قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اثبات خویش به قیمت توهین به دیگران!!!!

توهین به ادیان در فرقه اکنکار

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های جنبش‌های نوپدید دینی-عرفانی، انتقاد شدید آنان به وجود ادیان بزرگ و تعالیم آنان است، لذا در بسیاری از این جریان‌های معنوی، انواع زیادی از انتقادها به ادیان وجود دارد. ازاین‌رو، باید گفت که بزرگ‌ترین اشکال آنان این است که در نقد آن‌ها، همه ادیان به یک‌چشم دیده می‌شوند و چنین می‌پندارند، که تمام ادیان دارای خصوصیات و تعالیم مشترک‌اند و حال‌آنکه ادیان دارای تقسیمات متفاوتی هستند و نزدیک ‌ترین و شبیه‌ترین ادیان نیز در دل خود بزرگ‌ترین تفاوت‌ها و اختلاف‌های ظاهری و باطنی را باهم دارند. 

 

بنابراین هیچ‌گاه نمی‌توان با نادیده گرفتن تفاوت‌های ادیان، به‌نقد و بررسی آنان پرداخت. و لذا به‌جرئت می‌توان گفت که در تعالیم اکنکار، بزرگ‌ترین انتقادها و اشکال به ادیان ابرازشده است. مؤسّسه‌ی اکنکار در سال(۱۹۷۰) میلادی توسط پال توئیچل به عنوان مؤسّسه‌ای غیرانتفاعی تأسیس شد. پال توئیچل در سال (۱۹۷۱) میلادی در حالی درگذشت که عدّه‌ی بسیاری را در زمره پیروان اک[۱] قرار داده بود.

 

 پال توئیچل درباره دین و احکام آن می‌گوید: هیچ! مگر پیکری از احکام و مقررات که از جانب قشر روحانیت رسمی، برای تحت کنترل نگاه‌داشتن پیروانشان تنظیم‌شده، تا بدان وسیله، عنان سیاسی و اقتصادی توده‌های مردم را به دست‌گیرند. آیا پدیده‌ای شنیع‌تر از سیستم طبقاتی که توسط مانو پایه‌گذاری شده، وجود دارد؟ یا محدودیت‌های اجتماعی که در مفاد نظام حمورابی مطرح است؟ یا پی آدم‌هایی که احکام مدوَّن در فرامین موسی یا اخلاقیات کلیسا و تشکیلات مذهبی مسلمین امروزی باعث می‌شوند؟ 

 

محدودیت، محدودیت، محدودیت! این، تمام آن چیزی است که این شاخص‌های اجتماعی بر آن سعی دارند.[۲] اگر مذاهب را به‌قدر کافی بشناسی برایت معلوم خواهد شد، که احکام و مقررات مربوط به هر گروه خاصی در خود دو تأثیر مثبت و منفی را پیشنهاد می‌کند.

 

 به این معنی که اگر ازآنچه تشکیلات مذهبی مقرر داشته تبعیت کنی، قول پاداش می‌گیری، ولی در صورت غفلت از مقررات و احکام، مجازات در پیش خواهی داشت... همه ادیان به‌این‌ترتیب تأسیس می‌شوند. از طریق قدرت تصور پیروانشان. روحانیت این تصور را اختراع می‌کنند و آن‌قدر در مقابل مردم نگه می‌دارند تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند.[۳]

 

ازاین‌رو، پال توئیچل به ادیان و گروه‌های مذهبی انتقاد کرده و ابراز می‌دارد، که از گروه‌های فلسفی مذهبی و فرهنگ‌هایی که امروز نیز پرچم ایمان به خدا و اشاعه راه پیشوایان و فرستادگان خدا رژه می‌روند، اعتراض دارم.[۴]

 

از نظرگاه آنان، تمامی مذاهب از پنج عنصر اساسی تشکیل‌شده‌اند که عبارت‌اند از:

- فرایض خرافی

- فانتزی‌های عاطفی

- مراسم آیینی

- تفکرات ماوراءالطبیعه

- اصول اخلاقی(البته اخلاق را به‌عنوان ابزاری جهت شست‌وشوی ذهنی افراد می‌دانند.)[۵]

پال می‌گوید: «خواندن هیچ‌یک از کتب آسمانی ما را حتّی یک‌قدم به خدا نزدیک‌تر نخواهد کرد.[۶] مذاهب با سرسختی به تشریفات ظاهری می‌پردازند.»[۷]

درجایی دیگر می‌گوید: «تمام محتوای شگفت‌انگیزی که درباره‌ی ادیان شرقی و مکاتب اسرار یونان باستان و هم‌چنین مذاهب غربی گفته‌شده، زیر کوهی از خرافات، آیین‌ها و تشریفات مدفون‌شده تا ادیان بتوانند بقا یابند.»[۸] او در مورد ادیان می‌گوید: 

«همه‌ی ادیان از طریق قدرت تصور پیروانشان تأسیس می‌شوند. روحانیت این تصوّر را اختراع می‌کند و آن‌قدر در مقابل مردم نگه می‌دارد تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند.»[۹] همچنین درجایی دیگر می‌گوید: «ظاهراً قرار است مذهب دوست بشر باشد، ولیکن تقریباً در تمام طول تاریخ، این دو با یکدیگر ستیز مرگ‌باری داشته‌اند.»[۱۰]

 

پال درباره‌ی کتب آسمانی می‌گوید: «کتب آسمانی پیامبران ادیان الهی، ساخته‌ی دست خودشان است. کتب آسمانی حاوی تجربیات درونی انبیاء(بنیان‌گذاران ادیان، مانند بودا، کریشنا، مسیح، محمد و ...) است.»[۱۱] او درباره‌ی معجزات انبیاء(علیهم السلام) می‌گوید: «تمام معجزات، چیزی به‌جز اعمال ذهنی نیستند؛ هنگامی‌که ذهن تحریک‌شده باشد، قابلیت انجام هر کاری را خواهد داشت، چه مخرّب و چه سازنده.»[۱۲]

بنابراین اکنکار با توهین به همه ادیان و توهم خواندن اعتقاد به خداى متعال، سعى در اثبات خداى برتر خود، نسبت به دیگر ادیان الهى دارد. آنان می‌ گویند: آن خداى واحدى که همه ادیان الهى قبول داشته و فکر می‌ کنند، که خداى متعال است، تنها کَل نیرانجان می‌باشد، که با حیله و نیرنگ انسان ها را به پرستش خویش مشغول داشته است.

گفته شد که(نیرانجان)، خداى قطب منفى است، که شامل چهار عالم تحتانى(فیزیکى، اثیرى، علّى، ذهنى) می‌ باشد، که البته هر کدام از این جهان ‌ها داراى خدا و پروردگارى خاص بوده و هر یک به عنوان خداى زیر دست کَل(نیرانجان) انجام وظیفه می‌ کنند. به عنوان مثال، خداى طبقه دوم(اثیرى) که »بِرَهَم« است، خدایى است بس خودستا، که تمامى سعی‌ اش در این است که همه را به پرستش خود وا دارد و در مقابل، پاداش ناچیزى به بندگان می‌ دهد. 

 

او با استفاده از مایا[۱۳]، که قدرت توهم است، پیروانش را تحت کنترل نگه می‌دارد. استفاده او از ذهن و دیگر کالبدهاى لطیف انسان، آنچنان زیرکانه و نامحسوس است که تقریبا هیچ کس به شگردهاى مخفیانه این خداى جهان دوم و مافوق دنیاى خاکى پى نمی‌ برد.

واقعاً خیلى جالب است، که با وجود چنین ویژگی‌ هایى، نامشان را خدا می‌ گذارند و تاکنون هیچ یک از ادیان الهى متوجه نبوده ‌اند، که تحت سیطره چه خداى بدجنسى قرار دارند و با روى کار آمدن مکتب اکنکار ماهیت این چنین خداى بدطینتى براى بندگان روشن گردید.

 البته در نوشته ‌هاى پال توئیچل، نسبت به این خداى قطب منفى، تناقض وجود دارد؛ زیرا وى گاهى خداى ادیان را خداى قطب منفى می‌نامد، و گاهى در جایى، آنها را خداى قطب مثبت و سوگماد نامیده و از قول سوگماد می‌ گوید: در میان همه اقوام، نام ‌هاى بی‌شمارى دارم: ذات کیهان، رادها سوامى[۱۴] وجود تبارک، زارانا آکوانا[۱۵] وجود لایتناهى، اهورامزدا یا هرمز، ارباب خِرَد، پادشاه نور، الله، بودا، و بسیارى نام ‌هاى دیگر.[۱۶]

بنابراین یکی از مهم‌ترین رویکردهای جنبش‌های نوپدید دینی استفاده از اومانیسم در تعالیم معنوی است. در عرفان اکنکار علت پیدایش ادیان، نهفته در تلاش‌های معنوی انسان‌ها تلقی می‌شود. یعنی اگر آدمی بتواند مراحل و تمرینات معنوی خاصی را طی کند، می‌تواند همسان دیگر انبیاء و پیامبران ادیان بزرگ صاحب مذهب و نحله عرفانی منحصربه‌فردی باشد و آن را برای رساندن دیگر مردمان عالم به سعادت و نیک بختی، به تبلیغ گذارد. 

وجود این دیدگاه به این معناست، که پدیده دین به‌مثابه امری از ناحیه خدا و به‌واسطه افراد برگزیده خدا تلقی و معرفی نمی‌شود، بلکه هر انسانی می‌تواند خود، دین و مذهب جدیدی بیافریند و خود، پیامبری آن را بر عهده گیرد. این ادعا در حقیقت بیان روح جنبش‌های نوپدید دینی است.

---------------------------------------------------------

پی‌نوشت ها:

[۱]. eck

[۲]. توئیچل پال، سرزمین‌های دور، ترجمه هوشنگ اهرپور، نگارستان کتاب، چاپ دوم، ص ۵۰.

[۳]. همان، ص ۶۶.

[۴]. همان، ص ۵۳.

[۵]. همان، ص ۳۷۶.

[۶]. توئیچل، پال، دندان ببر، ترجمه هوشنگ اهر پور، چاپ پنجم، نشر نگارستان کتاب و زرین، ص ۱۸.

[۷]. همان، ص ۱۹۰.

[۸]. توییچل، پال، اک ویدیا، دانش باستانی پیامبری، ترجمه هوشنگ اهر پور، نشر بی‌جا، ص ۷۵.

[۹]. توئیچل پال، سرزمین دور، ترجمه هوشنگ اهرپور، نگارستان کتاب، چاپ دوم ص ۶۶.

[۱۰]. همان، ص ۳۴۸.

[۱۱]. توییچل، پال، اکنکار کلید جهان‌های اسرار، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، نشر نگارستان کتاب، ص ۲۳.

[۱۲]. همان، ص ۱۶۱.

[۱۳]. MAYA، زوایاىی که بشر به واقعیت مى نگرد؛ کل نیرانجان یا کل مایا: توهُّم واقعیت؛ آنچه که در واقع از حقیقت گسسته شده و محدود به زمان و مکان گشته است؛ بخشی از اصل خلقت محدود به سطح آگاهى بشر؛ بى ثباتى و ناپایدارى.

[۱۴]. RADHA SWAMI

[۱۵]. ZARANA AKERANA

[۱۶]. توئیچل، پال، دندان ببر، ترجمه هوشنگ اهر پور، نشر نگارستان کتاب و زرین، ص۱۷۸

 

 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه