد میشود به عبارت دیگر وسایل، واسطه تقرب هستند. انسان در هر مقامی که هست نیازمند فردی است که آن فرد بتواند نیاز او را در همان بعد، برآورده سازد. بنابراین نیاز انسان به انسانهای دیگر محدود است زیرا وابسته به خداوند متعال است و هیچ سهمی از استقلال ندارد از این رو در همهی شئون و هستی خود، نیازمند خداوند متعال است و خداوند نیاز او را برآورده میسازد چون بینیاز مطلق است و انسان در هر حال به او نیازمند است. بنابراین باید فقط از خداوند استعانت جست. ولی همین خداوند امر فرموده است که در توسل و استعانت از او به وسایلی تمسک بجویند.
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ...» (مائده/35)
ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید. از طرف دیگر انسان موجودی فقیر و نیازمند آفریده شده است و هر فقیری هم نیازمند به کمک است تا از راه کمکخواهی از دیگران و کمک کردن کردن به او نیازهایش را برطرف سازد. همین نیازهاست که انسانها را به یکدیگر نزدیک کرده و آنها را به هم پیوند میدهد و همین پیوند سبب میشود تا هر انسانی به میزان استطاعتی که خداوند به او داده است نیاز طرف مقابل را برآورده کند خواه این نیاز مادی باشد یا معنوی. دلیل اینکه چرا باید از وسایل استعانت جست این است که خود خداوند امرکرده است آیه فوق به آن اشاره نمود و این امر الهی به استعانت از وسایل، هیچ منافاتی با حصر استعانت از خداوند ندارد و استعانت از وسایل همان استعانت از خداوند است. در اینکه مصداق این وسیله در آیه مزبور چه چیزی هست در نورالثقلین آمده است که منظور از «وسیله» همان وجود مقدس معصومان بویژه اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است به طوری که در معنای «وسیله» از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده که منظور از وسیله، امامان از فرزندان امام حسین (علیه السلام) هستند. کسی که از آنان اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده و کسی که از فرمان آنان سرپیچی کند خداوند را نافرمانی کرده است آنان عروه الوثقی و وسیله به سوی خداوند متعال هستند. (عروسی حویزی،1415،1، ص626)
استعانت انبیاء الهی از اسباب و وسایل
همانطور که انسان مجاز به استمداد و استعانت از وسایل است انبیاء نیز مجاز به این استعانت هستند که به نمونههایی از این موارد اشاره میکنیم:
- استعانت حضرت موسی (علیه السلام)
حضرت موسی (علیه السلام) همکاری برادرش هارون (علیه السلام) را از خداوند متعال درخواست میکند. «وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی» (طه/29) حضرت موسی (علیه السلام) از پروردگارش درخواست میکند که از خاندانش وزیری برایش قرار دهد میگوید: منظورم از وزیر، هارون برادرم میباشد تا در امر رسالت مرا یاری کند. خداوند هم به اجابت این استعانت حضرت موسی (علیه السلام) جواب مثبت مى دهد. «قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِیكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا یصِلُونَ إِلَیكُمَا بِآیاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ» (قصص/35) فرمود: «بزودی بازوان تو را
بوسیله برادرات محکم (و نیرومند) میکنیم، و برای شما سلطه و برتری قرار میدهیم؛ و به برکت آیات ما، بر شما دست نمییابند؛ شما و پیروانتان پیروزید!»
- استعانت حضرت لوط (علیه السلام)
از قوم خود حضرت لوط (علیه السلام) از قوم خودش استعانت خواست. حضرت فرمود: آیا در میان شما مردی هست که رشید باشد و عمل به معروف و نهی از منکر کند و مردم را از این کار زشت بازدارد. «وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یهْرَعُونَ إِلَیهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ قَالَ یا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیفِی أَلَیسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ» (هود/78)
قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند و قبلا کارهای بد انجام میدادند- گفت: «ای قوم من! اینها دختران منند؛ برای شما پاکیزهترند! (با آنها ازدواج کنید؛ و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید؛ و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!» حضرت لوط (علیه السلام) وقتی هجوم قوم خود را برای عمل زشت، ملاحظه کرد فرمودند:«أَلَیسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ» آیا یک مرد رشد یافته در میان شما نیست؟ حضرت از قوم خود خواست تا او را کمک کنند تا او و میهمانانش را از شر افراد ظالم نجات دهند فرمود: آیا کسی هست که اینان را به حق هدایت کند و از راه زشت باز دارد؟ زیرا حرف حضرت در آنها اثری نداشت آن مردم آن قدر منحرف شده بودند که مصداق کلام خدای تعالی شده بودند که فرموده: «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِی سَكْرَتِهِمْ یعْمَهُونَ» (حجر/72) به جان تو قسم که این مردم دنیا همیشه مست شهوات نفسانی و به حیرت و غفلت و گمراهی خواهند بود.
- استعانت حضرت عیسی (علیه السلام) از حواریون
«فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران/27) چون عیسی دریافت که به او ایمان نمیآورند، گفت: چه کسانی در راه خدا یاران منند؟ حواریان گفتند: ما یاران خداییم. به خدا ایمان آوردیم. شهادت ده که ما تسلیم هستیم.
هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) کفر بنی اسرائیل و عناد و آزار و اذیت و استهزاء آنها را دید دریافت و فهمید که قصد کشتن او را دارند و حضرت از ایمان آوردن آنها ناامید شد رو به آنان کرد و فرمود: کیست که مرا در عبودیت خدا و یا در تقوا و یاری رساندن دین الهی کمک رساند؟ حواریون در پاسخ حضرت (علیه السلام) عین درخواست او را به زبان آوردند و گفتند مائیم انصار خداوند، و ما به خداوند ایمان آوردیم و شاهد باش بر اینکه ما تسلیم شدگانیم. (مراغی،3، ص321-322)
- استعانت ذوالقرنین از مردم
ذوالقرنین از مردم طلب استعانت كرد: «قَالَ مَا مَكَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَینَكُمْ وَبَینَهُمْ رَدْمًا» (کهف/95)
(ذوالقرنین) گفت: «آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سد محکمی قرار دهم! مردم به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا مالی را جمع کنند و سدی در مقابل یأوج و مأوج بسازند. ذوالقرنین پیشنهاد مال را نپذیرفت و گفت آنچه را که خداوند به من ارزانی کرده است (منظور همان نیرو و قدرتی است که خداوند به حضرت عطا کرده است) از مالی که شما پیشنهاد میدهید ارزشمندتر است و من به آن احتیاج ندارم ولی برای پیشنهاد ساختن سد، باید مرا کمک انسانی دهید. و از لحاظ نیروی انسانی و مصالح و... مرا یاری کنید (فضل الله،14، ص390)
- استعانت حضرت یوسف (علیه السلام) از هم بند آزاد شده
«وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِی عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّیطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ» (یوسف/42)
و به آن یکی از آن دو نفر که میدانست رهایی مییابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند.
حضرت یوسف (علیه السلام) به دوستش که در زندان بود و فهمید که از زندان آزاد میشود گفت وقتی که آزادشدی سفارش من را هم به پادشاه بکن. از آنجا که خدا را فراموش کرده و از غیر او (زندانی آزاد شده) یاری خواست ملائکه بر او نازل شد و به حضرت فرمود: هفت سال در اینجا خواهی ماند. حضرت فرمود آیا خداوند از من راضی میشود؟ ملائکه فرمود: بله- خداوند از تو راضی میشود. حضرت فرمود: اگر این هفت سال، هفتاد سال باشد تحمل میکنم. (ابوالفتوح رازی،11، ص81)
ادامه دارد . . .
منبع : راسخون