قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خروج از ظلمت به سوى نور

من و قرآن و پيغمبرم براى چه به ميدان آمديم؟

«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»

آمده‌ايم كه نه فقط عرب‌ها و ايرانى‌ها را، بلكه همه مردم دنيا و تمام انسان‌ها را از تاريكى در آوريم، از تاريكى جهل، خوديت، نفس، شهوت، گناه و معصيت درآوريم و به سمت نورانيت من، قرآن و پيامبرم بكشيم.

اين نگاه تربيتى پروردگار مهربان عالم است كه در قرآن تجلى دارد. حال اين قرآن را در قلب پيغمبر صلى الله عليه و آله گذاشته است كه بيست و سه سال مردم را در حدّ جان‌ كندن از تاريكى در آورد. چون گياه در تاريكى رشد نمى‌كند. تا آفتاب نباشد، درخت‌ها زرد مى‌شوند و اين دانه‌هايى كه مى‌كارند، درنمى‌آيد. در تاريكى، هيچ كس به هيچ جا نمى‌رسد.

خدا سه مورد از اين سلسله نظام را گفت؛ خدا، قرآن و پيغمبر صلى الله عليه و آله. حال به بقيه مراتب اين نظام برسيم كه اگر اين نظام طولى رعايت شود، انسان رشد مى‌كند و حتى يك لحظه از عمرش نيز به هدر نمى‌رود و اين سرمايه به تجارتى تبديل مى‌شود كه منفعتش ابدى و دايمى خواهد بود.

در زدم و گفت كيست گفتمش اى دوست دوست‌

 

گفت در آن دوست چيست؟ گفتمش اى دوست دوست‌

گفت اگر دوستى، از چه در اين پوستى‌

 

دوست كه در پوست نيست، گفتمش اى دوست دوست‌

گفتمش اين هم دمى است، گفت عجب عالمى است‌

 

ساقى بزم تو كيست؟ گفتمش اى دوست دوست‌

در چو به رويم گشود، جمله بود و نبود

 

ديدم و ديدم هموست، گفتمش اى دوست دوست‌

منبع: ارزش عمر و راه هزينه آن،


منبع : پایگاه عرفان
  • خروج از ظلمت به سوى نور
  • خروج از ظلمت
  • به سوى نور
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه