قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

انسان کامل از دیدگاه زرتشت

11 اصل اعتقادی در دین زرتشت وجود دارد که رستگاری در دو جهان در گرو پیروی از آن‌هاست؛ در واقع با پذیرش این اصول مسیر حرکت به سمت انسان کامل آغاز می‌شود.

«ای اهورامزدا، با دلی پاک و اندیشه‌ای نیک به تو رو می‌آورم. ای مزدای نیکی افزای، خواستارم که به من کامیابی در این جهان مادی و توفیق وصول به آن را در جهان مینوی ببخشایی و این‌که بتوانم چنان گروه مردمان را آئین بیاموزانم که هر دو جهان را چنین دریابند.» «یسنا، هات 28»

 

الف: آشنایی با زندگی زرتشت و عصر او؛

و طرح برخی از کلیات دین او از طریق ارتباط برقرار کردن با انسان کامل زرتشت است.

زرتشت پیامبر ایران باستان، چون سایر بزرگان تاریخ بشر زندگی‌اش در هاله‌ای از اسطوره و افسانه فرو رفته است، به گونه‌ای که در تاریخ تولد و زادگاه این پیامبر اتفاق نظر زیادی وجود ندارد. اگر بخواهیم نظر محققین و مؤلفین دوره‌های مختلف را در این مورد نقل کنیم، مجموعه‌ای بسیط خواهد شد.

 

اشارتی مختصر به برخی از مهم‌ترین اقوال:

ارسطو Aristotle، زرتشت را 6000 سال قبل از افلاطون گزارش کرده است، هرمودورس «Hermodoros» 5000 سال قبل از نبرد ترویا Troya را تاریخ تولد زرتشت می‌داند. برخی محققین تاریخ 6000 ساله ارسطو را 600 سال ق.م فرض کرده‌اند. پرفسور فاروق صفی‌زاده دوره‌ی گاثاها را به 14000 سال قبل می‌رساند. ولتر Volter دانشمند فرانسوی حیات زرتشت را 6000 سال قبل از کوروش می‌داند.

 

گاثاها قدیمی‌ترین بخش اوستاست که زبان آن، هم دوره‌ی وداهاست. با استناد به این بخش اوستا تاریخ تولد زرتشت 1500 سال ق.م می‌باشد. «موریس مترلینگ گاثاها را قدیمی‌تر از وداها می‌داند.»

 

اختلافات بسیاری نیز در مورد زادگاه زرتشت وجود دارد ... که شهر «شید»، تکاب کنونی، در منطقه آذربایجان و شهر«ری»، مراغه کنونی، معتبرتر از دیگر اقوال می‌نماید.

 

یکی از دلایل این اختلافات، تولد چند شخصیت بنام زرتشت در تاریخ ایران بوده است. به عنوان مثال: محمود شهر زوری نویسنده نزهه الارواح و روضه الافراخ، قطب الدین شیرازی نویسنده دره التاج لغزه الدیباج، سعدالدین اسعد دوانی نویسنده لوامع اشراق فی مکارم الاخلاق زرتشت را با حضرت ابراهیم خلیل الله یکی دانسته‌اند.

 

فراهیم یا پراهیم در زبان پهلوی به معنی طبیعت است. واژه اپراهام «Apraham» همان ابراهیم می‌باشد. نام پدر حضرت ابراهیم آذر است که نامی‌است ایرانی. معجزه زرتشت و حضرت ابراهیم هر دو وابسته به آتش است. زاده شدن هر دو در غار و دیگر تشابهات سبب شده که برخی مورخین کتاب حضرت ابراهیم، مصحف را، همان اوستا و یگانگی این دو شخصیت را دلیلی برای نبودن نام زرتشت در قرآن بدانند (البته در آیه 17 سوره حج از زرتشتیان بنام مجوس و در زمره‌ی ادیان صاحب کتاب یاد شده است. در عهد قدیم و جدید انجیل یوحنا، باب یکم، آیه 14-انجیل متی، باب دوم، آیه 14- باب 16، آیه 16 و ... نیز از زرتشت و زرتشتیان به خوبی یاد شده است.)

 

نام او «زرتوشتر» به معنی دارنده ردای زرد و عصای زرین است. نام خانوادگیش «سپی نم» به معنی سپید، نام پدرش «پور وشب» به معنی دارنده اسب خاکستری و نام مادرش «دوغدوا» یعنی دوشنده‌ی گاو سپید می‌باشد.

 

اوستا نام کتاب این پیامبر است که معنی لفظی آن علم و دانش، پایه و اساس است و گاه آن را مترادف واژه «ودا»، معرفت، می‌دانند. اوستا را انجیل حکمت و دانش ایران قدیم می‌دانند. اوستای موجود یک پنجم اوستای اصلی می‌باشد. که شامل 5 بخش است: یسنا، وسپرد، یشت، وندیدا و خرده اوستا.

 

یسناها Yasna مجموعاً از 72 هات Hat تشکیل شده‌اند که 17 هات آن «گاثاها» یقیناً سروده‌ی زرتشت است (اوستای قدیم) و بقیه اوستا بتدریج در طول زمان شکل گرفته است.

 

«در جهان راه فقط یکی است و آن راه اَشایی، یعنی راستی و درستی و پویش حق است و دیگر راه‌ها همه نادرست و بیراهه است.» «یسنا، هات 72، بند 11»

 

تاریخ ادیان به روشنی نشان می‌دهد هر قومی که دینی نو را بپذیرد، با گذشت زمان پاره‌ای از آداب و اعمال و عقاید دیرین خود را بدان وارد می‌کند و برای آن‌که اعتبار و رسمیت یابد، به بزرگان دین نو نسبت ‌می‌دهد. با ظهور زرتشت تمامی خدایان آریایی و مغ‌ها جزء دیوان محسوب شدند، اما پس از او اندک اندک اندیشه‌های قدیمی در این آئین نفوذ می‌کنند. خدای مهر یا میترا مورد پرستش قرار می‌گیرد، به طوری که در عصر ساسانیان گر چه دین زرتشتی، دین رسمی کشور است، اما مراسم مهر پرستی، جشن مهرگان و ... دوباره بر‌گزار می‌شوند.

 

«کهانت» یا روحانیت امور معنوی، در قوم آریا به عهده مغ‌ها بود که با ظهور زرتشت و جذب تدریجی این گروه‌ها به این دین زمینه ورود اندیشه‌های کهن هموارتر شد. به تأئید تمام محققین زرتشتی در گاثاها که متعلق به زرتشت است، یگانه پرستی به وضوح آشکار است، اما در قسمت‌های متأخر اوستا، گاه اندیشه ثنوی دیده می‌شود که به سبب تأثیر جریان‌های پیرامونی در دوران انحطاط 1 دین زرتشت بوده است. اهورمزدا در برخی قسمت‌های متأخر اوستا و دیگر آثار دوره‌ی افول این دین گاه از موقعیت یکتایی خود سقوط می‌کند و در برابر «انگره مینو» (اهریمن) قرار می‌گیرد.

 

انگره مینو «Angra Mainyu» یا اندیشه بد از نظر فلسفی در برابر سپنتامینو «Spenta Mainyu» یا اندیشه نیک قرار دارد، که هر دو صفت یا اسم معنی هستند و وجود خارجی ندارند. خالق این دو اندیشه کیهان اهورامزداست.

 

آن‌چه در حیات دینی بشر مهم است، اعراض و معانی است نه اشکال و صور ظاهری آن‌ها و یقیناً در میان الهه‌پرستی قوم آریا یکباره گفته نشده، خدا یکی است بلکه بشر مسیر طولانی پیموده تا به این فهم عمیق روحانی رسیده است. که: یکی هست و نیست جز او وحده هو لا اله الا هو «هاتف اصفهانی»

 

برای پی بردن به ارزش واقعی زرتشت باید اندیشه‌های او را با توجه به شرایط زمانی و مکانی که می‌زیسته بررسی کنیم. اولین انسانی که به ارزش و شأن انسان مفهوم بخشید و گوهر عقل را خاطر نشان ساخت زرتشت بود. انتخاب، اختیار و اراده، هزاران سال قبل از سارتر و نیچه و دیگر بزرگان اگزیستانسیالیسم در مکتب زرتشت مورد توجه واقع شده است.

 

عنصر آتش و خورشید از دیر باز علاوه بر ایرانیان مورد توجه تمامی اقوام بوده است. 2 نور رمز و کنایه‌ایست از دانش الهی، مانتره یا خرد درست، معرفت یزدانی و پاکیزگی اخلاقی در تمام ادیان نور، نماد خداوند است.

«با توسل به نماز می‌کوشم به اَشا «معرفت الهی، نظم راستین دست یابم.» «یسنا، هات 43، بند 7 و 9»

 

سهروردی شیخ اشراق این‌گونه بیان کرده:

«هوشنگ نخستین کسی بود که آتش بر پا کرد و پس از او جمشید و بعد کیخسرو و دیگر ملوک دانشمند ... در جهان چیزی اظهر و روشن‌تر از نور نیست، بنابراین در تعریف چیزی از نور بی‌نیازتر نیست ... نخستین حاصل از نور الانوار واحد است که اَلاَقَربُ العظیم یعنی: «نور بزرگ و نزدیک که بعضی پیشنیان آن را عنصر اول می‌خواندند .... عقل کل، عقل همه عالم است و علت فلک اقصی است که جِرم او را جِرم کل و حرکت او را حرکت کل می‌خوانند. زیرا جرم و حرکت او بر جمیع حرکات و اجرام داخل او محیط است و بعضی از فهلویان او را بهمن خوانند.»

 

بهمن نور است و سروش و پیک خداوند. اهورامزدا خود نور الانوار است.

قطب الدین اِشکوِرَی از شاگردان بنام میرداماد در کتاب «محبوب القلوب» اشارتی زیبا دارد: «خداوند نور را ابداع کرد و تاریکی را تابع آن قرار داد، زیرا صورت وجود، تضاد است؛ پس وجود تاریکی ضرورت است و در جهان آفرینیش واقع شده است.»

نورِ نورِ چشم، خود نورِ دل است

نور چشم از نور دل‌ها حاصل است

باز نورِ نورِ دل، نور خداست

کو ز نورِ عقل و حس، پاک و جداست

پس به ضد نور دانستی تو نور

ضد، ضد را می‌نماید در صدور

رنج و غم را حق پی آن آفرید

تا بدین ضّد، خوشدلی آید پدید

پس نهانی‌ها به ضد پیدا شود

چون‌که حق را نیست ضد، پنهان شود

«مثنوی دفتر اول»


ب: انسان کامل از دیدگاه زرتشت:

11 اصل اعتقادی در دین زرتشت وجود دارد که رستگاری در دو جهان در گرو پیروی از آن‌هاست؛ در واقع با پذیرش این اصول مسیر حرکت به سمت انسان کامل آغاز می‌شود:

  1. توحید مطلق و ایمان به این‌که اهورامزدا، هستی‌بخش دانا، آفریننده تمام کائنات و سرچشمه خوبی‌هاست.
  2. اعتقاد به دو اصل خوب و بد یا سپنتامینو و انگره مینو که لازم و ملزوم یکدیگرند.
  3. اعتقاد به آزادی عقیده و آزادی گزینش راه نیک یابد.
  4. مسئولیت فردی در قبال آزادی و پاسخ‌گویی به نتایج حاصل از نیک و بد
  5. عقیده به جاودانگی روان
  6. عقیده به بهشت و دوزخ
  7. اعتقاد به پیامبری اشوزرتشت
  8. اعتقاد به رستاخیز معنوی
  9. اعتقاد به نجات دهنده، سوشیانت
  10. عقیده برگشت انسان به سوی خدا
  11. عقیده به مراحل 6 گانه رسایی و تلاش فردی برای کمال‌رسایی

 

زرتشت پس از این‌که خداوند را هستی‌بخش «اهورا» همه دانا «مزدا» و دادگر «اَشا» معرفی می‌کند، 6 فروزه بنیادی دیگر برای خداوند برمی‌شمارد و همچنین می‌گوید که پرتویی از این فروزه‌ها در آدمی نیز موجود است. در حقیقت انسان کامل زرتشت با رسیدن به این فروزه‌های مینوی معنی می‌گیرد.

الف: وهَشتامَنَ «بهمن» Vahishtamana والاترین اندیشه یا منش، خرد جهانی.

ب: اَشاوهیَشتا «اردیبهشت» Ashavahishta قانون دگرگونی‌ناپذیر راستی جهان، این قانون گوهر داد و راستی «اَشا» چکیده دین زرتشت گفته شده است.

ج: خشَتراویریا «شهریور» Khashathra Vairya نیروی سازنده، توانایی انسان کامل در عدم گرایش به سمت بدی‌ها.

د: سپَنتا ارمَیتی «اسفند» Spenta Avrmatti که آرامش افزاینده، مهر جهانی، برادری جهانی که از راه خدمت بدون انتظار پاداش به دست می‌آید.

و: هَ اُروتات «خرداد» Haurvatat گوهر کمال که محصول خودشناسی است و به وسیله آن می‌توان به اهورامزدا رسید.

ه: اَمِرَتات «امرداد» Ameretat بی‌مرگی، جاودانگی، که نتیجه پیمودن مسیر 6 گانه است.

 

این آموزه‌ها قائم به ذات اهورا هستند که خود بازتابی است از تفکر وحدت وجود و انسانی که توان رسیدن به خالق در او تعبیه شده است. در حقیقت بر این شبه یا تصویر اخلاقی اهورا مزداست.

 

به اعتقاد زرتشت برای شناخت خداوند باید همانند او رفتار شود، یعنی از راه نیکی، راستی، هم‌آهنگی و دیگر آموزه‌ها.

اما اعتقاد زرتشت که انسان توان شناختن خداوند را دارد، نقطه عطفی است در مسیر تکامل ادیان.

انسان کامل زرتشت انسانی سرفراز است. به راهی که آزادانه قدم در آن نهاده و به سویی که خود برگزیده است، ایمان می‌ورزد و به ارزش یاری و پیوستگی خود و خویشتن خویش آگاه است. پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک مراحل عملی است که انسان را به مقام نور الانوار خواهد رساند.

 

دیگر ویژگی‌های انسان کامل زرتشت: پرستش آفریدگار جهان خالصانه و بدون ریا، پرهیز از گناه و احترام به حقوق دیگران و آزادی آن‌ها را پایمال نساختن است و این‌که از اهورامزدا بخواهد به او در این راه کمک کند. خشم و غضب را از خود دور سازد و مراقب باشد دست به ستمگری نزند. تا جائی‌که ممکن است از جنگ بپرهیزد و به گونه‌ای رفتار کند که مخالفان را با مهر و محبت جذب کند. اما اگر لازم شد با اندیشه، گفتار و کردار در برابر بدکاران به مبارزه برخیزد. رستگاری و نجات مردم از جهل و نادانی و ظلم و ستم از اهداف این انسان کامل است.

 

انسان کامل زرتشت انسانی است پایه‌گذار آرمانشهر زرتشت در طرح مدینه فاضله، او پیشگام افلاطون و سایر اندیشمندان بوده است. 3

«برای «برقراری» بهترین شهرستان نیکویی،3 به راستی، شهریاری را از آن کسی می‌دانیم و نوید می‌دهیم که پیراسته نفس باشد.» برای مزدا- اهورا و بهترین اَشا. «یسنا، هات 35 و 51»

«هر کس که در شأن خود و در راه پیشرفت و سازندگی جهان و استقرار اَشا کار کند، سوشیانت و نجات دهنده است.» «یسنا، هات 48»

 

زمانی‌که سوشیانت ظهور ‌کند، پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را بر جهان حاکم خواهد کرد و راه را برای گذشتن از این جهان به جهان دیگر روشن و هموار خواهد ساخت و با ظهور آخرین مخلوق پروردگار که آخرین سوشیانت «منجی» است، اهریمن برای همیشه نابود می‌شود و رستاخیز صورت می‌گیرد.


منبع : /zartoosht20.blogfa.com
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه