خداوند متعال از ميان مخلوقات خود، انسان را به عنوان اشرف مخلوقات برگزيده[1] و از ميان آنان، انسانهاى كامل را به عنوان الگو قرار داده است[2] که اين الگوها داراى امتيازات و فضيلتهاى ويژهاى هستند. حضرت امام حسين(ع) نمونهاى برجسته از اين اسوههاى پاك است و همة انسانها موظّفاند ایشان را به عنوان الگو و سرمشق خود انتخاب نمايند.[3] از میان این الگوها و انسانهای کامل، سرور و سالار شهيدان، حضرت امام حسين(ع) داراى فضايل بیشماری هستند كه مايه فخر و عزت آدميان گرديده است. جايگاه اباعبداللهالحسین(ع) به گونهاى است كه رسول خدا(ص)در مورد ایشان مىفرمايند:
«حسين منّي وأنا من حسين»[4]
البته فضايل شخصيتى آن حضرت(ع) فراتر از حدّ بیان است و شناساندن شخصيّت والاى حضرت امام حسين(ع) در قالب الفاظ و عبارات كار بسیار دشوارى است؛ امّا در اين نوشتار سعى شده است گلبرگهايى از فضایل آن چراغ هدايت، با بهرهگيرى از روايات بیان شود.
وجود مقدس حضرت سیدالشهداء(ع) انسان کامل و جامعی است که پروردگار عالم، فضائل همه انبیا را در او خلاصه کرده و ایشان وارث همه کمالات انبیا بوده است. در ابتدای زیارت وارث این معنا را میخوانیم:
«السلام علیک یا وارث آدم صفوة الله»[5]
آن حضرت حقیقت معنای (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کلَّها)[6] را از حضرت آدم(ع) به ارث برده است.
امام حسین(ع) همچنین آنچه را که نوح(ع) در نهصد و پنجاه سال از پروردگار عالم کسب کرده، از آن حضرت به ارث برده است.
«السلام علیک یا وارث نوح نبی الله»
در این ارث و میراث سخن از زمین و ساختمان و پول و اشیا نیست، بلکه سخن از معنویت، کرامت و روحیات و علم و حقیقت است.
امام صادق(ع) در ادامه زیارت میفرماید:
«السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله، السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله، السلام علیک یا وارث عیسی روح الله»
تا جایی که میفرماید: آنچه را که خدا به پیامبرش(ص) و به امیرمؤمنان(ع) عنایت کرده، امام حسین(ع) به ارث برده است. چه کسی میتواند ارثی را که حضرت سیدالشهداء(ع) از انبیاء و اولیاء و پاکان برده است، تعریف کند و گویا تمام پیامبران و اولیای خدا همین یک وارث را داشتهاند که هرچه پروردگار عالم به همه آنان عنایت کرده بود، بعد از خودشان به ایشان رسیده و ایشان آنقدر قدرت معنوی داشته که تمام آنها را به ارث ببرد و در خود نگه دارد.
یکی از مهمترین چیزهایی که امام حسین(ع) از انبیای الهی به ارث برده، علم آنان است.
علم امام حسين(ع)، علم جامع و كامل است؛ زیرا رسولخاتم(ص) وارثِ تمام علوم انبياي الهي[7] بوده است و تمام علوم پيامبر اسلام(ص) به امیرمؤمنان، علی(ع) و از ايشان به امام حسن مجتبي(ع) و سپس به سيّدالشهدا(ع) به ارث رسيده است. هر چند علم حضرت سيّدالشهدا(ع) از تمام ملائکه، جنيان، انسانها و هر موجود دیگر دارای عقلی بالاتر است، امّا در دعاي عرفه خود آن حضرت ميفرمايند: «من در کمال جهل به سر ميبرم!»[8]
دشواریها و پیچیدگیهای مقام اسماء و صفات الهی و ظرایف آن، سبب کرنش اهلبیت: و اظهار جهل در مقابل خداوند شده و هرکسی توان تفسیر برخی از آن مقامات را ندارد؛ از این رو وقتي وجود مقدس حضرت سيّدالشهدا(ع) ميفرمايد: «من در جهل به سر میبرم»؛ به طور طبیعی و بدیهی انسانهای عادی باید به جهل کامل اقرار کنند؛ بنابراین بیدلیل نیست که افرادي همچون ملّاصدرا[9] و شيخ الرئيس ابنسينا[10] در اینباره سکوت کردهاند، ميرداماد[11] به لکنت و سکوت افتاده و حاج ملا هادي سبزواري[12] در این مقام، احساس حقارت کامل کرده است.
----------------------------------------------------------------------
[1]. ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾ اسراء(17):70؛ «به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم.»
[2]. ﴿وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأخْيَارِ﴾ ص(38):47؛ «به يقين آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيكان اند.»؛ ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ احزاب(33):21؛ «يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است.»
[3]. الإرشاد «مفيد»: 2/29؛ «وَ جَاءَتِ الرِّوَايَةُ بِمِثْلِ ذَلِكَ عَنِ الْحُسَيْن7 أَنَّهُ قَالَ لِأَصْحَابِ ابْنِ زِيَادٍ: مَا بَالُكُمْ تَنَاصَرُونَ عَلَيَّ أَمَ وَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلْتُمُونِي لَتَقْتُلُنَّ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ لَا وَ اللَّهِ مَا بَيْنَ جَابَلْقَا وَ جَابَرْسَا ابْنُ نَبِيٍّ احْتَجَّ اللَّهُ بِهِ عَلَيْكُمْ غَيْرِي»؛ و روايتى مانند اين از حسينبنعلى: رسيده كه در كربلا به پيروان پسر زياد فرمود: چيست شما را كه در دشمنى با من دست بهم داده ايد؟ آگاه باشيد: بخدا! اگر مرا بكشيد هر آينه حجت خدا را بر خويشتن كشته ايد، بخدا سوگند در ميان جابلقا و جابرسا پسر پيغمبرى كه خدا بوسيله او بر شما احتجاج كند جز من نيست.
[4]. بحار الأنوار: 43/ 261؛ مسند أحمد: 4/ 172؛ حسين(ع) از من است و من از حسینم(ع) .
[5]. مصباح المتهجد: 719، دعاء الموقف لعلی بن الحسین7: بحارالأنوار: 98/199، باب 18، حدیث 32.
[6]. بقره (2): 31؛ «و خدا همه نامها [ی موجودات] را به آدم آموخت.»
[7]. این نکته لازم به ذکر است که در «زیارت وارث» ، پس از آنکه نام سیدالشهدا(ع) را به عنوان میراثدار انبیای الهی میدانیم به این نکته اشاره میشود که علم و فضایل و مناقب انبیای الهی: در سیدالشهدا(ع) به عنوان میراث قرار گرفته است و سیدالشهدا(ع) مستجمع کمالات انبیای الهی: است: «السلام علیک یا وارث آدم صفوة الله، السلام علیک یا وارث نوح نبیالله». مفاتیحالجنان، زیارت وارث.
[8]. اشاره به این فراز از دعای عرفه: «لَم یَمنَعکَ جَهلی وَ جُرأَتی عَلَیکَ أن دَلَلْتَنی علی ما یُقرّبنی»؛ إقبالالأعمال: 1/ 340.
[9]. محمّد بن ابراهيم، مشهور به ملّا صدرا و صدر المتألهين، فيلسوف بزرگ ايرانى است. وى در جوانى به اصفهان رفت و نزد مير محمّد باقر مشهور به ميرداماد حكمت آموخت و علوم شرعى را نزد شيخ بهاء الدين عاملى فرا گرفت و در رياضى نيز مهارت يافت. مدّتى در قم به افاضه مشغول گرديد و سپس به امر شاه عباس دوم به شيراز بازگشت و در موطن خود به تدريس و افاده مشغول شد. او هفت سفر به حج رفت و در آخرين سفر در بصره درگذشت و همان جا مدفون شد. او شاگردان بسيار داشت كه از آن جمله بايد ملّا محسن فيض كاشانى و ملّا عبد الرزاق لاهيجى را كه به دامادى او مفتخر گشتند نام برد. از آثار او میتوان به اسفار اربعه، شواهد الربوبيه، مبدأ و معاد، مشاعر، عرشيه، شرح هدايه اثيريه، حاشيه بر الهيات شفا، تعليقه بر حكمة الإشراق و شرح اصول كافى نام برد. (فرهنگ معين، ذيل مدخل صدر الدين شيرازى ).
[10]. أبوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به أبوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا در سال 416 ق در همدان متولد شد. او پزشکی ماهر، شاعر و از تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایران است که به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی مشهور است. وی نویسنده کتاب شفا -که یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است- و القانون فی الطب که یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است میباشد. او در سن 58 سالگی درگذشت و در شهر همدان مدفون شد.
[11]. سیّد محمّد باقر فرزند محمّد داماد استرآبادی مشهور به «میرداماد» از علمای بزرگ و حکمای برجسته عهد صفوی است. نسب میرداماد به امام حسین(ع) میرسد. وی لقب «داماد» را از پدرش گرفته بود، پدر او، سیّد محمّد داماد استرآبادی به سبب داشتن افتخار دامادی محقّق کرکی، فقیه بزرگ زمان شاهِ طهماسب صفوی، ملقّب به «داماد» گردید. بعدها این لقب به فرزندش محمّد باقر نیز اطلاق شد. میرداماد در سال ۱۰۴۰ در بین راه مسیر کربلا و نجف درگذشت و در حرم علی بن ابیطالب(ع) دفن شد.
[12]. ملّا هادی سبزواری (۱۲۱۲-۱۲۸۹ هجری قمری) در شهر سبزوار به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا مهدی سبزواری یکی از دانشمندان علوم اسلامی بود. ملّا هادی پس از فراگیری علوم مقدّماتی، برای تکمیل درس به مشهد رفت. پس از آن برای تحصیل عرفان و فلسفه راهی اصفهان شد و در جلسات درس استادانی از جمله: ملّا حسین سبزواری، علّامه محمد ابراهیم کلباسی، آقا شیخ محمد تقی، ملّا علی مازندرانی نوری اصفهانی و ملّا اسماعیل کوشکی حاضر شد. ملّا هادی در سال ۱۲۴۲ به مشهد بازگشت و پنج سال در مدرسه حاج حسن مشغول تدریس شد. ملّا هادی سبزواری عصر روز بیست و پنجم ذی الحجه سال ۱2۸۹ قمری در سن ۷۷ سالگی درگذشت. بنای آرامگاه او در ضلع جنوبی میدان کارگر شهر سبزوار واقع است.(دانشنامه آزاد)
برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان