قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

شوق؛ مرحله اوّل صبر

بخش اوّل صبر، شوق است. صبر ميوه و منفعت دارد. در فضاى ايمان است كه انسان مشتاق بهشت؛ يعنى پاداش بندگان مى‌شود. خدا كسى را به بيگارى نمى‌كشد:
«فَمَنِ اشْتاقَ الى الجَنَّهِ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ»
آن كسى كه در فضاى معرفت و ايمان، مشتاق بهشت است، بايد از خواسته‌هاى نابجا، نامعقول و غيرمنطقيى كه همگى در لغت شهوت نهفته است، دست بكشد.
شهوت يعنى ميل. اشتها از شهوت است. كسى كه مشتاق بهشت است، بايد در برابر تمام خواسته‌هاى نامعقول و غيرمنطقى صبر كند. زمانى كه در دامن اين خواسته‌ها مى‌افتد، در حريم خدا بماند.
مردى به خانه امام صادق عليه‌السلام آمد، عرض كرد: يابن رسول الله! گرفتارى سختى براى من به وجود آمده است، مرا راهنمايى كنيد.
حضرت فرمودند: مشكل شما چيست؟ عرض كرد: يابن رسول الله! همسايه ديوار به ديوار ما كنيزى دارد كه كنيز بسيار زيبايى است، من اهل چشم چرانى نيستم، ناخودآگاه چشمم به اين كنيز افتاد، دلم را برده است و عاشق او شدم.
تكليف من چيست؟
بردگى بود، اما اسلام قوانينى را وضع كرد كه سفره بردگى در اين عالم جمع شود، ولى برهه‌اى از زمان، اسرا را مى‌آوردند و به جهادگران مى‌دادند، اين‌ها برده و كنيز مى‌شدند. اين‌ها را خريد و فروش مى‌كردند و با خريدن كنيز، به صاحبش محرم مى‌شد.
يكى از دانشمندان خارجى مى‌گويد: اگر كل عالم به مشكل علمى، فكرى، اقتصادى، اجتماعى و خانوادگى دچار شوند و همه تصميم بگيرند كه نزد من بيايند و بگويند: درد ما را دوا كن، من يك دوا و كليد دارم كه به آنها مى‌دهم و به آنها مى‌گويم: درد خود را با اين كليد دوا كنيد و آن كليد «الله» است. او همه دردها را دوا و مشكلات را حل مى‌كند.
«وَ إِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَآدَّ لِفَضْلِهِ» «1» وقتى مى‌خواهم وارد زندگى تو شوم و به تو خير برسانم، اگر تمام عالم جمع شوند و نگذارند، نمى‌توانند مانع خير رساندن من شوند.
امام صادق عليه‌السلام فرمودند: مشكل خود را نزد پروردگار ببر؛ از حالا به بعد اين گونه با خدا مناجات كن:
«اللهم أسئلك من فضلك» 

خدايا! من گداى احسان تو هستم، گرفتار شده‌ام و اين گرفتارى بر دوش من بسيار سنگينى مى‌كند. اين خلأ مرا با احسان خود پر كن.
«فَمَن اشْتاقَ الى الجَنَّهِ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ»
كسى كه واقعا مشتاق بهشت است، بايد از خواسته‌هاى نامعقول بگذرد. اگر گذشت كند، به بهشت مى‌رود. اين‌ها موانع بهشت هستند.
او در نمازها، در خواب و بيدارى اين گدايى را شروع كرد.
سعدى چقدر زيبا مى‌سرايد:
دست حاجت چو برى پيش خداوندى بر
كه رحيم است و كريم است و غفور است و ودود
كرمش نامتناهى نعمش بى‌پايان‌
هيچ خواهنده نرفت از در او بى‌مقصود خودش به بندگان خود پيغام داده است كه اى بندگان من! كدام گدا را سراغ داريد كه نزد من آمده باشد و من او را رد كرده باشم؟

منبع:صبر از ديدگاه اسلام، 


منبع : پایگاه عرفان
  • صبر
  • صبر از ديدگاه اسلام،
  • شوق؛ مرحله اوّل صبر
  • شوق
  • مرحله اوّل صبر
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه