استاد انصاریان در سخنرانی خود در جمع محبین اهلبیت(ع) حسینیه همدانیها با بیان اینکه امام، وصل به دریای علم بینهایت است، اظهار کرد: اگر امام نبود، اگر این اتصال را نداشت، مثل ما بود، این را میدانیم که قرآن مجید واقعاً یک علم بینهایت است و خود قرآن مجید میگوید: این علم بینهایت بر قلب پیغمبر(ص) نازل شد. قرآن کریم میفرماید: «نزل الی قلبک روح الامین»، همه این علم، به ائمه طاهرین(ع) انتقال داده شد.
وی افزود: بنابراین ما کسی را امروز در کره زمین نمیتوانیم پیدا کنیم که در هدایت مردم و در دلالت مردم، عالمتر از رسول خدا و ائمه طاهرین(ع) باشد، ما هیچ احتیاجی نداریم یک مطالبی را از بیرون، از عقلمان و از دانشمندان برای شناساندن امام معصوم قرض کنیم. ما به وسیله آثار خود ائمه طاهرین، امام را میتوانیم بشناسیم. نیاز به گدایی نداریم که از حرفهای دیگران یا یافتههای عقل خودمان گدایی کنیم و بگوییم، مثلاً موسی ابن جعفر(ع) این است.
این مفسر قرآن کریم ادامه داد: اگر آدم با انصاف باشد، همین یک دانه روایت که حدود پنج شش صفحه اصول کافی است را دقت بکند و بفهمد، مقام علمی امامت را فهمیده است. روایت نشان میدهد که این کار، کار یک آدم درسخوانده و کار یک آدم عالم نیست، بلکه نشان میدهد این روایت، کار یک آدم متصل است، عالِم هم که زمان موسی ابن جعفر بسیار بوده است. یهودیها، مسیحیها و یونانیها، ایرانیها، هندیها و... در عصر موسی ابن جعفر(ع) عالِم داشتند. ایرانیها دانشگاه جندی شاپور را داشتند اما یک دانه از علمای این جغرافیای وسیع، حرف اینها را ندارد. قبلش هم نداشتند، بعدش هم نخواهند داشت و الآن هم ندارند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: ولی یک دولت مثل دولت ما باید بداند که روز قیامت در برابر این روایات و امامت ائمه طاهرین(ع) و روش تربیتیشان، مورد بازپرسی قرار خواهد گرفت، چرا باید این روایات غریب باشد و چرا باید به کتابهای آموزش و پرورش و دانشگاهها انتقال پیدا نکند؟ قطعه اولی که انتخاب شد، جمله اولش این است «تواضع للحق»، برای حق، آدم فروتنی باش و اهل موضعگیری در برابر حق نباش، سینه سپر نکن، سایه نینداز روی حق، سایه خودیتِ خودت را روی حق نینداز، که با سایه انداختن، حق را از دید خودت و بصیرت خودت پنهان کنی. وقتی آدم، سایه منیت خودش را روی حق بیندازد، محور زندگیاش تبدیل به «من خودم میدانم» و «نمیخواهد کسی من را راهنمایی کند» میشود.
استاد انصاریان با بیان اینکه این سایه انداختن، آدم را از تمام فیوضات الهیه محروم میکند، اظهار کرد: ما در حدی میدانیم در تمام موجودات خلقت، شخصیتی را با عظمتتر در همه شئون از رسول خدا(ص) نداشتیم، هم آیات قرآن و روایات، دلیل بر این مطلب است، ولی این انسان با این مقام، با آن عدل، با آن عظمت، با آن کرامت و با آن سرمایههای وجودی، در قدیمیترین کتابهایمان نقل شده که جبرئیل را که میدید که یقیناً مقام پایینتر از خودش و مقام پایینتر از امیرالمؤمنین(ع) و مقام پایینتر از صدیقه کبری(س) بود، به جبرئیل میفرمود: من را موعظه و نصیحت کن.
وی ادامه داد: این معلوم میشود که وجودش یک ذره سایه هم روی حق نینداخته است. این ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی فقط کار سایه است، وقتی سایه زمین روی خورشید میافتد، خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی پیش میآید، یعنی خورشید و ماه را در تاریکی میبرد. اهل زمین اگر خسوف کامل اتفاق بیفتد، ماه و خورشید را نمیبینند. تمام گرفتاریهای بشر از زمان قابیل که برادرش را کشت، یعنی از اولین قتلی که در زمین اتفاق افتاد تا الآن، برای همین سایه خود انداختنِِ روی حق است.
این مفسر قرآن کریم تأکید کرد: الآن هم نود درصد مردم دنیا، وجودشان که وجود تاریکی است و سایه روی حق انداختند، و ملاحظه میکنید در دنیا، تمام گناهان صغیره و کبیره پخش است، مرتکب هم میشوند، دردشان هم نمیآید، البته یک روزی دردشان میآید که قرآن مجید میگوید دیگر به درد نمیخورد و قابل درمان نیست، قرآن کریم فرموده است: «وَ لَيْسَتِ اَلتَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ اَلسَّيِّئٰاتِ حَتّٰى إِذٰا حَضَرَ أَحَدَهُمُ اَلْمَوْتُ قٰالَ إِنِّي تُبْتُ اَلْآنَ» ﴿النساء، 18﴾، میگوید آن وقت، من دیگر توبه را قبول نمیکنم، ولی این بلا دچار تمام مردم زمین، غیر از تعداد اندکی از آنان است. خود حضرت موسی ابن جعفر(ع) دنبال این جمله اول که میفرماید: «تواضع للحق تکن اعقل الناس»، بلافاصله میفرماید: «فان الکیص لدی الحق یسیر»، یعنی آدمهای تیزهوش و خوش فهمی که به خاطر تیزهوشی و خوش فهمیشان واقعاً تواضع در برابر حق دارند بسیار اندک هستند.
وی افزود: خدایا مبادا اینکه ما جزو همین اندکها نباشیم، اکثر را که تو در قرآن رد کردی، خدا نیاورد که ما جزو آن اکثریت باشیم، بلکه جزو همان تعداد اندک باشیم که در برابر حق به قول امیرالمؤمنین(ع) نایستیم. حضرت میفرماید: «من ابدا صفحته للحق هلک»، یعنی هر کسی در مقابل حق بایستد و موضعگیری کند، نابود، هلاک و جهنمی میشود. این در نهج البلاغه است و این نظر امیرالمؤمنین(ع) است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم یادآور شد: آنکس که حق را میبیند و قبول نمیکند و نهایتاً هماهنگ با حق هم نمیشود، این جزو باند ابلیس است. ابلیس در مقابل حق هم از قبول کردنش امتناع کرد و هم تکبر کرد، یعنی سایه منیتش را آورد وسط و گفت: «خلقتنی من نار و خلقته من طین»، این عمل، شکست ایجاد کرد، یعنی از مقام فرشتگان جدا شد، دشمنی نسبت به آدم در او ظهور کرد، از پیروی فرمان خداوند و امر حق سرپیچی کرد، نتیجه ایستادنش در مقابل حق هم این شد که رجیم، ملعون و دوزخی شد و همه فیوضات را از دست داد، و با اینکه فهمید جهنمی است، حاضر نشد از منیت و خودیت خودش دست بردارد.
استاد انصاریان ادامه داد: باور این مسئله سخت است که آدم بفهمد و یقین کند که جهنمی است و باز هم راه را ادامه بدهد تا برود جهنم. قرآن میخواهد مردم را در شهوات بدنی مقید کند تا زنا و گناهان دیگر پیش نیاید، در امر مال میخواهد مقید کند تا مردم ربا نخورند، غاصب نشوند، دزد نشوند، رشوه نگیرند، اختلاس نکنند، پول بیت المال را در راه شخصی خودشان خرج نکنند، پولی که حق هفتاد و پنج میلیون نفر و حق جادهها وحق مردم بیبضاعت است را نخورند، اما برخی نمیخواهند مقید شوند.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیه «وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا وَ عَلاٰنِيَةً» اظهار کرد: اولوالالباب آنهایی هستند که پولشان را در پنهان و آشکار با خدا معامله میکنند و عاقبت خوش برای اینهاست. باز خود پروردگار معنی میکند، که عاقبت آنها، بهشتهایی است نه یک دانه بهشت، بهشتهایی است که اینها وارد آن بهشتها میشوند و پدران شایستهشان، همسرانشان و فرزندانشان هم با اینها وارد بهشتها میشوند و فرشتگان من از روبرویشان و پشت سرشان، دست راستشان، دست چپشان، بالای سرشان و پیش پایشان، به استقبالشان میآیند.
منبع : پایگاه عرفان