بین معنای رستگاری و حسن عاقبت نیز تفاوت وجود دارد. حسن عاقبت در لغت به معنی نیکی پایان کار است([1]) و در اصطلاح بدین معناست که انسان در هنگام مرگ دارای اعتقادات درست و اعمال نیکی باشد که پس از مرگ دچار عذاب و غضب الهی قرار نگیرد بلکه مشمول پاداش و نعمتهای بهشتی شود. اگرچه ممکن است چنین شخصی در طول زندگی خود، ابتدا عقاید باطلی داشته و گناهانی نیز مرتکب شده اما به هر طریقی با توبه و جبران گذشته در اواخر عمرش هدایت شده است.
رسول اکرم(ص) میفرماید:
«لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ، لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ- حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَهُ([2])؛ مؤمن پیوسته از سوء عاقبت خود بیمناک است و به اینکه آیا به مقام خشنودی خدا میرسد یا نه، تا هنگام مرگ و آمدن فرشته مرگ یقین ندارد.»([3])
در مقابل حسن عاقبت، سوء عاقبت قرار دارد. سوء عاقبت بدین معناست که انسان در مقطعی از زندگی دارای عقاید درست و اعمال نیکی باشد و دستورات الهی را انجام دهد، اما در اوخر عمرش و در هنگام مرگ دچار عقاید باطل شود و کارنامه عملش نیز پر از نافرمانی و گناه باشد، چنین انسانی پس از مرگ دچار عذاب الهی میشود.
بنابراین در مفهوم حسن عاقبت و سوء عاقبت دو امر لحاظ شده است؛ یکی عقاید و اعمال گذشته انسان و دیگری عقاید و اعمال انسان در اوخر عمرش و هنگام مرگ؛ از این رو معنای حسن عاقبت و رستگاری با یکدیگر متفاوت است.
اگر چه معنای لغوی و اصطلاحی حسن عاقبت با رستگاری متفاوت است، اما مصادیق یکسانی دارند. به این معنا که هر کسی رستگار شود، به طور حتم حسن عاقبت پیدا کرده است و همه کسانی که حسن عاقبت پیدا میکنند، در زمره رستگاران هستند.
فیض کاشانی در ذیل آیه )وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَنْ جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِنْدِهِ وَمَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ(([4])؛ درباره رستگاران مینویسد:«لا يَفُوزونَ بِالْهُدَى فِي الدُّنْيَا وَ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ فِي الْعُقْبَى([5])؛ در دنیا به وسیله هدایت پیروز نمیشوند و در آخرت نیز عاقبت به خیر نخواهند شد.» از امام علی7 نیز روایت شده است: «إِنَّ حَقِيقَةَ السَّعَادَةِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالسَّعَادَةِ وَ إِنَّ حَقِيقَةَ الشَّقَاءِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالشَّقَاءِ([6])؛ حقیقت سعادت این است که عمل انسان به سعادت و خوشبختی پایان یابد و حقیقت شقاوت این است که عمل انسان به بدبختی پایان یابد.»
نتیجه این که انسانهایی که سوء عاقبت پیدا کردهاند، جزو رستگاران نخواهند بود؛ اما کسانی که حسن عاقبت پیدا کردهاند، در سرای آخرت به طور قطعی در زمره رستگاران قرار خواهند گرفت و از حیات و نعمتهای ابدی بهرهمند میشوند.
نکتهای که در اینجا ضرورت دارد، بیان شود اینکه بعضی از مردم در این تصورند که عاقبت به خیری این است که کسی عمری را خوش باشد و در پایان عمر توبه کند و عمل نیکو انجام دهد. در حالی که این شیوه صحیح نیست. در حقیقت عاقبت به خیر یعنی اینکه انسان زندگی جدیدی را برپا کند و با نیت و عمل شایسته از دنیا برود. به ویژه هر گاه انسانی در دنیا از نظر مالی به یاری بندگان مؤمن بشتابد از کرامت و لطف و رحمت الهی خاصی برخوردار میشود. انفاق مالی به صورت صدقه و قرض از اسباب آمرزش گناهان، نجات از آتش دوزخ و بهرهمندی از نعمتهای فراوان بهشت است و اگر با قصد رضای الهی باشد، سرانجام خیری مؤثّر برای انسان در پی خواهد داشت.
روایت شده پیامبر اکرم(ص) به یکی از مسلمانان فرمود: میخواهی تو را به موضوعی راهنمایی کنم که با عمل به آن خداوند تو را به بهشت ببرد. آن شخص گفت: آری ای رسول خدا!
پیامبر(ص) فرمود: از آنچه خداوند به تو داده تو هم به نیازمندان بده. آن شخص گفت: اگر خودم نیازمندتر از او باشم چه کنم؟
حضرت فرمود: مظلوم را یاری کن. آن شخص گفت: اگر خودم ناتوانتر از او باشم چه کنم؟
رسول اکرم(ص) فرمود: برای نادان کاری انجام بده، یعنی راهنماییاش کن. آن شخص عرض کرد: اگر خودم از او نادانتر بودم چه کنم؟
حضرت فرمود: زبانت را به غیر از خیر خاموش نگه دار. آیا شاد نمیشوی که یکی از این خصلتها در تو باشد و به بهشت برده شوی؟!([7])
این حکایت نشانگر آن است که یاری رسانی مؤمن منحصر به کمک مالی تنها نیست؛ بلکه هر گونه حرکتی که سبب نجات شخص از گرفتاری مالی و کاری و جانی، حتی مشکلات علمی و دینی گردد، از شیوههای ختم به خیر و کامروایی است.
از سوی دیگر ترس از عاقبت سوء و شومی سرانجام، دلهای اهل معرفت را جریحهدار ساخته و بر آن نالهها از سینه و اشکها از دیدگان برآمده است. گروهی از اهل عرفان از درک آن حالت ناتوان شدهاند و قدمهایشان لرزیده است. بنابراین اهل حق و سعادت، با دعا و ذکر و اشتیاق به حق تعالی، طلب حسن عاقبت میکنند و تداوم بر این حال را تا دم مرگ، خواستارند.
-------------------------------------------------------------------
[1]. لغتنامه دهخدا: ذیل واژه حسن عاقبت.
[2]. التفسیر الإمام العسکری7: 239؛ تفسیر الصافی:1/ 127؛ بحار الأنوار: 24/ 26؛ باب 25، حدیث 24.
[3]. رسول اکرم(ص) در روایت دیگری میفرماید:«خَيْرَ الْأُمُورِ خَيْرُهَا عَاقِبَةً»؛ من لا یحضره الفقیه:4/ 402؛ حدیث 5868؛ الأمالی«صدوق»: 488؛ مجلس 74، حدیث 1؛ «بهترین کارها آن است که عاقبتش نیکو است.» امام سجاد7 نیز میفرماید: «وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَيَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ وَ نَكْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاكَ وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَة»؛ صحیفه سجادیه: دعای 33؛ «خدایا! داغ ناتوانی معرفت را نسبت به آنچه برایمان اختیار کردی، بر پیشانی ما نزن؛ تا بزرگی و عظمتت را سبک انگاریم و جایگاه خشنودیت را ناپسند شماریم و به چیزی که از حسن عاقبت دورتر است، متمایل شویم.»
[4]. قصص (28): 37؛ «موسی گفت: پروردگارم به کسی که از نزد او هدایت آورده، و به کسی که فرجام نیک برای اوست داناتر است، بیتردید ستمکاران [در هیچ کاری] پیروز نمیشوند.»
[5]. تفسیر الصافی:4/ 90.
[6]. معانی الأخبار: 345؛ بحار الأنوار: 68/ 364؛ باب 90، حدیث 3.
[7]. بحار الأنوار: 68/ 296، باب 78، حدیث 69.
برگرفته از کتاب راه و رسم رستگاری نوشته استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان