یکی از فرازهایی که ما در شب های ماه رمضان در دعای ابوحمزه خواندیم این جمله بود که «الهی لا تمکر بی فی حیلتک» «خدایا به مجازات عَمَلَم به مکر و حیله ات مرا غافلگیر و مبتلا مگردان». حال کیفیت حیله و مکری که امام از آن سخن به میان می آورد چیست؟ که در ادامه و به تدریج به توضیح آن خواهیم پرداخت.
مولا علی (علیه السلام) درباره ی نیرنگ می فرماید: « وفا توأم با راستگویی است، کسی که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد، خیانت و نیرنگ ندارد. اما امروز در محیط و زمانه ای زندگی می کنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را، زیرکی می پندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر می خوانند. چگونه فکر می کنند؟ خدا بکشد آنها را! چه بسا شخصی تمام پیشامدهای آینده را می داند، و راه های مکر و حیله را می شناسد ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست، و با این که قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنی رها می سازد، اما آن کس که از گناه و مخالفت با دین پروا ندارد از فرصت ها برای نیرنگ بازی، استفاده می کند» (خطبه ی 41 نهج البلاغه)
در جایی دیگر حضرت می فرماید: «از نیرنگ بپرهیز که نیرنگ از صفات مردان پست است» (غرر الحکم: ح 2505) « و کسی که به خدا نیرنگ بزند فریب می خورد» (همان: ح 2509) زهی باطل است این خیال که بتوانند با خدا نیرنگ بازی کنند.
به راستی در انجام هر کاری اگر وفاداری به آن باشد، همه ی راهها به سوی خیانت و حیله بسته خواهد بود. در راه خدا و در مسیر عبودیت هم همین گونه است. اگر بنده به ندای «اوفوا بالعقود» از روی صداقت و نه حیله و نیرنگ گوش فرا دهد، سعادت دنیوی و اخروی نصیبش خواهد شد، اما چنین نیست و بسیاری بر تن نیرنگ لباس تدبیر، سیاست ورزی و .... می پوشند (همانطور که امام از خدعه و نیرنگی که به نام تدبیر بر مردم تحمیل می شود، شکایت می کند) و به خیال خود مردم را می فریبند. اما خدا را چه؟
در جایی دیگر حضرت می فرماید: «از نیرنگ بپرهیز که نیرنگ از صفات مردان پست است» (غرر الحکم: ح 2505) « و کسی که به خدا نیرنگ بزند فریب می خورد» (همان: ح 2509) زهی باطل است این خیال که بتوانند با خدا نیرنگ بازی کنند.
مکر خدا، تاکتیکی از جنس غافلگیری
در اثر اعمال زشتی که از ما سر می زند، مستحق آنیم که خدا با آن حیله و مکر الهی، مکر کند و با حیلتی که دارد نگذارد ما به مقصدمان برسیم . چون خداوند حائل خوبی است. اما مکر خدا چگونه است؟ ترفند و مکری که خداوند بکار می برد بسان مکرهای زمینی ما انسان ها نیست که از سر نیاز و نقصان و کمبود باشد، بلکه نیرنگ او در نهایت توانمندی و اقتدار صورت می پذیرد.
علامه طباطبایی، ذیل آیه «أفأمِنوا مَکرَ اللهِ فَلا یَأمَنُ مَکرَ اللهِ إلّا القَومُ الخاسِرونَ» (اعراف: 99) ، با اشاره به این مفهوم میگوید: «مکر از سوی خداوند تعالی، فقط به صورت مجازات و کیفر دادن صحیح است. بدین ترتیب که کسی معصیت کند و در پی آن خداوند او را به طوری یا از جایی که نمی داند، مؤاخذه نماید یا کاری کند که او را به سوی عذاب سوق دهد و او خود متوجه نشود»
در حقیقت شخص غفلت می کند و دچار غافلگیری از سوی خدا می گردد. مکر کردن، استفاده کردن از وسائل مرموز است و وسیله مرموز در اینجا غفلت زدگی فرد است از افتادن در دام مگر خدا. خداوند بنا به فرموده خودش، تمام وسائل را در اختیار دارد «و عِندَ اللهِ مَکرُهُمْ وَ إنْ کَانَ مَکرُهُمْ لَتَزُولُ مِنْهُ الجِبال» (ابراهیم: 46) و قادر است که مکر ماکران را به خودشان برگرداند. و نگذارد شخص به مقصد برسد.
خداوند تمام درها را برایشان می گشاید
خداوند می فرماید: «فَلَمّا نَسوا ما ذُکّروا بِهِ فَتَحنا عَلَیهِم اَبوَاب کُلِّ شَیءٍ» (انعام: 44) «پس هنگامی که فراموش کردند آنچه را به آن تذکر داده شده اند، درهای همه چیز را به روی آنها گشودیم» یعنی وقتی کفار تذکرات الهی را فراموش کردند و از آنها اعراض نمودند، آنگاه خداوند آنها را استدراج فرمود و از هر نعمتی به آنان ارزانی داشت و تمتع از لذائذ مادی را برایشان تکمیل گرداند و در نتیجه فرح و سرور و غفلت که از آثار تکمیل نعمت است در دلهایشان پدید آمد و ناگاه در حالی که دیگر هیچ عذری نداشتند آنها را به عذاب خود دچار نمود و هلاکشان کرد. این است نمونه ای از مکر الهی که باید از شر آن به خود خدا پناه برد.
مکر کافران را برایشان زینت می کند
نکته قابل توجه درباره مکر خداوند، نیز درک این کلام نورانی خداوند است که: «بَل زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَروا مَکرُهُم وَ صَدّوا عَن سَبیلِ اللهِ وَ مَن یُضلِلِ اللهُ فَما لَهُ من هاد ٍ» (رعد: 33) خداوند مکر کافران را برایشان زینت داده است و آنها (به سبب اعمالشان) از راه خدا باز داشته شدند و هرکس خدا او را گمراه کند، هدایت کنندهای برای او وجود نخواهد داشت.
علامه طباطبایی، ذیل آیه «أفأمِنوا مَکرَ اللهِ فَلا یَأمَنُ مَکرَ اللهِ إلّا القَومُ الخاسِرونَ» (اعراف: 99) ، با اشاره به این مفهوم میگوید: «مکر از سوی خداوند تعالی، فقط به صورت مجازات و کیفر دادن صحیح است. بدین ترتیب که کسی معصیت کند و در پی آن خداوند او را به طوری یا از جایی که نمیداند، مؤاخذه نماید یا کاری کند که او را به سوی عذاب سوق دهد و او خود متوجه نشود
این آیه اشاره به این نکته دارد که کسانی که در مقابل خداوند به ریسمان «مکر» متوسل میشوند، چارهای ندارند جز افتادن در سیاه چال گمراهی و ضلالت. به شهادت خود قرآن، این افراد از نعمت هدایت محروم میگردند و این همان مکر بزرگی است که خداوند در جای جای قرآن از آن سخن گفته است، چرا که بزرگترین سعادت بنده، رسیدن به فیض هدایت است و چه زیانی از این بالاتر که فرد در مسیر حق شناسی گمراه گردد و مصداق مکر خدا درباره او، همان ضلالت و گمراهیاش است لذا امام سجاد (علیه السلام) در دعای ابو حمزه می فرماید: «خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نکن! در اثر مکر و بدرفتاریمان مبتلا به مکر و حیله خود مگردان!» هیچ کس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ کسی از شرّ رهایی پیدا نکرده و به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو .
کلام آخر
یکی از سنت های الهی مکر و نیرنگ در مقابل مکر مکاران است از جایی که به هیچ وجه امکان شناختن این مکر برایشان امکان ندارد و دچار چنان غفلتی می شوند که انتهای آن ظلالت و گمراهی است و هدف امام چهارم از بیان این جمله این است که خدایا ما را به مکری مبتلا نکن که نتیجهی آن گمراهی و ظلالت و غفلت زدگی است.
محمد امیری نژاد
منبع : پایگاه تبیان