یاد مرگ باعث می شود انسان، ضمن دل نبستن به این دنیا، بهترین استفاده از آن را ببرد و رشد و تربیت یابد. در اهمیّت و ضرورت یاد مرگ همین بس که پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: برترین بى رغبتى به دنیا، یاد مرگ است. برترین عبادت، یاد مرگ است.
برترین اندیشیدن، یاد مرگ است. پس، هر كه یاد مرگ وجودش را پر كند، گور خود را باغى از باغ هاى بهشت بیابد. (جامع الأخبار: 473/1334) مرگ، حقیقتی است که غفلت از آن، فایده ای جز غفلت از خود و عاقبت خود نخواهد داشت. گرچه در مورد آثار یاد مرگ سخن فراوان است، امّا اینک می خواهیم بدانیم چقدر و چگونه یاد مرگ را در زندگی خود نهادینه کنیم؟!
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: كیفَ تَنسى المَوتَ و آثارُهُ تُذَكِّرُكَ؟!؛ چگونه مرگ را فراموش مى كنى در حالى كه نشانه هایش به تو تذكّر مى دهند؟! (غرر الحكم: 6990)
مقدار یاد مرگ در زندگی؟!
با اینکه در اصل لزوم یادآوری مرگ در زندگی اختلافی نیست، امّا در مقدار و اندازه آن اختلاف بسیاری در بین عموم مردم مشاهده می شود. برخی قائل به مقدار حداقلی هستند. برخی نیز مناسبت ها و جایگاه هایی را برای آن تعریف می کنند و عده ای نیز قائل به حداکثر ممکن از آن هستند.
برای حل این موضوع، بهتر است نگاهی به روایات اهل بیت (علیهم السلام) بکنیم. از پیامبر خدا (صلوات الله علیه و آله) سؤال شد: آیا كسى با شهدا محشور مى شود؟ حضرت فرمودند: نَعَم، مَن یَذكُرُ المَوتَ فی الیَومِ و اللّیلَةِ عِشرینَ مَرّةً؛ آرى، كسى كه شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد كند.(تنبیه الخواطر: 1/268)
با این روایت، نظریه حداقلی یاد مرگ کنار گذاشته می شود؛ ضمن اینکه اثر شگفت انگیز یاد مرگ، مؤکّداً یادآور می شود. برای تثبیت نظریه حداکثر بودن یاد مرگ در زندگی به این جمله آقا أمیرالمؤمنین (علیه السلام) دقّت کنید که می فرمایند: نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ؛ نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است .(نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص480، حکمت 74)
روشن است که وقتی از هر دم و بازدم، به عنوان "یک گام به سوی مرگ" تعبیر می شود، لازم است در هر لحظه ای انسان به یاد مرگ باشد. البتّه، فهم و باور این مطلب، مطلبی است که باید با تأمّل عمیق و پیوسته، به دنبال آن بود. پس؛ اجمالاً فهمیدیم که یاد مرگ و تفکّر در مورد آن، هر چه بیشتر باشد مفیدتر است. حال، باید بدانیم، چگونه می توان یاد مرگ را هر چه بیشتر به متن زندگی آورد؟!
ایده هایی برای یاد مرگ
در این بخش، به چند ایده برآمده از روایات معصومین (علیهم السلام) برای یاد مرگ اشاره می کنیم. باشد که با الگوگیری، موارد دیگر آن را در زندگی خود بازیابیم.
از پیامبر خدا (صلوات الله علیه و آله) سؤال شد: آیا كسى با شهدا محشور مى شود؟ حضرت فرمودند: نَعَم، مَن یَذكُرُ المَوتَ فی الیَومِ و اللّیلَةِ عِشرینَ مَرّةً؛ آرى، كسى كه شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد كند.(تنبیه الخواطر: 1/268)
در جستجوی آثار مرگ
مرگ، نشانه هایی دارد که با کمی دقّت، خود را به انسان می نمایاند. تغییرات طبیعت در فصول سال، درگذشت اقوام، دوستان و دیگر انسان ها، سفید شدن موها، بیماری ها و رو به کاستی نهادن توانایی بدن و... تنها گوشه ای از آثار مرگ هستند که انسان را به یاد مرگ و تفکّر در آن رهنمون می سازند؛ لذا امام علی (علیه السلام) می فرمایند: كیفَ تَنسى المَوتَ و آثارُهُ تُذَكِّرُكَ؟!؛ چگونه مرگ را فراموش مى كنى در حالى كه نشانه هایش به تو تذكّر مى دهند؟! (غرر الحكم: 6990)
نباید از کنار چنین نشانه هایی به سادگی عبور کرد! به عنوان نمونه، امام علی (علیه السلام) می فرمایند: المَشِیبُ رسولُ المَوتِ؛ موى سپید پیك مرگ است. (غرر الحكم: 1202) همچنین فرمودند: كَفى بالشَّیبِ نَذِیراً؛ موى سپید براى هشدار دادن بس است. (غرر الحكم: 7019) پس هر موی سپیدی، شایسته یک عمر، تأمّل است.
یاد مرگ؛ نقل مجالس
باید برای آوردن یاد مرگ به زندگی، برنامه ریزی کرد و رفتارهایی را به شکل یک روال عادّی تبدیل کرد. مثلاً در هر مجلسی، باید پای یاد مرگ را به میان بیاوریم و این را به عنوان یک رسم و روال درآوریم. شاید برخی گمان کنند در این صورت لذّت آن مجلس از بین خواهد رفت، امّا بالعکس! مثلاً، یاد گذشتگان و شهداء، نه تنها چیزی از نشاط مجلس کم نمی کند بلکه باعث می شود استفاده بهتری از آن مجلس ببریم و آن محفل، از بیهودگی و غفلت در امان باشد. پیامبر خدا فرمودند: شُوبُوا مَجلِسَكُم بذِكرِ مُكَدِّرِ اللَّذّاتِ. قالوا: و ما مُكَدِّرُ اللَّذّاتِ؟ قالَ: المَوتُ؛ انجمن خود را با یاد مكدّر كننده خوشى ها بیامیزید. عرض كردند: مكدّر كننده خوشى ها چیست؟ فرمود: مرگ. (تنبیه الخواطر : 1/268) با این ایده می توان چند مرتبه در شبانه روز، مقدار یاد مرگ در زندگی را افزایش داد.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: المَشِیبُ رسولُ المَوتِ؛ موى سپید پیك مرگ است. (غرر الحكم: 1202) همچنین فرمودند: كَفى بالشَّیبِ نَذِیراً؛ موى سپید براى هشدار دادن بس است. (غرر الحكم: 7019) پس هر موی سپیدی، شایسته یک عمر، تأمّل است.
مطالعه و تدبّر در تاریخ
قرآن کریم در 21 مورد، دستور به نظاره کردن چگونگی عاقبت بدکاران و مجرمان داده است که در همه این موارد، عبارت "کَیفَ کَانَ عَاقِبَةُ" مشترک است. مثلاً می فرماید: وَ انْظُرُوا كَیْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدین ؛ و بنگرید كه فرجام فسادكاران چگونه بوده است. (أعراف؛ 86) نظاره چگونگی عاقبت اقوام بدکار، تنها از راه مطالعه و مرور مستمر وقایع تاریخی، میسّر است. مرور این وقایع، ناخودآگاه، مرگ و یاد مرگ را در ذهن انسان تداعی کرده و نسبت به سرانجامی شبیه به آن اقوام، هشدار می دهد.محسن رفیعی وردنجانی
و چه بسیارند ایده های دیگری که موجب اُنسی تربیت کننده با مرگ می شوند...
منبع : پایگاه تبیان