استاد انصاریان در سخنرانی خود با بیان اینکه روایاتی که از وجود مبارک رسول خدا(ص) و ائمه طاهرین(ع) در کتابهای معتبر نقل شده است، نشان میدهد که پیغمبر و ائمه(ع)، مردم را در این روایات، دقیقاً روانکاوی و روانشناسی کردند، عنوان کرد: آنان، پیش از آنکه از قرن هجدهم به بعد، رشته روانکاوی و روانشناسی در غرب پیدا شود، این رشته را کامل جامع و دقیق، ارائه دادند ولی متأسفانه روی روایات براساس این دو رشته روانکاوی و روانشناسی کار نشده است.
وی ادامه داد: ما کنار دریا هستیم ولی تشنه هستیم، برای رفع تشنگیمان در دانشگاهها و در دانشکدهها، آبی که میخوریم، آب ساخته شده روانشناسان و روانکاوان غرب و یک آب آلوده، پر از لجن و یک آب پر از میکروب است. من مهمترین کتابهای روانکاوی و روانشناسی غرب را مطالعه کردم، داروی علاج دردهای باطنی مردم و بیماریهای نفسانی مردم نیست، اگر اینها داروی درمان بود، بعد از دویست سال، خود غربیان را درمان میکرد، درحالی که هر روز که بر غرب میگذرد، بیماریهای اخلاقی و مفاسد روانی در مردم غرب اوج بیشتری میگیرد، ریشهدارتر میشود و شدت بیشتری پیدا میکند، داروی اینگونه دردها قرآن است.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیه 82 سوره مبارکه الاسراء اظهار کرد: خداوند متعال در این آیه فرموده است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ اَلْقُرْآنِ مٰا هُوَ شِفٰاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ» ﴿الإسراء، 82﴾، شفاء به معنای درمانکننده و علاجکننده است، همین دارو بود که بیمارانی که علاقه به درمان داشتند را درمانشان کرد. حالا یک وقت یک بیمار است که میگوید من دارو نمیخورم و پرهیز هم دوست ندارم، دکتر هم نمیروم، درمانکنندگی قرآن برای بیماری است که بیماریش را فهمیده و دنبال دواست، دارو را پیدا میکند و دنبال درمان میرود. وقتی قرآن مجید با یک آیه، قویترین و خطرناکترین دزد زمان هارون الرشید را معالجه می کند، بیماران معمولیتر را هم میتواند معالجه کند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم ادامه داد: من در طول پنجاه سال سخنرانی، خیلی از مشکلات روحی، روانی، اخلاقی و خانوادگی مردم را با آیات قرآن حل کردم، کاملاً هم جواب داده و آنها را نیازمند به دادگاه، دادگستری، دادیار و حکم قاضی و دادستانی نکردم، یعنی به آنها نگفتم برای حل این مشکلاتتان شکایت کنید، دادگاه و دادگستری بروید. قرآن مجید هم مسئله دادگاه و دادگستری دارد ولی نگفته اینها علاج میکند، دادگاه و دادگستری هم به زور قانون، طرف را ساکت میکند و علاجش نمیکند و به زور قانون طرف را وادار به عقب نشینی میکند و درمانش نمیکند.
استاد انصاریان خاطرنشان کرد: آیات مربوط به دادگاه و دادگستری یا روایات مربوط به دادگاه و دادگستری، قاضی را وادار میکند به وسیله قانون، دعوا را خاتمه بدهد، اما این آتش در دل مردم را که باعث دعوا و اختلاف شده، خاموش نمیکند. از دادگاه میآیند بیرون، طرف به زور قانون به حقش میرسد، ولی دلش نسبت به طرفش صاف نمیشود و میگوید حالا ما را که محکوم کردند ولی اگر زمینهای پیش بیاید، پدرت را درمیآورم.
وی افزود: معلوم میشود معالجه نشده ولی آن کس که با قرآن مجید معالجه میشود، دیگر پدر کسی را در نمیآورد، ادامه ظلم نمیدهد، رنجش ایجاد نمیکند، وقتی با داروی قرآن علاج میشود، دلش صاف و پاک میشود، روایات هم علاجکننده است، خیلیها به ائمه طاهرین(ع) مراجعه کردند که بیماری عقلی، بیماری فکری و شبهه و وسوسه و مشکل اعتقادی داشتند، خیلی راحت، ائمه طاهرین(ع) بیماریشان را معالجه کردند، مشکل جامعه ما این است که در علاج بیماریها، این یقین را پیدا نکرده که قرآن نسخه درمان من است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم تأکید کرد: مردم جامعه ما هنوز این یقین را پیدا نکردهاند که راهنماییهای ائمه طاهرین(ع)، علاج درمان است، اگر مردم به نقطه یقین برسند که قرآن، نسخه درمان من است، آیات مربوط به بیماریاش را آدم برایش میخواند، چون یقین پیدا کرده که داروی بیماریاش است، آیات را به کار میگیرد و بیماری علاج میشود و آرامش پیدا میکند.
وی ادامه داد: خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، یعنی دلهایتان را با ذکر الله آرامش بدهید. این معنی سادهای ندارد که بگویم من مضطرب هستم، من مشکل روحی دارم، اضطراب و دغدغه دارم، من ناآرامم، شما میگویی با یاد خدا همه اینها را برطرف کن، بنابراین من هر روز به خودم میقبولانم که عالَم، خدا دارد ولی آرام نمیشوم، به احتمال قوی، الا بذکر الله، یعنی به کتاب الله، یعنی به قرآن، یعنی به این نسخه شفابخش پروردگار آرامش به دست بیاورید.
استاد انصاریان با بیان اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) از مصادیق «لاٰ يَمَسُّهُ إِلاَّ اَلْمُطَهَّرُونَ» ﴿الواقعة، 79﴾ قرآن است، اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) از چهرههای برجسته «إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» ﴿الأحزاب ، 33﴾ است؛ چرا دارد گریه میکند که خداوندا این چهل پنجاه گناه کبیره من را چشم پوشی کن. امیرالمؤمنین در همه عمرش، فکر یک گناه هم نکرده، امیرالمؤمنین در دعای کمیل، خودش را جای همه ملت اسلام گذاشته از طرف آنها دارد با پروردگار حرف میزند و به ما یاد میدهد که اگر میخواهی خودت را اصلاح کنی، این دعا، نسخه اصلاحکننده است.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به آیه 9 سوره مبارکه حجر اظهار کرد: «إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ» ﴿الحجر، 9﴾، یک معنی ذکر، تحقق دادن جان از کار در قلب است، روایتی در جلد دوم اصول کافی است که امام صادق(ع) میفرماید: ما اهل بیت، به شما میگوییم که اهل ذکر باشید، فکر میکنید هدف ما از ذکر، سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر است؟ میفرماید: این نیت ما نیست، شما درباره یک حقیقت الهیه و یک حقیقت قرآنیه، تردید و شک داشته باش، هزار بار بگو سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر، اما پذیرفته نمیشود.
استاد انصاریان با اشاره به روایتی از امام محمدباقر(ع) میفرماید: ما وقتی از ذکر سخن میگوییم، معنی حرف ما سبحان الله گفتن و الحمد لله گفتم و لا اله الا الله گفتن و الله اکبر گفتن نیست، این گفتن خوب است ولی بدانید که نظر ما به ذکر، این است که چون واجبات الهی به شما رسید، آن را ادا کن، خودت را فدای دلار تجارتی و دلار مغازه و دلار کارخانه نکن، الآن که وقت نماز رسیده بلند شو نماز ظهر و عصرت را بخوان و این ذکر است. یا مثلاً ماه رمضان آمد، بلند نشو صد جور محمل درست کن برای اینکه روزه را نگیری، برو روزه بگیر، این ذکر است و مقصود ما و مراد ما از ذکر این است که هر حرامی، هر گناهی، هر معصیتی سراغت آمد، خیلی شجاعانه به معصیت و گناه بگو برو که زلف من با زلف تو گره نمیخورد، این ذکر است.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه ذکر زبانی تنها، کاری از دستش برنمیآید، عنوان کرد: ممکن است کسی، سر ماه، به ده نفر پول ربا داده باشد، این آدم رباخور ممکن است در قم، تهران، اصفهان یا شیراز، در ترافیک گیر کند، هوا هم گرم است، دلش هم له له پول را میزند، با گیر کردن در ترافیک، تا برسد پول ربا را بگیرد، ده بار بگوید لا اله الا الله، این «لا اله الا الله» رباخور چه دردی را از او درمان میکند.
استاد انصاریان با بیان اینکه دل بیمار، شکم را حرامخور میکند، عنوان کرد: خود شکم کارهای نیست. امام صادق(ع) میفرماید: دل، یک انبار برای اعضا و جوارح است، اعضا و جوارح، مصرفشان از موجودی این انبار است و خودشان کارهای نیستند، این یک روانکاوی و روانشناسی دقیق است. حالا اگر کسی دلش بیمار است و علاقه دارد درمان شود، باید به نسخه خدا عمل کند که قرآن مجید است، باید به روایات و فرهنگ اهل بیت(ع) عمل کند که درمان دردهاست.
منبع : پایگاه عرفان