قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عناد و جهل، عامل سقوط شمر

نقل است وقتى حضرت امام حسين(ع) بر خاك افتاد، شمر[1] به سنان[2] دستور داد تا سر از بدن حضرت جدا كند. سنان در پاسخ او گفت:

«و الله لا أفعل، فيكون جدّه محمّد(ص) خصمى»؛

به خدا قسم، من اين كار را نمى كنم، چون جدّش دشمن من خواهد بود!»

«فغضب شمر لعنه الله و جلس على صدر الحسين(ع)و قبض على لحيته و همّ بقتله فضحك الحسين(ع) فقال له: أتقتلنى و لا تعلم من أنا؟؛

شمر از اين سخن خشمگين شد و روى سينة مبارك حضرت نشست و محاسن ايشان را در دست گرفت و قصد كشتن امام را كرد؛ در اين حال امام لبخندى زد و به او فرمود: چگونه مرا مى كشى؟ آيا نمى دانى من كيستم؟»

 

پاسخ شمر در اين جا خيلى عجيب و تكان دهنده است. او گفت:

«فقال: أعرفك حق المعرفة: أمّك فاطمة الزهراء(س)، و أبوك على المرتضى(ع)، وجدّك محمّد المصطفی(ص)، و خصمك العلى الأعلى، أقتلك و لا أبالى[3]؛

تو را به خوبی مى شناسم: مادرت فاطمه زهرا(س) و پدرت على مرتضی(ع) و جدّت محمّد مصطفی(ص) است. با اين همه، پروردگار دشمن توست. از اين رو، تو را مى ‌كشم و باكى از چيزى ندارم!»

عناد و جهل انسان را به هر جایی می‌کشاند! وقتى انسان جاهل باشد و جاهلانه به دنبال معلّم و رهبر بگردد، به جاى پیامبراكرم(ص) به دام شیاطین، ماركس، هِگل و انگِلس مى افتد و به راحتى دين پيامبر‘ را به معاويه مى ‌سپارد و به حضرت اميرالمؤمنين(ع) پشت مى‌ كند و در خيال باطل خويش خدا را دوستدار يزيد و دشمن امام حسين(ع) مى‌ بيند.

از اين روست كه پيامبر اكرم(ص) جهل را بزرگ ترين فقر[4] و امام رضا(ع) آن را سخت ترين دشمن انسان مى شمارند.[5] چون اگر كسى با آن زندگى كند، ساختمان سعادت دنيا و آخرت خود را بر باد داده است.

 

-----------------------------------------------------------------

[1]. نام کامل وی شمر بن ذی الجوشن ضبابی کلابی شرحبیل و کنیه‌اش ابوالسابغه بود. او قبل از اسلام آوردن، از رؤسای قبیله هوازن بود. در جنگ صفین در صف یاران امام علی(ع) حضور داشت، سپس در کوفه اقامت کرد و به روایت حدیث مشغول شد.
در واقعة کربلا از سران اصلی سپاه عمر بن سعد و قاتل اصلی امام حسین(ع) بود. عبیدالله بن زیاد سر مقدس اباعبدالله الحسین(ع) را توسط او برای یزید به شام فرستاد. پس از آن شمر به کوفه بازگشت. هنگامی که مختار بن ابی عبیده ثقفی در کوفه قیام کرد و به تعقیب قاتلین امام حسین(ع) پرداخت، شمر از کوفه فرار کرد. مختار غلام خود را با گروهی به دنبال او فرستاد. اما در فرصتی، شمر غلام مختار را کشت و به فرار خود ادامه داد. سرانجام در سال 66 هجری قمری، جمعی از سپاهیان مختار به سرکردگی ابوعمرو او را یافتند و کشتند.(لغت‌نامه دهخدا)

[2]. پدر او ابوعمرو و پدر بزرگش انس نام داشت و او را به اسم پدربزرگش می‌شناختند. سنان در کوفه متولد شده است، امّا تاریخ ولادتش معلوم نیست. بنا بر نقل ابن ابی الحدید از ابن هلال ثقفی، در زمان خلافت علی(ع)، سنان کودک بوده است و آن حضرت خبر می‌دهد که فرزند رسول خدا(ص) به دست او کشته خواهد شد(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید:2/ 286.) برخی تواریخ، سنان را جنگ‌جو و شاعری سبک‌سر و مجنون دانسته‌اند(انساب الاشراف:3/ 204). در هنگام آشفتگی اوضاع کوفه پس از مرگ یزید، سنان که به عنوان یکی از قاتلان اصلی حسین(ع) شناخته می‌شد؛ زندگانی پنهانی در پیش گرفت و در برخی از نقل‌ها، پس از قیام مختار ثقفی، از کوفه خارج شد و به بصره و اطراف آن گریخت(البدایة و النهایة:8/ 272) در برخی منابع آمده که سنان به دست یاران مختار ثقفی کشته شد؛ و در برخی منابع، مرگ او را در زمان امارت حجاج ثقفی بر کوفه دانسته‌اند(انساب الاشراف:6/ 410).

[3] . بحار الأنوار: 45/ 56.

[4]. بحار الأنوار: 2/22؛ «قال9: يا علی7! نوم العالم أفضل من ألف ركعة يصليها العابد، يا علي(ع)! لا فقر أشد من الجهل.»

[5]. الکافی:1/11، حدیث 4؛ «الرضا7يقول: صديق كل امرء عقله، وعدوه جهله.»

 

برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه