قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تأخير مرگ به واسطه مهرورزى‏

ابوحمزه ثمالى از حضرت امام باقر عليه السلام روايت مى‌كند:
داود پيامبر عليه السلام در ميان جمعى نشسته بود، جوانى ژنده‌پوش را كنار خود ديد كه نشستنش طولانى و سكوتش بسيار بود، ناگهان ملك الموت درآمد و به داود سلام داد و به جانب جوان ژنده‌پوش نظر دوخت، حضرت داود گفت: به اين جوان نظر دوختى! گفت: آرى؛ تا پايان هفته كه هفت روز است، مأمورم اين جوان را در اين مكان قبض روح كنم.
داود نسبت به جوان به ترحم آمد و از روى محبّت و دل سوزى به او گفت: همسر دارى؟ گفت: نه، تاكنون موفّق به ازدواج نشده‌ام، داود گفت: نزد فلان مرد كه در بنى اسرائيل داراى شخصيت بزرگى است برو و بگو: داود مى‌گويد دخترت را به همسرى من درآور و همين امشب هم عروسى كن و اين هم خرجى و هزينه عروسى‌ات و پس از هفت روز در همين مكان نزد من آى.
جوان به خواسته داود عمل كرد و روز هشتم پس از ازدواج نزد داود آمد، داود گفت: نسبت به آنچه براى تو پيش آمد چگونه‌اى؟ گفت: تاكنون در نعمت و سرورى مانند آنچه در آن هستم، نبودم، داود گفت: بنشين؛ هرچه انتظار كشيد جوان قبض روح شود، نشد، پس از مدتى طولانى به او گفت: نزد همسرت برو و روز هشتم نزد من بيا، جوان رفت و پس از پايان هفت روز، آمد و زمانى طولانى نزد داود نشست، باز رفت و پس از هفت روز نزد داود آمد، در آن وقت ملك الموت به داود وارد شد، داود به او گفت: تو نگفتى پس از هفت روز مأمور قبض روح اين جوانى؟
گفت: چرا، داود گفت: سه هشت روز گذشت و او را قبض روح ننمودى! ملك الموت گفت: اى داود! خدا به سبب مهرورزى تو به او، وى را مورد لطف و محبّت قرار داد و مرگش را تا سى سال به تأخير انداخت .
راستى مسأله بسيار مهمى در بساط حق است كه قابل توجه و قابل بازگو كردن به همه مردم است و آن اين كه مهرورزى مردم نسبت به يكديگر بركات عظيمى دارد كه از جمله آن بركات طولانى شدن عمر و بهره‌ورى بيش‌تر از زندگى است.

منبع: فرهنگ مهرورزى


منبع : پایگاه عرفان
  • مهرورزى
  • تأخير مرگ به واسطه مهرورزى‏
  • تأخير مرگ
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه