قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار : 7 مهر 1398 ساعت 1:05 بعد از ظهر

استاد انصاریان: مراجعه به اهل ذکر از جمله راه‌های ارزیابی و شناخت خود/  نتیجهٔ ایستادن در برابر خدا نوعی خودزنی است

دارالعرفان/ مفسّر، محقق و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی گفت: وقتی دل گواهی درست می‌دهد که پروردگار عالَم، علم مطلق، دانایی و حکمت ازلی و ابدی است؛ منِ بنده دیگر نباید با این قد، وزن و یک‌ذره عقلم در برابر داوری خدا سینه‌سپر کنم و بگویم این چیزی که می‌گویی، نیست!

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ بیت‌الزهرا(س) دو معیار ارزشمند برای ارزیابی جایگاه انسان بیان و اظهار کرد: اگر کسی بخواهد خود را بشناسد که آیا من انسان ارزشمند و قابل‌قبولی در پیشگاه خداوند عالم، انبیای الهی و ائمهٔ طاهرین(ع) هستم یا نه؟ دو معیار(به قول قرآن، دو ترازو و به قول اهل دل، دو شاقول) برای پیدا کردن پاسخ این سؤال به ما داده‌اند. ما با ارزیابی کردن خودمان با آن ترازوها، شاقول‌ها و معیارها می‌توانیم خودمان را بشناسیم و بفهمیم که موجود قابل‌قبولی در این عالَم هستی هستیم یا نیستیم.

 

قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) دو معیار برای شناخت انسان

وی ادامه داد: یک ترازو و معیار، قرآن کریم و یک معیار و شاقول، روایات مهم اهل‌بیت(ع) است که در باارزش‌ترین کتاب‌ها از زمان ائمهٔ طاهرین(ع) و مفصّل‌تر در قرن سوم به بعد، به‌ویژه کتاب‌هایی آمده که در عصر غیبت صغری به‌وسیلهٔ شخصیت‌های قابل‌توجهی مانند کلینی، شیخ طوسی و شیخ صدوق نوشته شده که پانزده قرن قابل‌توجه هستند. این سه نفر و امثال آنها سیزده قرن است که مورد امضای علمای بزرگ ما هستند و از نظر علمی و حدیث‌شناسی هم چهره‌های کم‌نظیری‌اند.

 

مبلغ برجسته بین الملل گفت: برای اینکه من خودم را بشناسم و ببینم در چه جایگاهی قرار دارم؛ سعیدم، شقی‌ام، پاکم، آلوده‌ام، مقبولم، مردودم و نهایتاً بهشتی هستم یا دوزخی؛ اگر بتوانم، خودم باید به قرآن و روایات مراجعه کنم، خودم را نشان بدهم و در این دو آینهٔ الهی ببینم چون ظاهر و باطن مرا هر دو آینه نشان می‌دهند که البته اکنون رجوع به این دو منبع برای همهٔ ما کار آسانی است.

 

 مراجعه به اهل ذکر از جمله راه‌های ارزیابی و شناخت خود

وی برای ارزیابی و شناخت خود مراجعه به اهل ذکر را یکی دیگر از راه‌ها دانست و اظهار کرد: در قرآن مجید، سورهٔ مبارکهٔ فاطر آمده که خدا کل مردم جهان از زمان آدم تا برپا شدن قیامت را به دو دسته تقسیم کرده است. البته این دو آیه، هم توضیح عقلی، هم توضیح فلسفی و هم توضیح روایتی مفصّلی دارد مخصوصاً بخش آخر آیه که معیار و میزانی بسیار قوی برای نشان دادن من به خودم است و می‌گوید تو اکنون کجایی و در چه جایگاهی هستی؛ مطرودی، ملعونی، دوری، محرومی یا قبول‌شده‌ای و در جایگاه قُرب و نزدیکی. اگر خودم نتوانستم خودم را با قرآن و روایات ارزیابی کنم، پروردگار فرموده است: «فَسْئَلُوا أَهْلَ اَلذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ»(سورهٔ نحل، آیهٔ 43). به اهل ذکر مراجعه کنید؛ یعنی نزد حقیقت‌شناسان، قرآن‌شناسان و روایت‌شناسان بروید و وضع روحی و عملی خودتان را در حدی بگویید که آبرویتان حفظ باشد، آنها کاملاً به شما اطلاع و خبر می‌دهند که شما در کجا قرار دارید؛ مقبولی یا مردود، سعادتمندی یا تیره‌بخت.

 

هیچ عاقل و عالمی نمی‌تواند داوری‌ خداوند را رد کند

استاد انصاریان اظهار کرد: داوری پروردگار داوری عالمانه، حکیمانه، داوری نور و داوریی است که هیچ عاقل و عالمی نمی‌تواند داوری‌ آن را رد کند؛ یعنی عقل و فطرتش مقابل این داوری تسلیم هست و در باطنش می‌گوید درست است، گرچه با زبانش اقرار نکند همانطور که این اتفاق زیبا در حد کمال برای حربن‌یزید پیش آمد؛ ظاهر کار درگیر شد و با امام بگومگو کرد، اما در باطن امام حسین(ع) را حق و حقیقت می دانست.

 

اعمال انسان وابسته به باطن اوست

وی با بیان اینکه در جهان سابقه ندارد که باطن بدکار شخص را تشویق به کار خوب کند، اظهار کرد: پروردگار عالم در این باره در سورهٔ اسراء می‌گوید: این شخص گمان بی‌پشتوانه، بی‌علم و بی‌حکمت دارد و بیهوده می‌گوید، حق و حقیقت نیست. در عالم وجود هم، در زندگی جن و انس، هم بد و هم خوب، هم درستی و هم نادرستی وجود دارد. کل جن و انس هم باطناً خوبی را خوب و بدی را بد می‌دانند و اشتباه در داوری نمی‌کنند. قرآن مجید در داستان بت‌پرستان و درگیری‌شان با ابراهیم(ع) می‌فرماید: جوابی نداشتند که بدهند و حرفی نزدند؛ ولی در باطنشان یقین داشتند که حق با بت‌ها نیست.  

 

وی دعوت شهوت را زور، کذب و ناروا دانست و افزود: دل دروغ نمی‌گوید، اما شهوت دروغ می‌گوید؛ به قول قرآن مجید، دعوت زور یعنی دعوت کِذب و نارواست؛ 99 درصد دعوت غرایز جنسی و ارائه‌هایش دروغ است.

 

نتیجهٔ ایستادن در برابر خدا خودزنی است

 وی خاطرنشان کرد: دل گواهی درست می‌دهد و دل بت‌پرستان زمان ابراهیم(ع) هم گواهی درست داد، قرآن می‌گوید در باطنشان به این یقین کردند که اشتباه می‌کنند و حرف ابراهیم(ع) درست است. وقتی یک دل گواهی درست می‌دهد که پروردگار عالم که علم مطلق، ازلی و ابدی، دانایی ازلی و ابدی، حکمت ازلی و ابدی است؛ من دیگر نباید با این قد، وزن و یک‌ذره عقلم در برابر داوری خدا سینه‌سپر کنم و بگویم این چیزی که می‌گویی، نیست! امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «من ابدی صفحته للحق هلک» اگر مقابل خدا بایستی، خودزنی کرده‌ای! مقابل خدا نایست چون نتیجهٔ ایستادن در برابر خدا خودزنی است.

 

از زمان آدم تا برپا شدن قیامت، انسان کوردل با روشن‌بین یکی نیستند

استاد برجسته اخلاق حوزه‌های علمیه در مورد داوری حکیمانه و عالمانۀ خداوند از انسان‌ها گفت: خداوند در آیات قرآن مجید می‌فرماید: داوری من حق است و مسئلهٔ ثابت، درست، ریشه‌ای، حقیقت و واقعیت است. «وَ مٰا يَسْتَوِي اَلْأَعْمىٰ وَ اَلْبَصِيرُ»(سورهٔ فاطر، آیهٔ 19)، از زمان آدم تا برپا شدن قیامت، انسان کوردل با روشن‌بین یکی نیستند، هیچ‌چیز آنها با هم هماهنگ نیست و با هم نمی‌خواند. حال از قدیمی‌ترین تاریخ تا اعمی و بصیر آیا ابراهیم(ع) با نمرود، موسی(ع) با فرعون، مسیح(ع) با صهیونیست‌های زمان خودش، پیغمبر(ص) با ابولهب، امیرالمؤمنین(ع) با معاویه، سیدالشهدا(ع) با یزید، هارون‌الرشید با موسی‌بن‌جعفر(ع) مساوی هستند؟ آیا آدم‌های پاک، پاک‌دل، دست‌پاک، چشم‌پاک و جان‌پاک در مملکت ما با آدم‌هایی که تمام نواحی وجودشان آلوده است، مساوی هستند؟

 

انسان زنده به سخن خداوند و پیغمبرش گوش فرا می‌دهد

 استاد انصاریان در پایان گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ مٰا يَسْتَوِي اَلْأَعْمىٰ وَ اَلْبَصِيرُ * وَ لاَ اَلظُّلُمٰاتُ وَ لاَ اَلنُّورُ» (سورهٔ فاطر، آیات19-20)، روشنایی با تراکم تاریکی یکی نیست، «وَ لاَ اَلظِّلُّ وَ لاَ اَلْحَرُورُ»(سورهٔ فاطر، آیهٔ 21)، سایهٔ خنک فرح‌بخش با گرمای سوزان یکی نیست، «وَ مٰا يَسْتَوِي اَلْأَحْيٰاءُ وَ لاَ اَلْأَمْوٰاتُ»(سورهٔ فاطر، آیهٔ 22)، زنده با مرده یکی نیست. این داوری خداست و همین داوری را هم، چون مخلوق خدا هستید، شما نیز در باطنتان نسبت به همین حقایق دارید. سپس می‌فرماید: «إِنَّ اَللّٰهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشٰاءُ وَ مٰا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي اَلْقُبُورِ»، حبیب من اگر مردم حرف مرا گوش می‌دهند چون انسان‌های زنده‌ای هستند. کسانی که ده سال است به هدایت و به حقایق دعوتشان می‌کنی و حرف تو را گوش نمی‌دهند، آنها مرده‌اند. انسان اگر این آیه را زیبا تحلیل کند، می‌فهمد زنده یا مرده است؛ اگر آدم به حرف خدا و پیغمبرش گوش بدهد، آدم زنده‌ای است و اگر گوش ندهد، مرده است.

 

متن کامل، صوت،عکس و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید

  • اهل ذکر
  • اطاعت از خدا
  • معیار ارزیابی
  • داوری خدا
  • باطن انسان
  • اعمی و بصیر
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه