جوانى در شهر مشهد جلوى مرا گرفت و گفت: من وسواس دارم، گفتم: به چه وسواس دارى، گفت: در وضو. گفتم: چقدر آب مصرف مىكنى؟ گفت: شير را كه باز مىكنم تا وضو بگيرم و به دلم بچسبد، حدود يك ربع الى بيست دقيقه طول مىكشد. در آن حال من به يك نفر گفتم: آقا مىشود يك استكان آب به من بدهيد، گفت: بله آقا. يك استكان آب به من داد، جورابم را درآوردم و نشستم، آستينهايم را بالا زدم، با همان يك استكان وضو گرفتم. گفتم: به حضرت رضا عليه السلام من با اين وضو مىروم نماز بخوانم، تو شير آب را باز مىكنى و باز هم مىگويى: وضو نشد. با يك كاسه آب هم مىشود غسل كرد. خدا گفته با يك كاسه آب مىشود غسل كرد، با يك استكان مىشود وضو گرفت.
منبع : پایگاه عرفان