استاد انصاریان در ویژه برنامه شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در جمع محبین صدیقه کبری(س) حسینیه هدایت تهران، با بیان اینکه به خاطر بیم از تمام شدن فرصت عمرم، تک سخنرانیهای بسیار مهمی را در رابطه با اهل بیت(ع) و امروز برای صدیقه کبری(س) تدارک دیدم، اظهار کرد: شاید اینگونه بتوانم گوشهای از حق عظیم این بزرگواران را ادا کنم.
وی ادامه داد: ابتدا شخصیت عظیم ملکوتی حضرت زهرا(س) را از یک روایت بینظیر فرات کوفی که در تفسیرشان نقل میکنند، بدون توضیح عرض نموده و بعد از این روایت، دو مطلب یکی درباره جوهره جسم صدیقه کبری(س) است که این جوهره جسمی، در همه عالَم، فقط برای ایشان اتفاق افتاده، و دیگری درباره جوهره روحی صدیقه کبری(س) است که بعد از ترکیب این روح با آن جسم، موجودی به وجود آمد که در عالَم خلقت، در حد سعه وجودی خودش تک موجود است مطالبی را بیان خواهم کرد.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: اما روایتی که فرات نقل میکند، گوینده روایت و ناقل روایت، پسرعموی پیغمبر اسلام(ص) است، یعنی جزو خانواده است، ایشان میگوید: یک روز پیغمبر(ص)، به زیارت حضرت زهرا(س) آمد، این با تعبیرات دیگر فرق میکند، چون میگوید پیغمبر اسلام(ص) به عنوان عبادت و به عنوان تقرب به پروردگار، به زیارت زهرا(س) آمد.
وی ادامه داد: پیامبر فرمود: «وَ إِذَا اسْتَقَرَّ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فِي الْجَنَّةِ زَارَكِ آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ مِنَ النَّبِيِّينَ»، یعنی فاطمه من، در قیامت، وقتی تمام اولیاء الهی مستقر در بهشت شدند، دیگر کسی بیرون نمانده، آدم و تمام انبیا در بهشت به زیارت تو میآیند، یعنی صدیقه کبری(س) مثلاً در بهشت باید بگوید خدایا من میخواهم آن جد ریشهایام ابراهیم را ببینم، میخواهم اسماعیل را ببینم، میخواهم آن جد ریشهای مادرم، هاجر را ببینم، ولی پروردگار عالم به حضرت زهرا(س) میگوید: بنشین تمام انبیاء مأمورند که به زیارت و به دستبوسی تو بیایند.
استاد انصاریان با بیان اینکه چون از آدم تا مسیح(ع)، حضرت زهرا(س) را ندیده بودند و در بهشت برای درک عظمت معنوی صدیقه کبری(س) به زیارت میآیند، عنوان کرد: زانوی احترام به زمین بهشت میزنند که حضرت زهرا(س) را به آن شکل واقعی، ملکوتی و الهی ببینند. بدن دیدن که کار مهمی نیست، صحبت از انسانی است که همه انبیاء در بهشت با اینکه هیچ چیز کم ندارند، مشتاقند تا ایشان را زیارت کنند.
این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: افسوس بر مردم مدینه، قدر نعمتی را که خدا در این شهر گذاشته بود و یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر(ص)، در قیامت به زیارتش میآیند را ندانسته و به خانهاش آتش بردند و اهلش را سوزاندند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: خداوند میفرماید: جوهره خلقت آدم، خاک روی زمین است - این متن قرآن است - من جوهره خلقت آدم را از جهان دیگر نیاورده ام. خداوند فرموده است: بدانید جوهره خلقت حضرت عیسی(ع) که از مریم پاکدامنی که شوهر نکرده بود و به معجزه من به دنیا آمد، از همین خاک زمین است. این خطاب به همه انسانهاست.
وی یادآور شد: مسئله مهم این است که عدهای از انسانها، جوهره خلقت خودشان را که خاک بود، قدرشناسی کردند، و در این جوهره خاکی، تمام شجرههای ارزشی را کاشتند، و آن چیزی که از این خاک درآمد، اعتقاد حقه، عمل صالح و اخلاق حسنه بود. این قدردانی از این جوهره خاکی است. عدهای هم سپاسگزاری نکردند و از این جوهره جسمشان آمدند و قدم در گناهان کبیره و صغیره گذاشتند، و کافر و مشرک و خائن شدند.
این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: اما آنهایی که در این جوهره خاکی، جسم حقایق را کاشتند، چشمشان خدابین، گوششان حق شنو، زبانشان حقگو، دست و پایشان برای خدمت در عبادت و خلق شد و شکمشان هم جای لقمه نورانی پاک و حلال شد. بنابراین اینها قدردانی کردند.
استاد انصاریان اضافه کرد: اما جوهره جسم حضرت زهرا(س)، با جوهره جسم همه انسانها از مرد و زن، از اولین تا آخرین انسان فرق دارد، و خداوند، جوهره جسم همین یک انسان را به این صورت آفرید.
وی ادامه داد: در کتب متعدد اهل سنت از جمله «الدر المنثور» که بسیار تفسیر مهمی در میان اهل سنت است و «المعجم الکبیر» طبرانی که حدود سی جلد است به این مطلب اشاره شده است که از وقتی که حضرت زهرا(س) به دنیا آمد، تا روزی که پیغمبر(ص) از دنیا رفت، دائماً، یا دست زهرا، یا پیشانی و یا صورتش را بوسید، همه این هجده سال عمر حضرت صدیقه(س)، پیغمبر او را میبوسید؛ بوسیدن پیغمبر، بوسیدن معصوم است یعنی عبادت است، معصوم، کار غیر عبادتی نمیکند. اگر میآمد و خم میشد و دست زهرا(س) را میبوسید، به نیت عبادت الله میبوسید.
این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: عایشه، این برخورد پیغمبر را که با حضرت زهرا(س) دید، ایراد گرفت و گفت: خیلی پدرها، دختر دارند و این کارها را با دخترشان نمیکنند، اینقدر احترام و تعظیم برای چیست؟ پیامبر اسلام(ص) در جواب فرمود: «یا عائشة؛ إنی لما أسری بی إلی السماء دخلت الجنة فأدنانی جبرئیل من شجرة طوبی و ناولنی من ثمارها فأکلت فحوّل الله ذلک ماءً فی ظهری. فلما هبطت إلی الأرض واقعت خدیجة فحملت بفاطمة فما قبلتها قط إلا وجدت رائحة شجرة طوبی منها».
استاد انصاریان اظهار کرد: معنی این سخنان این است که وقتی شب معراج، من را به مقامات بالای هستی بردند، یکی از جاهایی که به من اجازه دادند وارد بشوم، بهشت بود، جبرئیل همسفر من در بهشت بود، جبرئیل من را بُرد نزدیک این درخت طوبی، خود جبرئیل، میوهاش را کَند و در دهان من گذاشت.
وی افزود: پیامبر(ص) میفرماید: من میوه را خوردم، بعد از یکی دو سه ساعت، این میوهای که جبرئیل از شجره طوبی در دهان من گذاشت، خدا نتیجهاش را تبدیل به آب حیات کرد، و خداوند، با قدرت خودش، یک آب بسیار با عظمتی را از آن میوهای که از شجره طوبی خوردم، در وجود من ایجاد کرد، سفر معراج تمام شد و من به زمین آمدم.
استاد انصاریان در پایان گفت: پیامبر(ص) میفرماید: به من امر کردند که امشب را برو پیش خدیجه، من پیش خدیجه رفتم، از نتیجه آن میوه که تبدیل به یک آب با عظمت حیات شد، همان شب در برگشت از سفر معراج، او به فاطمه حامله شد، بنابراین جوهره بدن زهرا(س) از درخت طوبی است، یعنی برای ساختن حضرت فاطمه(س) خداوند، خاک از زمین برنداشت، چون این خاک لیاقت ساخت زهرا را نداشت، اما لیاقت ساخت انبیا و اولیا و همه مردان و زنان عالم را داشت.
منبع : پایگاه عرفان