قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1396 ساعت 7:21 بعد از ظهر

استاد انصاریان: زشتی‌های اخلاقی، حجابی بین انسان و رحمت پروردگار

 دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: در آیات و روایات اخلاق به دو بخش تقسیم شده، اخلاق مثبت و منفی، الهی و شیطانی، حسنات و سیئات. اگر کسی کمبود اخلاقی داشته باشد، این کمبود اخلاقی حجاب بین او و رحمت پروردگار است، زشتی‌های اخلاق انسان را از پروردگار دور می‌کند.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ حضرت قاسم(ع) اظهار کرد: علمای شیعه کتاب‌های مختلفی را در علوم گوناگون نوشته‌اند. یک رشته از تألیفات آنها که از بهترین تألیفات دورهٔ تاریخ انسان است، کتاب‌های اخلاقی‌شان است؛ البته این کتاب‌ها از قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) ریشه گرفته است.

محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی به چند کتاب قدیمی اخلاقی اشاره و تصریح کرد: یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌های اخلاقی «طهارت‌ الاعراق»؛ یکی دیگر از کتاب‌های اخلاقی «اوصاف ‌الاشراف» خواجه نصیرالدین طوسی(ره) است که از اسم آن پیداست مطالبش چیست؛ یکی از کتاب‌های مهم اخلاقی که می‌توان گفت از همهٔ کتاب‌ها مفصّل‌تر است، «محجة‌ البیضاء» فیض کاشانی(ره) است که حدود چهارهزار صفحه و ترجمه هم شده است. همچنین تقریباً در اواخر زندیه، کتاب «جامع ‌السعادات» را مرحوم ملامهدی نراقی(ره) نوشت که این کتاب را فرزندش ملااحمد تحت عنوان «معراج ‌السعاده» ترجمه کرد. بعد از اینها کتاب‌های زیادی نوشته شده است. من خودم یک کتاب در محور همین مسائل اخلاقی دارم که پانزده جلد است و هر جلد نزدیک چهارصد صفحه است. این کتاب‌ها را که آدم می‌بیند، معجزهٔ اسلام را می‌بیند که پیغمبر و ائمهٔ طاهرین(ع) در 1500 سال پیش نشان داده‌اند که مهم‌ترین روانکاو و روان‌شناس بوده‌اند.

خداوند اهل گذشت است

استاد انصاریان با بیان اینکه اخلاق در دو ناحیه است، گفت: یک ناحیه‌ آن حسنات اخلاقی است، یعنی آن صفاتی که اصلش در پروردگار و بی‌نهایت است. ما این صفات پروردگار را در قرآن مجید نزدیک به دوهزار آیه می‌بینیم که کم نیست و بخشی از اخلاق پروردگار را بیان می‌کنند. خدا اهل گذشت است که این یک مسئلهٔ اخلاقی است.

پروردگار هیچ‌گاه از قدرت خود سوء‌استفاده نمی‌کند

او ادامه داد: اگر خداوند دیرگذشت بود، باید می‌گفتیم پروردگار کمبود مهر و محبت دارد. دیرگذشت نیست و زودگذشت است؛ البته قدرت دارد که دیرگذشت باشد، ولی ما یک مورد نمی‌توانیم در قرآن و یا در روایات پیدا کنیم که پروردگار عالم از قدرتش سوء‌استفاده کرده باشد؛ یعنی بگوید من قوی هستم و فعلاً نمی‌خواهم گذشت کنم. اگر جای گذشت باشد، حتماً گذشت می‌کند.

استاد انصاریان گفت: امیرالمؤمنین(ع) در دعای کمیل به ما فرموده که خدا «سریع‌ الرضا» است. «سریع» یعنی گذشت. پروردگار عالم بسیار سریع است و این سرعتش فوق‌العاده است، به‌محض اینکه زمینهٔ گذشت از طرف عبد فراهم شود،  گذشت می‌کند.

گذشت‌نکردن از زشتی‌های اخلاقی است

محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه کنار صفت اخلاقی گذشت، صفت اخلاقی بی‌گذشتی است، تصریح کرد: زودگذشتن از حسنات اخلاقی است و گذشت‌نکردن از زشتی‌های اخلاقی است.  

پیش‌زمینه عمل به آیات و روایات دوری از تکبر و لجاجت است  

استاد انصاریان گفت: اگر بخواهیم به روایات و آیات قرآن عمل کنیم، باید دو چیز در ما نباشد: یکی تکبر و یکی لجاجت؛ چون اگر تکبر داشته باشم، به سراغ اخلاق خدا نمی‌روم. کبر بافت ابلیس است و اگر تکبر داشته باشم، به سراغ ابلیس می‌روم که این رنگ تکبر را از او گرفته‌ام. وقتی من متکبر باشم، گذشت نمی‌کنم؛ چون خودبرتر بین هستم و وارد حسنات اخلاقی نمی‌شوم و اگر لجباز هم باشم، گذشت نمی‌کنم تا رابطه‌ام قطع شود. من باید مانعی در باطنم نباشد که بتوانم به حسنات اخلاقی عمل کنم، در عمل‌کردن هم سرعت داشته باشم.

عالم بی‌عمل چراغی است که روشنایی ندارد

او به عالم بی‌عمل در زمینه اخلاقی اشاره و خاطرنشان کرد: گاهی فردی کتاب خیلی خوبی می‌نویسد که گُل هم می‌کند و همه هم می‌خرند، اما وقتی که به سراغ خود آدم می‌آیند، می‌بینند که از نظر رفتار و کردار و اعمال از نوشتهٔ خودش خیلی بیگانه است. اسم این آدم در اسلام عالم بی‌عمل است. پیغمبر دربارهٔ عالم بی‌عمل می‌گوید: عالم بی‌عمل چراغی است که روشنایی ندارد. چراغی که روشنایی ندارد و یک لامپ سوخته است و به دردی نمی‌خورد. همچنین پیغمبر(ص) می‌فرماید: آنکه می‌داند و به دانایی خودش عمل نمی‌کند، «کشجر بلا ثمر»، مثل درختی است که میوه نمی‌دهد. مثلاً می‌داند دروغ زشت است و حتی از نظر شرع حرام است، اما دروغ می‌گوید.  

استاد انصاریان افزود: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: حتی به سراغ دروغ به شوخی هم نروید. دروغ جزء همان زشتی‌های اخلاقی است، ولی صدق و راستگوییِ به‌جا، البته اینکه اسلام می‌گوید راست بگو، جای راست‌گفتن هم معلوم کرده است. یک‌وقت من یک حرف راستی را در حق کسی می‌زنم که آبرویش به باد می‌رود، این سخن راست حرام است؛ حرف راستی می‌زنم که مال کسی لطمه می‌خورد، این حرام است؛ اما یک‌وقت دروغی می‌گویم که آبرویی به باد می‌رود، به شوخی هم دروغ را گفتم، این حرام است، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: از دروغ جدی و شوخی بپرهیز. من می‌دانم دروغ زشت است، ولی دروغ می‌گویم؛ من می‌دانم ظلم زشت است، ظلم می‌کنم؛ من می‌دانم دارم سر رفیقم را کلاه می‌گذارم و میلیون‌ها تومانش را می‌برم و نمی‌خواهم هم بدهم، می‌دانم زشت است، ولی انجام می‌دهم. چنین نفری از نظر پیغمبر(ص) عالم بی‌عمل است.

عالم بی‌عمل خیلی زودتر از جاهل بدکار به جهنم می‌رود

محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: فکر نکنید اگر پیغمبر می‌گوید عالم بی‌عمل، یعنی آن که لباس روحانیت تن اوست، بلکه عالم یعنی آن که به 1 تا 10 حقیقت داناست. ما گنهکار جاهل هم داریم، قرآن مجید می‌فرماید: «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکمْ سُوءاً بِجَهٰالَةٍ» ﴿الأنعام، 54﴾ ، یک‌وقت خبر نداشتی که این عمل گناه است و انجام دادی، این توبه دارد و پروردگار هم قبول می‌کند؛ ولی کننده را پیغمبر نمی‌گوید عالم بی‌عمل، خود قرآن هم می‌گوید: «سوء بجهاله»، به نادانی این کار را کرده است، بعد پیغمبر می‌فرمایند: عالم بی‌عمل خیلی زودتر از جاهل بدکار به جهنم می‌رود؛ چون عالمی که به جهنم می‌رود، به او می‌گویند می‌دانستی زشت است و مرتکب شدی؛ کتاب خوبی هم نوشته بودی و به زشتی‌ها اشاره کردی، اما خودت به زشتی‌ها آلوده بودی بنابراین زودتر به جهنم برو.

محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی خاطرنشان کرد: به جاهل هم می‌گویند چرا نرفتی که یاد بگیری؟ عیب جاهل در چرا نرفتی یاد بگیری است و عیب عالم این است که می‌دانسته و مرتکب کار زشت شده است؛ یعنی خدا در قیامت، همه را به یک چشم نگاه نمی‌کند و در دنیا هم انبیاء همه را به یک چشم نگاه نمی‌کردند و بین مردم فرق می‌گذاشتند. ما خیلی از این فرق‌ها را در فقه می‌بینیم.

استاد انصاریان ادامه داد: کسی زنا کرده و او را می‌گیرند، حالا اشتباه هم می‌کند و اقرار می‌کند؛ چون به ما دستور داده‌اند که نمی‌خواهد به گناهتان اقرار و اعتراف کنید و نمی‌خواهد گناهتان را برای کسی تعریف کنید. به آبرویتان لطمه نزنید! به ما حق نداده‌اند که گناهانی را که مرتکب شده‌ایم، برای دیگران بگوییم. نیازی هم ندارد که در دادگاه به گناهم اعتراف کنم؛ اما اگر نمی‌دانستم که نباید اعتراف کنم و به آبروی خودم لطمه بزنم، دین گفته واجب است آبرویت را حفظ بکنی، ولو در دادگاه و پیش قاضی نگو، نمی‌دانستم که دین برای حفظ آبروی من گفته گناهت را خبر نده و حالا گناهم را خبر داده‌ام، قاضی هم فرض کنید قرآن مجید را باز می‌کند و سورهٔ نور را می‌آورد و به من مجرم می‌گوید: ببین پروردگار صریحاً در قرآن برای تو جریمه گذاشته و جریمه‌ات هم بنا به گفتهٔ خود خدا «معة جلده»، صد شلاق است؛ آن‌هم نه در اتاق خلوت، بلکه باید در یک مسجد بیاورند و جلوی مؤمنین بخوابانند و صد تازیانه به تو بزنند. این حکم الهی است! گنهکار می‌گوید: والله بالله! من از این حکم خبر نداشتم و راست هم می‌گوید که نمی‌دانسته است. همین جاهل بوده که نباید گناهش را بگوید و هم نمی‌دانسته که این گناه صد شلاق جلوی چشم مردم دارد. دین می‌گوید وقتی گنهکار بگوید نمی‌دانستم، حرام است که به او شلاق بزنید، حتی یک‌ ضربه.

هر جا دین کار نمی‌کند، شقاوت، تیره‌بختی، ظلم و پستی کار می‌کند

استاد انصاریان با بیان اینکه هر جا دین کار نمی‌کند، شقاوت، تیره‌بختی، ظلم و پستی کار می‌کند؛ گفت: هر جا دین کار می‌کند، یعنی خدا، اخلاق، کرامت و شرف انسانی کار می‌کند. پروردگار توبه را قبول می‌کند؛ چون اخلاق خداست و «قابل التوبه» است. این جمله در اول سورهٔ مبارکهٔ ملائکه (سوره فاطر) است. او می‌دانسته که خدا توبه را قبول می‌کند و بعد می‌دانسته که خدا زودگذشت است و لجبازی ندارد، خداوند سوء‌استفاده‌چی از قدرتش نیست که به بنده‌اش بگوید قدرت دارم و نمی‌خواهم تو را ببخشم، خدا چنین حرفی از ازل نداشته و تا ابد هم ندارد. همچنین در بخشش هم بسیار سریع است، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «الندم توبة»، همین که از عمل زشتت پشیمان می‌شوی، همین توبه است و همین باعث گذشت پروردگار است، آن‌هم گذشت سریع.

کمبود اخلاقی حجابی بین مخلوق و رحمت خالق است

او تقسیم بندی اخلاق براساس آیات و روایات به دو بخش را مورد بررسی قرار داد و  گفت: این دو بخش شامل، مثبت و منفی، الهی و شیطانی، حسنات و سیئات است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: اگر کسی کمبود اخلاقی داشته باشد، این کمبود اخلاقی حجاب بین او و رحمت پروردگار است. این زشتی‌های اخلاق آدم را از پروردگار دور می‌کند. «البخیل بعید من الله و بعید من الناس» که ضد آن «السخی قریب من الله و قریب من الناس»، بخیل از خدا بیگانه است و از خلق هم بیگانه است، اما آدم باسخاوت و دست‌به‌جیب هم با خداست و هم با خلق خداست؛ چون خدا او را دوست دارد. آدم دست‌به‌جیب کار خدا را می‌کند و نان‌رسان است، مردم هم دوستش دارند؛ اهل محل می‌گویند عجب آدم خوبی است! دعایش کنیم، احترام کنیم. گفتار پیغمبر است: «قریب من الله و قریب من الناس».

او گفت: در «اصول کافی» روایتی است که موسی‌بن‌جعفر(ع) برای یکی از شاگردانشان حسنات و سیئات را به عنوان حَسنات عقلی و سیئات جهلی بیان می‌کنند؛ اگر آن روایت را بخوانید، تقریباً به خوبی‌ها و بدی‌های اخلاق عالِم و آگاه می‌شوید.

استاد انصاریان در پایان گفت: یک بخش اخلاقْ حسنات و یک بخش هم زشتی‌هاست و یک حسنهٔ اخلاقی سخی‌بودن است. روزی شخصی خدمت آقای بروجردی(ره) آمد که هنوز منبر شروع نشده بود. ایشان آمده بود تا روضه گوش بدهد و حیاط هم پر بود. یک بسته اسکناس پنج تومانی، نه پنج‌هزار تومانی جلوی آقای بروجردی گذاشت و گفت: آقا این سهم امام من است، بعد دست ایشان را بوسید و خداحافظی کرد؛ مثل اینکه مسافر بود و می‌خواست برود، در روضه نماند. این دسته اسکناس کِش هم نداشت و بسته نبود. شاید مثلاً 150 دانه پنج تومانی بود، یک‌مرتبه باد گرفت و از لای چادر باد آمد، تمام این اسکناس‌ها را پخش در حیاط کرد. آقای بروجردی سکوت کردند، باد که نشست، به خادم‌ خودشان گفتند: احدی را نگویید که پول را برگرداند، هر کسی جلوی او پول افتاده، برای خودش باشد. این کرامت و سخاوت است.

انتهای پیام /

 

برای مشاهده بیشتر - اینجا - کلیک کنید.


منبع : پایگاه عرفان
  • تکبر
  • زنا
  • حسنات و سیئات
  • لجاجت
  • عالم بی‌عمل
  • جاهل بدکار
  • زشتی‌های اخلاقی
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه