قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ريشه‌يابي فرقه عرفان حلقه كيهاني در فرقه ريكي ژاپني(3)

بخش پایانی


درمان در ريكي و حلقه سبب وحدت وجود!

هم در ريكي و هم در حلقه آمده است كه اين اتصال با شعور كيهاني، درواقع، رسيدن به نوعي وحدت با اوست كه در پس آن عشق به هوشمندي كيهاني همه وجود شما را فرا خواهد گرفت!

در ريكي مي گويد:

غالباً بسياري از افراد مستعد ريكي را چون عشق تجربه مي كنند. عشق، قدرت وحدت بخشي است كه ما را به مرحلة عظيم تري از وحدت با همة خلقت رهنمون مي شود. هدف حقيقي بشريت، ترجمان اين مرحله به واقعيت و زندگي بخشيدن به آن است. عشق مأمن اصلي روح است، جايي كه چون قطره اي با اقيانوس بي كران هستي متحد مي شود. مرحلة اتحاد دربرگيرندة دانش و حكمت، خلاقيت و هماهنگي و نيز خودشناسي، عشق فراگير و سرور ابدي است (همان، ص28).

و در عباراتي ديگر آمده است:

بيماري و ضعف جسماني فقط حاكي از فقدان نظم بنيادين و علامت خارج شدن از اتحاد دروني با همة هستي است. هنگامي كه فردي با ريكي درمان مي شود، به مرحلة وحدت با هماهنگي جهاني بازمي گردد. اين هماهنگي، مي تواند به كوچك ترين سلول هاي او راه يابد و دوباره او را كامل و سالم گرداند. تعريف ريكي اين است كه: ريكي ما را به مرحلة كمال، يا جامعيت باز مي گرداند (همان، ص41).

و در ادامه، بيان مي دارد كه اين وحدت يا خلقت است كه به شما آگاهي مي دهد:

رفته رفته، ملاحظه خواهيد كرد كه در شما اعتمادي دروني به اين انرژي شكل مي گيرد، اعتماد به خرد و قدرتي كه بر تمامي زندگيتان چيره مي شود. رشد نويني حاصل مي شود كه شما را به بصيرت و دانش و حس آگاهي از وحدت باتمامي خلقت و به عشق مي رساند (همان، ص43).

در حلقه نيز به اين وحدت در اتصال چنين اشاره مي شود:

راه جمعي اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّ قُوا (آل عمران، 103)، راهي است كه در آن فرد در حلقة وحدت قرار مي گيرد. اين حلقه، ... سه عضو دارد: شعور كيهاني، فرد متصل كننده و فرد متصل شونده. با تشكيل حلقه، بلافاصله فيض الهي در آن به جريان افتاده، انجام كار هاي موردنظر در چارچوب اين عرفان، با تشكيل حلقه هاي مختلف تحقق مي پذيرد. براي وارد شدن به اين حلقه ها، وجود سه عضو ـ شبكة شعور كيهاني، فرد متصل كننده و فرد متصل شونده ـ كافي است. در اين صورت، عضو چهارم، الله خواهد بود.

عرفان كيهاني (حلقه) بر مبناي راه جمعي اعتصموا ، ايجاد اتصال نموده، فيض الهي نيز با تشكيل حلقة مربوط، در آن جاري مي گردد (طاهري، 1388الف، ص83).

مراتب قدرداني و سپاس گزاري از شعور كيهاني!

در حلقه و ريكي بيان مي دارد كه ما بايد از شبكه شعور كيهاني قدرداني كنيم، در ريكي آمده است:

مراتب قدرداني و سپاس گزاري: براي هرگونه درماني، بسيار مهم است كه حس قدرداني نسبت به همه چيز وجود داشته باشد؛ چراكه شخص نيروي درمان گري را از روح كيهاني، از طبيعت و از كرداركارميك مي گيرد. فردي كه درمان مي كند، فقط واسطه اي براي جريان يافتن انرژي كيهاني است. پس مهم است كه قبل از شروع ريكي يا هر نوع درمان ديگري شكرگزار باشيم (پالان، 1384، ص16).

در عرفان حلقه هم نسبت به نقش شبكه شعور كيهاني و سپاس گزاري در اين مورد تأكيد شده است و عامل بازگشت بيماري را ناسپاسي مي داند:

اين نوع بازگشت زماني رخ مي دهد كه بيمار به صورتي اختياري مرتكب تخلفاتي مي شود كه در آن، به نوعي نقش شعور كيهاني در درمان، از طرف بيمار ناديده گرفته شده و يا مورد كتمان قرار گرفته است. نمونه هاي بارز اين تخلفات، شك و ترديد، انكار و ناسپاسي، كتمان و نسبت دادن درمان به جايي غير از شبكة شعور كيهاني است (طاهري، 1388ب، ص128).

نتيجه گيري

اين مقاله درصدد بيان ابطال دو ادعاي طاهري بوده، اولاً اينكه تمام مباحث عرفاني به او وحي شده و الهاماتي است كه از سوي خداوند به وي صورت پذيرفته و اين مباحث را از جايي اقتباس نكرده است. ثانياً، او درصدد بيان عرفان اصيل ايراني ـ اسلامي است. براي رد ادعاي اول، چهارده مورد از مشتركات عرفان حلقه با فرقه ريكي بيان شد كه نشان مي دهد اين مباحث وحي الهي به طاهري نبوده است و دقيقاً ترجمه مطالب در مكاتب ديگر و ازجمله ريكي است. اين همه شباهت كذب ادعاي دوم او را نيز اثبات مي كند و مشخص مي كند كه نه تنها عرفان او اسلامي نيست، بلكه مخالف قرآن بوده و غيرالهي بودن آن را بديهي است. در مجموع، مي توان گفت: حلقه در مباحث فرادرماني خود همچنين در مباحث هستي شناسي و فيزيك كوانتوم و هم در نحوه اتصال، به طور جدي به ريكي وابسته است. ازآنجاكه ريكي بر پايه ماترياليستي بنا شده است و اتصالات آن ارتباط با موجوداتي موهوم مي باشد، ادعاي طاهري مبني بر اسلامي بودن عرفان خودساخته اش و اينكه اين مسير، همان صراط مستقيمي است كه تنها با يك نظر متصل شده و هر كسي با هر اعتقادي، اعم از كافر و مسلمان، مي تواند زير چتر عرفان حلقه بيايد، با توجه به آيات متعدد قرآن، كه صراط مستقيم را شامل اعتقاد صحيح و انجام عمل صالح مي دانند، رد مي كند. درحالي كه خود طاهري استفاده ازروش ريكي را انكار كرده و مي گويد:

ما ارواح رو دور مي كنيم، اونها (ريكي) اتصال به ارواح دارند، ببين چقدر تفاوت هست. ببينيد ما اتصال به روح نداريم. ما روح رو دفع مي كنيم. درست شد. اينا همه تفاوت داره. حالا بشينيم تفاوت هاشو با هم بذاريم در بياريم. ما اصلاً داريم ماده، انرژي، شعور، هوشمندي نه ماده است نه انرژي. درسته تو تعريف ها هست كه هوشمندي نه ماده است، نه انرژي. خلاصه جنگ هفتاد و ملت همه را عذربنه/ چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند. اينا همه از سوء تفاهماتيه كه گفتند و شنيدند. يك چيز اينجا ارزش گذاشته نشده و اون هم اينه كه به اون قرب الي الله رو بوده (طاهري، 1392ب).

درواقع، طاهري علي رغم اين همه شباهت با جدا كردن مسير خود از ريكي، راه خود را تقرب الي الله و نوعي خداشناسي مي داند. اين خود نوعي فريب ديگر است. قرآن كريم درباره آن مي فرمايد: وَمَنْ أظْلَمُ مِمَّنِ افْتَري عَلَي اللَّهِ كَذِباً أوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام: 21)؛ و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده؟ بي ترديد، ستمكاران رستگار نمي شوند.

منابع

قرآن كريم،1390، ترجمة آيت الله مكارم شيرازي، چ3، بيروت، مركز طبع و نشر قرآن جمهوري اسلامي ايران.

اميني (كارشناس آگاه پرونده)، 1392، مصاحبه، 15 تير.

باگينسكي، بودوجي و شليلا شارامون، 1386، ريكي، شيوة جامع انرژي درماني، ترجمة اكرم افشار، چ ششم، تهران، روزنه.

پالان، ون گو، 1384، ريكي، دانش راستين زندگي، ترجمة رضا رامز، چ دوم، تهران، انديشه عالم.

توفيقي، حسين، 1385، آشنايي با اديان بزرگ، تهران، سمت، چ هشتم.

جاويد، عليرضا (متخصص طب سوزني)، 1392، مصاحبه، 8 مرداد.

شاله، فليسن، 1355، تاريخ مختصر اديان بزرگ، ترجمة خدايار محبي، چ دوم.

طاهري، 1388ب، انسان از منظري ديگر، چ نهم، بي جا، عرفان كيهاني.

ـــــ ، 1392الف، مصاحبه، 8 آبان.

ـــــ ، 1392ب، مصاحبه، 11 آبان.

ـــــ ، 2011الف، انسان و معرفت، ارمنستان، گريگور تاتواتسي.

ـــــ ، 2011ب، جزوه ترم 1، 2، 3، 4، 5 6، 7، 8، تشعشع دفاعي، فراپزشكي، دوره مربيگري.

ـــــ ، 2011ج، فرادرماني، آمريكا، Create Space.

ـــــ ، جلسات كميتة عرفان.

ـــــ ، محمدعلي، 1388الف، عرفان كيهاني(حلقه)، چ ششم، قم، انديشه ماندگار.

عروسي حويزي، عبدعلي بن جمعه، 1415ق، تفسير نور الثقلين، تصحيح سيد هاشم رسولي محلاتي، چ چهارم، قم، اسماعيليان.

قانعي، مصطفي (معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت)، 1392، مصاحبه، 16 شهريور.

كاپرا، فريتيوف، 1375، تائوي فيزيك، ترجمة حبيب الله دادفرما، چ چهارم، تهران، كيهان.

گوپتا، راما، 1382، ان‍رژي درم‍ان‍ي ق‍درت‍م‍ن‍د - ب‍ا دست هاي ش‍ف‍اب‍خ‍ش، راه‍ن‍م‍اي م‍رح‍ل‍ه اول و دوم، ترجمة پروين بيات، تهران، ع‍ص‍ر روش‍ن ب‍ي‍ن‍ي.

لوبك، والتر، 1384، خودآموز كامل ريكي، ترجمة فرانك گيتي پور، تهران، ايليا گستر.

مصاحبه با آقاي پرفسور قانعي معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در تاريخ 16شهريور1392.

مصاحبه با آقاي دكتر عليرضا جاويد، متخصص طب سوزني، 8 مرداد 1392.

مصاحبه با آقاي طاهري در تاريخ 8 آبان 1392.

مكارم شيرازي و ديگران، ناصر، 1374، تفسير نمونه، ج 1، تهران، دار الكتب الاسلامية.

الندبرگ، هرمان، 1340، فروغ خاور: زندگي،آيين، رهبانيت بودا، ترجمه بدرالدين كتابي، چ دوم.

وينسر، چارميان، 1386، ريكي (نيروي شفابخش براي فكر و روان)، ترجمة كامبيز رباني، چ سوم، تهران، ثالث.

www.reikividya.org (دسترسي 14اسفند1392). ezharezohoor.blogfa.com (فايل هاي صوتي)

محمودرضا قاسمي / دانش‌آموخته سطح چهار حوزه علميه قم 


منبع : marefateadyan.nashriyat.ir
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه