دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: مملوکِ نیازمند، دستش برای رفع نیازش به طرف وجود مقدس خدا که مالک همه هستی در دنیا و آخرت هست، دراز است. یک حقیقت دیگری که در رب تجلی دارد این است که این مالک توجه تربیتی به مملوکش دارد، مملوک را نساخته و رهایش کند، انسان را ساخته و صد و بیست و چهار هزار عاقل، خالص، خردمند، آگاه، برای دستگیری او فرستاده، این تجلی ربوبیت پروردگار است که به مملوکش عشق تربیتی دارد.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مهدیه اعظم سمنان، اظهار داشت: در اوایل سورۀ مبارکۀ آلعمران نام دو نفر و دو خانواده برده شده، خداوند آن دو نفر و دو خانواده را بهعنوان دارندگان مقام «اصطفی»، یعنی برگزیده بر جهانیان معرفی کرده است. در آیات بعد سخن فقط از یک خانواده است، شرح ارزشهای معنوی آن خانواده؛ یک زن، یک شوهر، یک فرزند و یک معلم، آلعمران است که سوره مبارکه ای هم به نام آنهاست.
هیچ حادثۀ مخالفی نباید قدرت ضربه زدن نسبت به باور خدا و قیامت را داشته باشد
وی ادامه داد: آنچه خداوند درباره این بزرگواران مطرح کرده است ظهور ارزشهای الهی انسانی و اخلاق ملکوتی به خاطر یک اصل و یک ریشه پاک و بسیار پرمنفعت است. این ریشه و این اصل پاک این است که این خانواده با معرفت خدا و قیامت را باور داشتند، باورشان هم باور یقینی بود، یعنی باوری که هیچ حادثۀ مخالفی قدرت ضربه زدن به این باور را نداشت. این بهترین نوع ایمان است، این ایمان و باور داشتن خدا و قیامت است که یک اصل و ریشه است و جای این ریشه در سرزمین پاک قلب است؛ شاخ و برگ این ریشه همین ارزشهایی است که در آیات بعد از آیات «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً» (آلعمران، 33) بیان شده است.
استاد اخلاق حوزه های علمیه به مؤمن واقعی در دیدگاه پروردگار اشاره و خاطرنشان کرد: در سورۀ مبارکۀ حجرات، وقتی مؤمنان واقعی را پروردگار تعریف میکند، آیه را با «انما» شروع میکند. انما در ادبیات عرب از ادات حصر است. آیه، مؤمنون واقعی عالم را معرفی میکند، نه مؤمنون زمان پیغمبر اکرم(ص)، کل مؤمنون واقعی تاریخ را میگوید «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ» (حجرات، 15) مؤمنین واقعی خدا و پیغمبر را باور دارند.
وی افزود: «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» خوشیها، مصائب، لذتها، تلخیها، رنجها، سختیها، بالا و پایین شدن زندگی، اصلاً نمیتواند به این باور زخم بزند. در این باور با همان نور باور دارند، حس میکنند که با حفظ این باور هیچ ضرری نمیکنند و با این باور هم، دنیایشان به معنای واقعی آباد است؛ نه آباد با آجر و گچ و سیمان و سنگ و آهن و میلگرد، دنیایشان آباد است یعنی از دسترس شیاطین محفوظ است. اگر مثل ابوذر در تشنگی و گرسنگی در بیابان ربذه بمیرند، اصلاً به ایمانشان لطمه نمیخورد، با پروردگار عالم وارد چون و چرا نمیشوند، آنچه که برایشان مهم است این است که خدا و قیامت را از دست ندهند.
مؤمنین واقعی در امور مادی تأسفی نمیخورند
وی با بیان اینکه مؤمن واقعی در امور مادی تأسفی نمیخورد، گفت: مؤمن واقعی «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم» (حدید، 23) از امور مادی آنچه از دستشان میرود اصلاً تأسف نمیخورند، یعنی از همه قیود امور مادی دل و جانشان آزاد است. «وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم» اگر دنیا ـ دنیای حلال ـ به ایشان رو کند، شاد نمیشوند، چون میدانند ارزشی ندارد، میآید و میرود، آخرش هم باید بگذارند و بروند و آن چیزی که برایشان اصل و مهم است، بودن با پروردگار و هزینه کردن وجود و مالشان در راه پروردگار است.
مبلغ عرصه بین الملل تصریح کرد: خانواده ـ آلعمران ـ در اوج ایمان بودند. ایمان همراه با معرفت، یعنی دانا و آگاه به خدا بودند، بینای به پروردگار و به قیامت بودند، تمام ارزشهایی که در آیات بیان شده شاخ و برگ همین ایمان است.
وی به بخشی از ارزش های خانواده آل عمران اشاره و اظهار کرد: عمران و همسرش در اوج ایمان صحیح هستند. همسر عمران حامله شده و نمیداند بچهای را که حامله شده چیست، بیشتر فکرش به این طرف جهت دارد که این بچه پسر است و در ایام حاملگی با پروردگار عالم یک قرارداد میبندد؛ «نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّرا». بچه به دنیا آمد من تمام اختیارات بچه را از خودم سلب میکنم و این بچه را به تو میبخشم که فقط در راه تو هزینه شود. این فکر، معرفت و آگاهی یک مادر دو هزار و هجده سال پیش است که خود را در سیطره مالکیت و مربی بودن وجود مقدس پروردگار میداند. او آگاه است که پروردگار از طریق مالکیت و ربوبیتش کمال احسان را به او خواهد داشت. این خانم در دعای دوم نیز با حال تواضع به پروردگار گفت: «فَتَقَبَّلْ مِنِّي» رب من، مالک من، مربی من، این قرارداد را از من قبول کن که این بچه را برای هزینه شدن برای خودت از من بپذیری. «إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم» تو هم صدای من را میشنوی و هم به درست بودن و خالص بودن این قرارداد من آگاه هستی.
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی در بخش دیگری از سخنان خود به دعای پیامبران با لفظ «رب» اشاره و خاطرنشان کرد: کلمه «رب» تکیهگاه دعاهای صد و بیست و چهار هزار پیغمبر بود. به عنوان مثال در قرآن آمده، حضرت آدم(ع) می فرماید: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِين» (اعراف، 23) این یک دعاست ولی تکیه به رب داده شده. حضرت نوح(ع) می فرماید: «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّارا» (نوح، 26) این دعای نوح است، با رب شروع شده، یعنی دعا متکی به نام مبارک رب شده است. حضرت ابراهیم(ع) می فرماید: «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي» (ابراهیم، 40) این دعای ابراهیم است، خدایا من و تمام نسل من را پایبند به نماز قرار بده.
از گناه گنهکاران عالم هیچ ضرری به خدا نمیرسد
وی در مورد دعای حضرت ابراهیم(ع) برای نسل نمازگزار، گفت: این آیه خیلی مهم است که یک پدری چند هزار سال قبل با همۀ وجود و با توسل به پروردگار دغدغه نماز نسلش را تا قیامت دارد. یک پدر نهایتاً بچههایش را میبیند و شش هفت تا نوه و دو تا نبیرهاش، اما شما متن این دعا را در قرآن ببینید که حضرت ابراهیم نسلش را تا قیامت در ذهنش آورده و به پروردگار عالم التماس میکند که خدایا! من و ذریه من و نسل من را تا جایی که از من دختر و پسر به وجود میآید، پایبند به نماز قرار بده.
ما از این آیه باید بفهمیم نماز از چه جایگاه با عظمتی به نفع مردم نه به سود خدا، برخوردار است. کل مردم عالم هم از زمان آدم تا قیامت نماز نمیخواندند، چه ضرری برای خدا داشت؟ امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «لأنه لا تضره معصیة من عصاه» از گناه گنهکاران عالم هیچ ضرری به خدا نمیرسد، همه گناه کنند. «و لا تنفعه طاعة من أطاعه» از عبادت کل عبادتکنندگان عالم هم یک ذره سود به خدا نمیرسد.
سود عبادت برای خود عبادتکننده است
وی با بیان اینکه عبادت معدن منفعت دنیا و آخرت است، گفت: سود عبادت برای خود عبادتکننده است. ترک عبادت شر و ضرر است، ولی برای شخصی است که عبادت را ترک کرده، حال سود عبادات و ضرر ترک عبادات خودش در قرآن مجید و روایات یک پرونده عجیبی است.
استاد انصاریان تصریح کرد: پیامبران به این حقیقت آگاه بودند که مالک واقعی دنیا و آخرت تمام موجودات هستی و انسان یک نفر است، این مالک عاشق مملوکش است، مالک یک نفر است و مملوک، یعنی بقیۀ موجودات و همۀ انسانها در جنب مالکیت خدا هیچکاره هستند. اگر مردم میگویند: مِلک من، خانه من، لباس من، علم من، محراب و منبر من، مرجعیت من، تمامش مجازی و اعتباری است، یعنی همه در معرض از بین رفتن است. مملوکِ نیازمند، دستش برای رفع نیازش به طرف وجود مقدس تو که مالک همه هستی در دنیا و آخرت هستی، دراز است. یک حقیقت دیگری که در رب تجلی دارد این است که این مالک توجه تربیتی به مملوکش دارد، مملوک را نساخته و رهایش کند، انسان را ساخته و صد و بیست و چهار هزار عاقل، خالص، خردمند، آگاه، برای دستگیری او فرستاده، این تجلی ربوبیت پروردگار است که به مملوکش عشق تربیتی دارد.
وی افزود: معنی دیگر مالک این است که این مالک توجه تربیتی به مملوکش دارد، اگر مملوک به توجه تربیتی مالک پایبند باشد؛ اگر دهاتی باشد و ایرانی میشود سلمان، اگر بیابانگرد گرسنه ربذهای باشد میشود ابوذر، اگر سیاه چهرۀ حبشی باشد میشود بلال. اگر توجه تربیتی مالک را قبول نکند میشود ابولهب، عموی پیغمبر است اما پروردگار رودربایستی که ندارد، یک سوره ضد او نازل میکند. با توجه به اینکه خداوند در آیات دیگر میفرماید: اگر من خیری را در شما ببینم عذابی نازل نمیکنم، اگر خیری را در شما ببینم تلنگر به شما نمیزنم، من وقتی که میدانم شما به خیر و ایمان رو نخواهید کرد، سوره نازل میکنم «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَب».
وی در ادامه به راهحل برونرفت از مشکلات کشور اشاره و خاطرنشان کرد: تمام مشکلات مردم دنیا، تمام مشکلات مردم کشور ما، تمام مشکل دولت ما برای کمبود این اعتقاد به مالکیت مطلق و ربوبیت پروردگار است. چهل سال است این در و آن در میزنند مشکلات حل نمیشود، روز به روز هم اضافهتر میشود در حالی که کلید حل مشکلات خداست نه نوشتههای غربی، نه اقتصاد غربی، نه حرفهای بیهودۀ شرقیها وغربیها، نه تصمیمگیریها در اتاقهای دربسته بدون توجه به انسانیت، انسانها و نیازهای مردم این مملکت. مشکل شما خداست که در زندگیتان جلوه ندارد، اصل کاری را یادتان رفته است.
خلأ توحید، خلأ تربیت الهی و خلأ ایمان به قیامت علت اصلی مشکلات است
استاد انصاریان گفت: چهل سال است ما نفهمیدیم منشأ مشکلات کجاست و راه حل آن چیست؟ عقل داریم، علم داریم، وکیل داریم، قانون داریم و هنوز نفهمیدیم منشأ مشکلات و راه حل آن چیست؟ به آیات قرآن مراجعه کنید؛ خلأ توحید، خلأ تربیت الهی و خلأ ایمان به قیامت باعث مشکلات است و تا آن خلأ برطرف نشود گرهها باز نمیشود.
انتهای پیام /
متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید
منبع : پایگاه عرفان