1.عدم شناخت و کمبود معرفت انسان نسبت به حوادث بعد از مرگ و این از عوامل مهم کراهت داشتن انسان از مرگ می باشد و اگر یک مومن به این باور برسد که عالم پس از مرگ به مراتب برای او بهتر از عالم دنیا است بدون شک نه تنها تلخی مرگ از انسان منتفی می شود بلکه هر لحظه آرزوی مرگ را می کند همانطور که از امامان معصوم ما روایت شده که فرمودند شیرین ترین چیز برای مومن مرگ است. و حضرت علی(ع) می فرماید: «شوق و علاقه من به مرگ بیشتر از شوق و علاقه یک طفل به سینه مادر می باشد» و حضرت قاسم بن الحسن می فرماید: «مرگ برای من شیرین تر از عسل است» و وقتی جناب عزرائیل تلخی مرگ را در نظر حضرت ابراهیم مشاهده می کند خطاب میرسد: ای فرشته ما اگر ابراهیم بداند ما چه چیزهایی را برای او بعد از مرگ آماده کرده ایم هر لحظه شوق دیدار آنها را می کند.
گناه زیاد در دنیا باعث ایجاد ترس و موجب تلخی مرگ برای انسان خواهد شد که جناب اباذر به شخصی که همین سوال را از ایشان کرد، فرمود: شکی نیست که شما خانه دنیا خویش را آباد کرده اید و خانه آخرت خود را خراب کرده اید و هیچ انسانی نیست که در رفتن از خانه آباد به خانه خراب تلخی و کراهت نداشته باشد.
3.قطع شدن همه علاقه ها و انس و الفت هایی که ما به اموال و مقامات و اطرافیان و موقعیت خودمان داریم عامل دیگری برای تلخ شدن مرگ در کام انسان خواهد بود که اگر انسان در عالم دنیا چنین باوری پیدا کند که تمام دنیا و آنچه در آن است زود گذر و موقتی و از بین رفتنی است این انس و الفت های او به عالم دنیا کمتر و در نتیجه تلخی سفر به آخرت برای او کاسته می شود.
تبلیغات و گفت و شنودهایی که برای ما از عذابهای سخت برزخی و اخروی شده است عامل دیگر تلخی مرگ در کام انسان می باشد که این عامل را هم می توان با توجه به اینکه این عذابها و سختی ها برای غیر مومنین است از خود زایل کرد.
منبع : پایگاه عرفان