بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بحث در شب تاسوعا پخش ميشود. بحثمان را با سلام به امام حسين عليه السلام شروع ميکنيم. سلام به شهيد ميدهيم. شهيد به فرموده قرآن زنده است. «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلادِ الحُسَين وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْْالسَّلَام»(البلدالأمين، ص271). بحث ما نگاهي به زيارت عاشورا است.
اصلا چرا ما زيارت ميکنيم؟
چه از نزديک(امام رضا عليه السلام) و چه از دور(امام حسين عليه السلام).
آثار و برکات زيارت
1- قرب به خدا
«وَ بِزِيَارَتِكُمْ إِلَى اللَّهِ مُتَقَرِّباً»(بحارالأنوار، ج97، ص221).
زيارات ما بايد براي نزديک شدن به خدا باشد. احترام ولي خدا احترام به خدا است.
اطاعت رسول خدا(صلي الله عليه و آله) اطاعت از خداست:
«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» نساء/80، «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» حشر/7
هر چه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) فرموده گوش بده.
2- الگوگيري
انسان دوست دارد مثل کسي باشد. بچه اداي پدر را در ميآورد. انسان غريزهاي به نام قهرمان پرستي در وجودش وجود دارد. ما وقتي کمالات ائمه معصومين عليهم السلام را ذکر ميکنيم يعني دوست داريم مثل آنها باشيم. پس بايد مثل امام باشيم. «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ»(كافي، ج4، ص574) حسين جان سي تا تير رها شد اما نمازت را اول وقت خواندي! يعني ما هم بايد مثل او باشيم. (مغازه را رها کنم). ابا الفضل وقتي ديد ديگران تشنهاند خودش هم آب نخورد. (يعني از خود گذشتگي). علي اصغر جلوي پدرش شهيد شد. يعني براي دين حتي اگر فرزندت را از دست بدهي مهم نيست. زينب کبري عليها السلام شب يازدهم نماز شب را رها نکرد. (يعني هر حادثه تلخ و شيريني براي تو اتفاق افتاد دست از نماز بر ندار.)
2- شفاعت و توسل
از برکات زيارت، شفاعت است. حديث داريم که پيغمبر(صلي الله عليه و آله)، فرمودند: هر کس در مدينه مرا زيارت کند قطعا از او شفاعت ميکنم. داريم که: هر کس زيارت امام رضا عليه السلام برود، حضرت در لحظه جان دادن در بالين او حاضر ميشود. اين خاطره را گوش کنيد: يکي از علماي بزرگوار اصفهان زماني که راه کربلا باز بود با گروهي به کربلا ميروند. لب مرز براي تفتيش ميخواهند خانم اين عالم را ببينند! براي اينکه بفهمند که او واقعا خانم او باشد. رئيس گمرک ميگويد: ميخواهم خانم شما را ببينم. ايشان ميگويند: يک زن اين کار را انجام دهد، من غيرت دارم. باقي زوار خانمشان را نشان رئيس گمرک ميدهند و به کربلا ميروند.
ايشان تا سه روز در آنجا ميمانند. وقتي ميبينند که بايد گناه کنند از خير کربلا ميگذرند بعد به کرمانشاه منزل آيت الله اشرفي رفته و بعد به اصفهان رجعت ميکند.
زائران ديگر از زيارت بر ميگردند پيش اين عالم. ميگويند: « ما همگي ثواب کربلاي رفتهمان را به تو ميدهيم و تو ثواب کربلاي نرفتهات را به ما بده! » زائري ارزش دارد که در راه زيارت گناه نکند. اين آقا به مشهد براي زيارت حضرت امام رضا عليه السلام ميرود. و پس از زيارت به اصفهان برمي گردد. دو تا از پسرهاي ايشان شهيد شدهاند. يکي امام جمعه موقت اصفهان بود. روز 21 ماه رمضان با دهان روزه با يک بچه 2 سالهاش ترور ميشود. من از آن شهيد اين داستان را شنيدهام(قبل از شهادت ايشان)؛ ميگفت: ساعات آخر عمرم پدرم من بالاي سر ايشان بودم. وقتي مرحوم شدند من در يک کاغذ آن ساعت را نوشتم و آن را در جيبم گذاشتم. پارچه را روي او کشيدم و شروع به خواندن قرآن و گريه کردم. صبح هم فاميل و همسايهها او را تشييع کردند. و کسي جز من و خدا از ساعت مرگ او با خبر نبود.
بعد از مدتي يک جواني مرا ديد و گفت: پدر شما فلان ساعت و فلان ساعت و فلان روز مرحوم نشد؟ ! مچ او را گرفتم و گفتم: شما کي باشي! ؟ کسي جز من و خدا از اين خبر اطلاع ندارد شما از کجا ميدانيد؟ ! بعد از اصرار گفت: من خوابيده بودم. خواب ديدم وارد حرم امام رضا شدهام. ديدم امام رضا عليه السلام از حرم آمد بيرون. گفتم: آقا کجا ميروي؟ ! من به زيارت شما آمدهام. فرمود: هر کس با اخلاص مرا زيارت کند لحظه مرگ من پيش او ميروم. يکي از علماي مشهد به نام حاج مصطفي بهشتي الان دقيقه آخر عمر اوست. من براي ايشان ميروم. منتظر باش تا برگردم. (آن جوان حاج آقا بهشتي را نميشناخت.) ميگفت: از خواب بيدار شدم و چراغ را روشن کردم، اسمش را نوشتم و ساعت را هم يادداشت کردم. آن شهيد ميگفت: همين که آن جوان نوشتهاش را نشان من داد من هم نشان او دادم(نوشتهام را). همان ساعت و دقيقه بود.
4-اعلام موضع
آدم بايد بداند جزء کدام دسته است. بايد اعلام موضوع کرد. «إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»(البلدالأمين، ص269) من هرچه را شما قبول داريد همان را قبول دارم. با هر که شما با او خوبيد من هم خوب هستم. با هر که شما با او بديد من هم بد هستم.
5-اعلام برائت
«بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَيْكُمْ بِمُوَالَاتِكُمْ وَ مُوَالَاةِ وَلِيِّكُمْ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ النَّاصِبِينَ لَكُمُ الْحَرْبَ»(البلدالأمين، ص269) مرگ بر آنها که عليه شما جنگ بپا کردند و شما را به شهادت رسانيدند. من از آنها بيزار و متنفرم.
نکاتي در مورد نماز ظهر عاشورا
مقام معظم رهبري از کساني که نماز ظهر عاشورا را برقرار کردند، در پيامي که به اجلاس نماز داشتند تشکر نمودند.
1- نماز موجب ترافيک و آزار مردم نشود و با نيروي انتظامي هماهنگي شود.
2- به علت اينکه خيابانها گل آلود و خوني ميباشد موکت، گوني و. . براي نماز همراه خود داشته باشند.
3- روحانيون هم در عزاداريها شرکت کنند. هم مطالعه داشته باشند و سخنراني کنند. هم سينه بزنند و. . . من افتخار ميکنم که در تاسوعا و عاشورا در دستههاي سينه زني شرکت ميکنم و براي امام حسين عليه السلام عزاداري ميکنم.
4- جايي که مسجد است در خيابان نماز نخوانيد. جاي نماز در مسجد است. اگر در نزديکي مسجد نبود آن وقت در خيابان يا پارک نماز بخوانيد.
5- اگر امکان خواندن نماز نبود به ياد اذان ظهر عاشورا اذان سر دهيد.
6- با وضو در عزا داريها شرکت کنيد.
سلام به امام حسين عليه السلام و. . . : «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ»(البلدالأمين، ص269).
مي دانيد اولين کسي که سلام ميکند، کيست؟!
خود خدا اول سلام ميکند. زيارت نامه خدا: «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمينَ» صافات/79، «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ» صافات/120، «سَلامٌ عَلى إِبْراهيمَ» صافات/109، «وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» مريم/33. اولين کسي که به اولياي خدا سلام ميکند خود خداست. در نمازمان بايد سلام کنيم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ» اين سلام يک سنت الهي است. يک فرقه بد انديش کج انديش منحرف بي سواد به نام « وهابي»ها هستند. انصافا بي سواد هستند. يک پيشنماز احمقي بود که ميگفت: من افتخار ميکنم که چهل سال است که در مدينه هستم و به پيغمبر سلام نکردهام! ! ! اينها مثل همان نسلي هستند که روي سينه پسر پيغمبر با اسب راه رفتند. بابا قرآن سلام ميکند.
از جمهوري اسلامي ايران امسال يک بچه 5 ساله(آقاي سيد محمد حسين طباطبايي) براي تشويق به مکه رفت. خداوند به ايشان نظر فرموده و هرچه از او سؤال ميشود از قرآن جواب ميدهند. ميگوييم: بفرماييد بنشينيد، آيه قرآن ميآورد. . . (البته ما حافظ قرآن داريم ولي نه اين رقمي. ميگويند دختر فضه تا 20 سال هرچه از او ميپرسيدند از قرآن جواب ميداد.) خبر رسيد به کشور صعودي. خاندان سلطنتي، وزير کشور، رجال کشوري، علماي صعودي، حافظان و استادان قرآن، اساتيد دانشگاه و. . . جلسهاي تشکيل دادند. اين بچه 5 ساله ايراني يک شيرين کاري کرد که وزير کشور صعودي بلند شد و گفت: من ته استکان ايشان را ميخواهم براي تبرک بخورم! ! (کسي که تبرک به امام صادق عليه السلام را شرک ميداند! !) اين بچه 5 ساله يک کاري کرد که طرف ماند که چه بگويد! براي ايشان اسباب بازي خريده بود. گفت: از اين اسباب بازي خوشت آمد؟ (يک آيه در قرآن داريم که حضرت سليمان عليه السلام فرمود: «بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ» نمل/36 شما با اين اسباب بازيها دلتان خوش است. «فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ» نمل/36 آنچه خدا به ما داده ارزشش بيشتر از چيزي است که به شما داده) آن بچه به وزير کشور صعودي اين آيه را خواند. چنان حالگيري کرد!
سلام نشانه ادب و احترام است. اصلا داريم: اگر کسي وارد شد و سلام نکرد به او سلام نکنيد. ولي چه خوب است که مردم را به سلام وادار کنيم. سلام نشانه هم خطي و هم فکري است. سلام نشانه صلح و مسالمت است. سلام نشانه تواضع و فروتني است. سلام يک شعار سياسي است. شعارها را بايد تکريم و تعظيم کرد: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» حج/32. هرچه گوشت و روغن گران ميشود، يک ديگ از ديگهاي عاشورا کم نميشود. مردم از همه چيزشان ميگذرند ولي از دينشان نميگذرند. و اين عشق الهي است. در زيارت عاشورا 310 مرتبه سلام داريم. لعن هم داريم.
کمي هم راجع به لعنت صحبت ميکنم: لعنت يعني دور شدن از لطف خدا. وقتي ميگوييم: لعنت خدا بر تو باد يعني خداوند لطفش را از سر تو بردارد. اصلا در قرآن لعنت داريم يا نه؟ ! بله داريم. قرآن به گروهي لعنت کرده. من فقط آيات را ميخوانم و ترجمه نميکنم: «فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرينَ» بقره/89، «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ» هود/18، «وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ» رعد/25، کساني که حق را کتمان ميکنند، قرآن ميفرمايد: «أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» بقره/159. افرادي که عقايد باطل دارند و ميگويند: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا» مائده/64 قرآن ميفرمايد: «لُعِنُوا». کساني که فريب ميدهند، به يهوديها خداوند فرمود که: شنبه ماهي نگيريد. شنبه حوض درست کردند، و روز شنبه ماهيها را از راه دريا به داخل حوض ريختند و يکشنبه آنها را جمع کردند. و گفتند: ما شنبه ماهي نگرفتيم. قرآن ميفرمايد: «لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» نساء/47. پيمان شکنها مورد لعنت خدا هستند. کساني که پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را اذيت ميکردند مورد لعنت خدا هستند: «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً» احزاب/57 پس لعنت در قرآن هست. مثلا داريم: «وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ» محمد/22، «أُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ» نساء/52 کساني که قطع رحم کنند مورد لعنت خدا هستند. انسانهاي لجباز را خدا لعنت ميکند. شايعه پراکنان، پيروي کنندگان از طاغوت مورد لعنت خدا هستند.
پس لعنت ريشه قرآني دارد. لعنت نشانه برائت، نهي از منکر، بغض، اعلام موضع، . . . است. در زيارت عاشورا ميخوانيم: «فلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ»(البلدالأمين، ص269) لعنت بر آن پيشتازان. دو پيشتاز در قرآن داريم. يکي پيشتازان در حق: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» واقعه/11-10. اما پيشتازان در باطل: «فلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ» لعنت خدا بر کسي که ريشه ظلم را به وجود آورد. در غدير خم پيغمبر(صلي الله عليه و آله) دست علي عليه السلام را بالا برد و فرمود: بعد از من رهبرتان علي عليه السلام است. حرف پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را گوش ندادند و فرزند آنها هرمله(خرمله) شد که حضرت علي اصغر 6 ماهه را به شهادت رسانيد. مواظب باشيم که از خط رهبري جدا نشويم. رهبر ميگويد: قمه نزنيد. درست است که شما عشق امام حسين عليه السلام را داريد. ولي اروپاييها فيلم قمه زدن شما را نگاه ميکنند و ميگويند: مسلمانها خود آزاري دارند. اينها وحشي هستند. براي جمهوري اسلامي بد است. آنها از عشق شما اطلاع ندارند.
ما از کجا ميدانيم که خداوند کدام را قبول ميکند!
يک وقت ميبيني هيأت بچهها را خداوند قبول ميکند.
مقدار زيادي پول براي امام کاظم عليه السلام آوردند، پيرزني هم يکي دو ريال داد. امام فرمود: همين پول قبول است. من پولهاي ديگر را قبول ندارم. جايي که خانمها نگاه ميکنند لخت نشويد. بچهها را حتما در عزاداريها شرکت دهيم. ديگها بر اساس رقابت نباشد. خدا نصيب شما هم کند زيارت امام حسين عليه السلام را. در حرم حضرت بودم که بلندگو گفت: « کلهم سفن النجاة و سفينة الحسين(عليه السلام) اسرع»(همه ائمه(عليهم السلام) کشتي نجات هستند اما کشتي امام حسين(عليه السلام) سريعتر است)، « کلهم باب الله و بابا الحسين اوسع» همه امامان باب عظمت خداوند هستند اما حساب امام حسين(عليه السلام) جداست. حسين مال خودمان است. نماز در حرم امام حسين عليه السلام شکسته نيست. خوردن کمي از تربت امام حسين عليه السلام حرام نيست(لب زدن). در راه مکه اگر خطر وجود دارد واجب الحج نيستي اما براي کربلا حتي اگر خطر دارد ميشود مشقت کشيد و رفت(استقبال از خطر). تا کربلا را داشته باشيم انقلابي هستيم. امام حسين عليه السلام محاصره اقتصادي و نظامي و. . . شد ولي تن به ذلت نداد.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
منبع : http://akhlagh.tahzib-howzeh.ir