قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حرمت ارث‏برى مرد از زن در شرايط خاص‏

گرچه درباره‌ى حقوق زنان و جايگاهشان در جهان هستى، و شخصيتشان در اسلام، و رعايت امورشان در زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعى بر اساس فرهنگ حق در آيات پايانى سوره‌ى مباركه‌ى بقره و در آيات اوائل سوره‌ى نساء بحثى مفصل كه در ساير تفاسير شيعه و سنى سابقه نداشته مطرح شد، ولى در اين آيه و قسمتى از آيات بعد نكات بسيار مهمى ذكر شده كه لازم است توضيح داده شود.

زنان چون مردان مخلوق و مملوك حضرت حق هستند، و نيم از مسائل حيات و زندگى مرهون وجود آنان است.

زنان در صورتى كه در جايگاه خاص خودشان قرار داشته باشند، اولًا مايه‌ى سعادت و نشاط و تحرك شوهر در امور مثبت هستند، ثانياً بار سنگين شوهردارى و حمل و تربيت فرزند، و قوام دادن به خانه و زندگى، و حفظ حقوق خانه و خانواده را به دوش مى‌كشند، و براى همسر خود تكيه‌گاهى مناسب، و حافظ او از گناه، و نگاه دارش از افتادن در شهوات حرام‌اند.

آنان كانون شگفت‌آورى از محبت، و منبعى از مهربانى و دلسوزى، و عنصرى با ارزش براى تشكيل زندگى با شركت مردان‌اند.

اموال زنان چه ذاتا از خودشان باشد، كه از پدر و مادرشان به ارث برده‌اند، يا از راه هبه و بخشش، يا از طريق كار مشروع مانند خياطى، گل‌دوزى، معلّمى، هنر مثبت به دست آورده باشند، يا شوهر به عنوان مهريه به آنان تمليك نموده، يا بخششى جهت ادامه زندگى از طرف شوهر به آنان صورت گرفته باشد، محترم است، و بدون رضايت آنان احدى حق تصرف در آن اموال را ندارد.

آنان گاهى مانند مردان دچار اشتباه جزئى در زندگى مى‌شوند كه بر شوهران واجب اخلاقى است از آنان گذشت كنند و زندگى را به آنان تلخ نكنند، كه تلخ كردن زندگى بر زنان كارى نامشروع و ظلم به بنده حق، و ستم به انسانى است كه كمتر مى‌تواند از خود دفاع كند.

از آنجا كه مرد توقع دارد در اشتباهاتش مورد گذشت زن قرار گيرد، و نمى‌خواهد زندگى بر او تلخ شود، همين حال را نيز زن دارد، متوقع است كه اشتباهاتش مورد گذشت واقع شود، و زندگى بر او تلخ نگردد.

مرد ابداً آزاد نيست هر تصميمى كه بخواهد و هر كارى كه ميلش باشد ظالمانه در حق زن به جريان بيندازد، مرد و زن از نظر حقيقت خلقت و انسان بودن يكى هستند و در ذات آفرينش تفاوتى با هم ندارند، او را ضعيف شمردن، و برده خود دانستن، و اين كه مرد در هر كارى نسبت به زن آزاد است امورى نامشروع و ضد حق و برخلاف انسانيت و مخالف فرهنگ پاك اسلام است.

مرد و زن وظيفه دارند براى استحكام پايه‌هاى زندگى بكوشند، و زمينه عشق و محبت به يكديگر را فراهم نمايند، و از جدال و گفتگوى بى‌منطق بپرهيزند و بويژه در اين زمينه بخاطر سلامت روح فرزندانشان لازم است فضاى خانه را آرام‌ نگاه دارند و در برابر ديد فرزندان احترام يكديگر را رعايت نمايند، و عشق‌ورزى به يكديگر راآشكار كنند، و شخصيت خود را حفظ نمايند.

براى مرد نسبت به زن تسلط قرار داده نشده تا بتواند با همسرش به صورت سلطان ستمگر نسبت به زير دستش و ارباب‌وار نسبت به رعيتش رفتار كند، زن اولًا امانت خدا در اختيار شوهر است، ثانياً سرمايه‌ى عظيمى در زندگى مرد است، ثالثاً بر عهده‌ى مرد از حقوق لازم و واجبى برخوردار است كه مرد بايد آن حقوق را تحت هر شرايطى رعايت نمايد.

درباره‌ى جايگاه زنان روايات فراوانى در كتاب‌هاى حديث مى‌خوانيم كه نمونه‌ى آنها را در هيچ فرهنگى نمى‌توانيم سراغ بگيريم.

رسول خدا مى‌فرمايد:

«الدنيا متاع و خير متاعها المرءة الصالحة:» «1»

جهان هم چون متاع و مايه‌ى بهره‌ورى است و بهترين مايه‌ى بهره‌ورى آن زنان نيكوسيرت و شايسته‌اند.

امام صادق درباره‌ى زنان شايسته يعنى آن زنانى كه در همه‌ى شئون زندگى در جايگاه مخصوص به خود قرار دارند، و منبعى از درستى و كرامت هستند مى‌فرمايد:

«فامّا صالحتهن فليس خطرها الذهب و الفضة، هى خير من الذهب و الفضة:» «2»

مقام و مرتبه اينگونه زنان در زندگى چون طلا و نقره نيست، اينان از طلا و نقره برترند و هيچ جواهر پر ارزشى در برابر آنان ارزش و بها ندارد.

و در حديثى ديگر مى‌فرمايد:

«اكثر الخير فى النساء»

بيشترين خير و بركت و مايه‌هاى ارزشى در وجود زنان است.

با وجود اين حقايق در بخش اول آيه مورد بحث خداوند مهربان كه خيرخواه همه‌ى مردان و زنان است به مردان هشدار جدى مى‌دهد چنانچه زندگى با همسرتان را خوش نداريد، و او را با محروم نمودن از همه‌ى حقوق و به ويژه حق زناشوئى در خانه‌ى خود نگاه داشته، و كارى به او نداريد، و فقط به انتظار اين نشسته‌ايد كه با مرگ او اموال فراوانش را به ارث ببريد، اين ارث بر شما نه اين كه حلال نيست بلكه حرام و نامشروع است، و بردن مال او به ظلم و ستمگرى است.

شما اجازه نداريد با زنى كه خوش نداريد با او زندگى كنيد برخلاف انسانيت و برخلاف اخلاق حسنه برخورد نمائيد و با او تلخى كرده سوء رفتار داشته باشيد، و وى را آزار روحى دهيد، در صورتى كه موجبات صحيح طلاق فراهم باشد، و طلاق به صورت ظالمانه واقع نشود، او را طلاق داده و همه‌ى اموالش را در اختيارش قرار دهيد، و مهريه‌اش را بپردازيد تا اگر مايل باشد پس از عده‌ى طلاق با مرد دلخواهش ازدواج كند و زندگى شادى را براى خود فراهم آورد.

راستى چه ظلم عظيمى است كه مردى همسرش را در صورتى كه زندگى با او را خوش ندارد، به اسارت بگيرد، و همه‌ى حقوق او را پايمال كند، و وى را از نظر عواطف و ارضاى غرائز محروم نمايد، و از همه بدتر به انتظار مرگ و

هلاكت او بنشيند، كه پس از او مالى ناچيز را به ارث ببرد!! اين ظلم فاحش را حضرت حق نپسنديده، لذا به ارث بردن ثروت زن را به اين صورت حرام شرعى اعلام كرده است.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________
(1)- جامع الاصول ج 12 ص 123.

(2)- وسائل الشيعه ج 14 ص 17.

 

مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب: تفسیر حکیم جلد هشتم 

نوشتهاستاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • استاد حسین انصاریان
  • ارث
  • تفسیر حکیم جلد هشتم
  • حرمت ارث‏برى مرد از زن در شرايط خاص‏
  • حرمت ارث‏برى
  • مرد از زن
  • شرايط خاص‏
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه