قم - دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: تمام مفاهیم قرآن حکیم به حافظهٔ امیرالمؤمنین(ع) انتقال پیدا کرد، ایشان از یک طرف کل حقایق پایانناپذیر قرآن در ذهنش هست و از طرف دیگر پروردگار عالم دائماً چشمهٔ علم را بهطرف حضرت سرازیر کرده است، لذا اگر بوی ایمان و اخلاق علی(ع) را بدهیم، در قیامت گیر نخواهید بود و نجاتمان قطعی است.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد امیر(ع) تهران به بررسی مفهوم حافظه پرداخت و اظهار کرد: واقعاً حافظهای که خداوند به ما مرحمت فرموده و امیرالمؤمنین(ع) با کلمهٔ «وعا» به آن اشاره کرده، چیست؟ «رحم الله امرأ سمع حکماً فوعا»، فقط شنیدنِ تنها نیست، بلکه بشنود و در بایگانی حافظهاش حفظ کند. حدوداً آخرین تحقیقات دانشمندانِ بدنشناس، پیکرشناس و خلقت، جسم آدمی را که مطالعه کردهاند، دیدند و اعلام کردند، حافظه همهٔ مغز نیست، مغز دارای بخشهای گوناگون است و تشکیلات کامل مغز از چهارده میلیارد سلول ترکیب شده که میدانید مغز ما یک بشقاب معمولی را پر نمیکند؛ اما قدرت، اراده، علم، عظمت و رحمت خداوند در این ساختمان چه کرده، هنوز بسیاری از اسرارش روشن نشده است.
وی ادامه داد: حافظه یک گوشهٔ مغز است و تحقیقات نشان می دهد انسانی که پنجاهسال از عمرش گذشته خودآگاه یا ناخودآگاه هر چه هست در قدرت حافظهاش بایگانی کرده است، چون گاهی ما مسائل را با اختیار بایگانی میکنیم و گاهی هم بیاختیار میبینیم، میشنویم و بایگانی میشود؛ اگر بخواهند آنچه در بایگانیِ مغز است دربیاورند، 160 میلیون قطعه روزنامه با صفحات بزرگ و سفید لازم است که هر یک از آن روزنامهها باید بیست صفحهٔ کامل داشته باشد و با خط ریز هم چاپ شده باشد. این 160 میلیون بیست صفحه، اندازهٔ این است که بایگانیهای حافظه در آن نوشته شود. همانطور که گفته شد یک ناحیه مغز، حافظه است و ما ظرفی را در موجودات زندهٔ جهان نداریم که چنین گنجایشی را داشته باشد و نوار بایگانی را بیرون بیاورند و هرچه از نوار هست، ریز یادداشت کنند و 160 میلیون روزنامهٔ بیصفحه شود؛ این خلقت پروردگار در یک گوشهٔ مغز است.
استاد انصاریان گفت: عالمان محقق نوشتهاند: اگر ما کار حافظه، یعنی ظرفیتش و آنچه را که در آن بایگانی است را در بیرون ایجاد کنیم، باید بلندترین ساختمان جهان را درنظر بگیریم که این بلندترین ساختمان برای بایگانیکردن، برق هم لازم دارد؛ چون حافظهٔ انسان برقش را از اعصاب میگیرد تا کار کند؛ یعنی پروردگار عالم از نور به حافظه کمک داده که این نور یا انرژی یا برق را سلسلهٔ اعصاب انسان تأمین میکند. برقی که باید به این ساختمان بدهند که کار حافظه را انجام دهد، باید توربین برقش را زیر بزرگترین آبشار جهان نصب کنند که با گردش آن توربین، برق ساختمان را تأمین کند، ولی مجموعهٔ لامپها، سیمها و موتورها چون داغ میشود و ممکن است منفجر شود، باید کل آب آن آبشار را هم هدایت کنند که در این ساختمان بچرخد و لامپهای الکتریکی و سیمها نابود نشود؛ ولی این کار را پروردگار بهاندازه یکگوشهٔ کف دست انجام داده است.
وی به سخنی از امیرمؤمنان علی(ع) در مورد حافظه اشاره و تصریح کرد: امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه می فرمایند: خدا رحمت کند آن انسانی که حکمتها، پندها و موعظهها را اول بشنود و سپس حفظ کند؛ یا بنویسد و بخواند و حفظ کند یا اگر سن پایینتر دارد و قدرت حفظ با شنیدن دارد، از این طریق حفظ کند و بعد هم این محفوظات را در هر کجا که لازم است، بهکار ببندد تا مشمول رحمتالله واقع شود.
استاد انصاریان در مورد حافظه بی مانند امیرمؤمنان گفت: تمام مفاهیم قرآن حکیم به حافظهٔ امیرالمؤمنین انتقال پیدا کرده و میدانید که قرآن اول دارد و اولش هم با «ب» شروع شده است ولی معانی آن آخر ندارد و دلیلش هم خیلی روشن است؛ 1500 سال است که جهان اسلام برای قرآن تفسیر مینویسد و به جایی نرسیده است. اینگونه نیست که همه تفاسیر نوشته شده، شبیه یکدیگر باشد و در واقع رونویسی نیست؛ اگر رونویسی باشد که باید بگوییم جهان اسلام ده تفسیر دارد، درحالیکه جهان اسلام تقریباً تا چهارصد سال پیش، بیستهزار نوع تفسیر داشته و همه هم از چهارصد سال پیش تاکنون حرف تازه دارند.
استاد انصاریان به دریای علم بی نهایت علی(ع) اشاره و خاطرنشان کرد: امیرالمؤمنین(ع) از یک طرف کل حقایق پایانناپذیر قرآن در ذهنش هست و از طرف دیگر پروردگار عالم دائماً چشمهٔ علم را بهطرف حضرت سرازیر کرده است. خطبهٔ شقشقیه از مهمترین سخنرانیهای امیرالمؤمنین(ع) و محاکمهٔ سه دولت زمانش است، حضرت میفرمایند: «ینحدر سیل عنی»، دانش نه مانند قطرات باران، نه مانند آب لولهکشی، نه مانند آب جوی، بلکه علم سیلوار از همهٔ وجود من در جریان است و این یکگوشهٔ دیگر از وجود امیرالمؤمنین(ع) است. گوشه دیگر آن اینکه، چند لحظه به وفات پیغمبر(ص) مانده و بناست که خدا هم جانش را بگیرد، یکمرتبه به امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: علیجان! جلو بیا در کنار بستر من و گوشَت را به کنار دهانم بیاور. چند ثانیه بعد پیغمبر سکوت میکند و حضرت سرش را بلند میکند. بعد از دفن پیغمبر، خانواده از او پرسیدند: علیجان! پیغمبر در لحظهٔ مرگ به شما چه گفته است؟ حضرت فرمودند: پیغمبر در همان مقدار زمانی که گوشم در کنار دهان مبارکشان بود، هزار رشتهٔ علم را به روی من باز کرد و از هر رشتهای هم هزار رشتهٔ دیگر باز کرد و یکمیلیون بابِ علم را در آن وقت به من انتقال داد. این نیروی حافظه است!
استاد انصاریان با بیان اینکه حافظه باید با مطالعه، با قرآن، با حفظکردن دعا و حفظکردن اشعار حکیمانه ورزش کند و تقویت شود و میشود و برای هیچکس دیر هم نیست، گفت: این امیرالمؤمنین(ع) است که از یکطرف در اول رحلت پیغمبر (ص) یکمیلیون رشته علم به او انتقال داده شد و از یکطرف کل معانی بینهایت - چون کلامالله نهایت ندارد، قرآن در ذهنش است، از طرف دیگر هم، پروردگار لحظهبهلحظه تا آخر عمرش به او دانش انتقال میداد، حال حکمتهای حضرت با این مقدماتی که عرض کردم، از چه استحکام و استواری برخوردار است؟ و ما نسبت به ایشان چه وظیفهای داریم؟ به قول خودش، به حرفهای من گوش بدهید و حرفهای من را در بایگانی حافظهتان نگه دارید و هرجا که مورد عمل بود، جلو بیاورید و عمل کنید.
استاد انصاریان در بخش پایانی سخنرانی خود گفت: اگر بوی ایمان و اخلاق علی(ع) را بدهیم، در قیامت گیر نخواهیم کرد و نجاتمان قطعی است؛ حدّمان که به قول ملکالموت در آن حد نیست، ولی خود امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «الا و انکم لاتقدرون علی ذلک»، شما نمیتوانید هموزن علی شوید، ولی میتوانید یار من، مددکار من و کمککار من شوید و در چهار چیز به من کمک دهید: «اعینونی علی ورع»، پاکدامن باشید، «واجتهاد»، تنبل و تنپرور و پرخواب نباشید، «وعفة»، تمام اعضا و جوارحتان را از درگیرشدن با گناهان کبیره و اصرار بر صغیره حفظ کنید، «وسداد» و مردمِ پابرجا و استواری باشید. این چهار عمل را انجام دهید، بوی من را می دهید و حتماً میتوانید.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان