جریان مهدویت در مکاتب دیگر/ مهدی موعود از نگاه فرق گوناگون شیعی
اعتقاد به مهدی و مهدویت و منجی تنها اعتقاد شیعه امامیه و دوازده امامی نیست بلکه در فرق و مکاتب مختلف شیعی این موضوع از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
مسئله مهدویت صرفا اعتقاد شیعه دوازده امامی نیست، بلکه فرق مختلف شیعه از ابتدا به شخصی به نام مهدی که منجی عالم است قائل بودند. گرچه این مکاتب در اصل اعتقاد به مهدویت با امامیه مشترک هستند ولی در مصداق خارجی آن با شیعه اختلاف نظر دارند.
در ادامه مهدویت را از سه منظر فرقه کیسانیه و زیدیه و اسماعیلیه بررسی خواهیم کرد.
کیسانیه و اعتقاد به مهدویت
کیسانیه فرقهای مذهبی و از اولین انشعابات شیعی است. اعضای این فرقه به سرکردگی مختار ثقفی به همراه شیعیان کوفه، انتقام سختی از قاتلان سید الشهدا علیه السلام گرفتند. این شاخه از شیعه به همان شتابی که پدید آمده بود، تجزیه شد. اعتقاد به امامت محمد حنفیه و قول به بداء از معتقدات این فرقه است.
برخی معتقدند، فرقهای به نام کیسانیه ساخته و پرداخته دستگاههای سیاسی امویان، زبیریان و عباسیان بوده است که هرکدام در دوره زمانی مربوط به خود به تاسیس یا ادامه این فرقه دامن زدهاند.
برخی پژوهشگران فرق و مذاهب اسلامی معتقدند محمد بن حنفیه اولین کسی بود که در اسلام مهدی نامیده شد. معتقدین به مهدویت او ادعا میکردند او در کوه رضوی سکونت کرده و از دو نهر از شیر و عسل ارتزاق میکند تا زمانی که خداوند امرش را بگشاید.
مهدویت از منظر زیدیه
زیدیه مانند دیگر فرق اسلامی به اصل مهدویت اعتقاد دارند. آنان، متولد شدن امام مهدی در گذشته و غیبت آن را نمیپذیرند و تنها معتقد به موعود بودن و ظهور امام مهدی در آخرالزمان هستند. از نگاه زیدیه، غیبت امام با شرط خروج امام و دعوت به امامت خود منافات دارد.[1] از این رو انطباق مصداق امام موعود و منتظر در امام دوازدهم شیعیان اثناعشری، را رد کرده یا حداقل تأیید نمیکنند. آنان تنها معتقدند امام منتظَر در آخرالزمان به دنیا آمده و قیام خواهد کرد.
به طور کلی مهدویت در زیدیه، مهدویت نوعیه است. آنها آخرین امام از سلسله ائمه را که جهان را پراز عدل و داد کند مهدی موعود میدانند و معتقدند باید از هر سیدی که دعوت به خود کند پیروی کرد چه بسا او همان مهدی موعود باشد اگر جهان را پر از عدل و داد کرد و کار را به اتمام رساند، مهدی موعود بودن او معلوم میشود، در غیر این صورت منتظر سید دیگری میمانند.
مهدی موعود در تفکر اسماعیلیه
اسماعيليه به دو گروه تقسيم شدهاند. عدهاي فرزند امام صادق ـ عليه السّلام ـ را، يعني اسماعيل بن جعفر را موعود خود ميدانند و عده اي به مهدي بودن محمد بن اسماعيل بن جعفر اعتقاد دارند.به عقيده اسماعيليان با پنهان گشتن محمدبن اسماعيل، دورة ستر آغاز شد و پس از ظهورش مهدي يا قائم خواهد بود. و تنها در او مرتبه ناطق و اساس يكي ميشود و شريعت اسلام را نسخ ميكند ولي شريعت جديدي نميآورد و فقط حقايق باطني نهفتهاي در وراي همه شرايع قبلي، كه تنها نخبگان از آن آگاهي دارند به طور كامل آشكار مي سازد.
به اعتقاد اسماعيليه در دوره واپسين تاريخ مقدس و پيش از آنكه جهان به آخر رسد، تمام رازها و رمزها توسط او آشكار شده و حقايق براي تمام جهانيان معلوم ميشود. به طوري كه ديگر نيازي به ظاهر شرايع نيست و امام ناطق (محمدبن اسماعيل) به عدالت بر جهان فرمان خواهد راند و سپس عالم جسماني را به پايان ميرساند و به داوري روز رستاخيز، خواهد پرداخت، دور او پايان زمان و عصر تاريخ بشريت خواهد بود.
در پایان
شیعیان فرقه های غیر از امامیه گرچه به مهدی موعود باور دارند اما در مصداق اشتباهاتی دارند که آن ها را از مسیر حقیقت گمراه کرده است.
همان طور که از ادله مفصل در کتب اعتقادی فهمیده می شود، امامان شیعه دوازده نفر هستند که آخرین آن ها غیبت کرده و به اذن خدا تا زمانی نا معین در کنار مردم به صورت نا آشنا زندگی می کند و مردم همچون خورشید پشت ابر از وجود او بهره مند می شوند.
پی نوشت ها:
[1] تاریخ و عقاید زیدیه، ص۲۹۱
[2] تاريخ و عقايد اسماعيليه ص 162
منابع:
پرسمان دانشجویی
منبع : ویکی شیعه