به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان این شبها در مسجد اعظم قم سخنرانیهایی با موضوع ولایت امیرالمومنین(ع) دارد. این سخنرانیها از یکشنبه ۲۰ تیرماه همزمان با شام شهادت امام جواد(ع) آغاز و تا شب عید غدیر به مدت ۱۸ شب بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود.
استاد اخلاق حوزه های علمیه در اولین شب از سخنرانی شان اظهارکرد: یکی از مطمئنترین کتابهای شیعه، کتاب «رسائلالدرجات» است که معجزهای را از حضرت جوادالائمه(ع) نقل میکند. پیش از بیان این معجزه، برای کمک به ما در باور عظمت و قدرت امام معصوم، چند نکته را از قرآن عرض میکنم. این نکات قرآنی در رابطهٔ با انسان است و انجام گرفتنش هم به قدرت و ارادهٔ حق گره دارد؛ از همین رو، قبول و باور آن برای مؤمن کار سادهای است و به دلیل و برهان نیاز ندارد.
مفسّر قرآن کریم ادامه داد:طبع آتش، سوزاندن است؛ در طول تاریخ سابقه نداشته و نیز نخواهد داشت که آتش به جای سوزاندن، خنک کند. البته طبق قرآن، روزگاری بر این آتش گذشت که به امر پروردگار سرد شد: «يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ»(انبیاء، 69). آنگاه که نمرودیان به ملت منطقهٔ بابل اعلام کردند: این جوان که «فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ»(انبیاء، 60)، دشمن شما ملت و معبودان شماست.
ایشان بیان کردند: سردشدن آتش به امر پروردگار بر ابراهیم(ع)، نشانگر قدرت و ارادۀ الهی است؛ بنابراین یقین بدانید که هر حرکتی در عالم، تنها با ارادهٔ او انجام میشود. اگر ما نیز به این امر باور داشته باشیم، خیلی از مشکلات هم برای ما گلستان میشود. قرآن میفرماید: «لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(توبه، 51) هرگز حادثهای برای ما پیش نمیآید، مگر اینکه پروردگار به پای ما نوشته باشد. او مولا و مالک ماست و ما مملوک او هستیم. آنهایی که ایمان دارند، به او تکیه کنند. همانا این تکیهگاه، استوارترین و محکمترین تکیهگاه است.
استاد انصاریان در ادامه به داستان یونس نبی اشاره کرد و گفت: معده اسید بسیار پرقدرتی دارد و اگر اسید معدهٔ کسی کم بشود، دستگاه گوارشش مختل میشود. معده خیلی نازک است، ولی این اسید بهاندازهٔ سر سوزن هم معده را سوراخ نمیکند. اسید معده خیلی قوی است و استخوان را در حیوانات نرم میکند؛ حالا معدهٔ بزرگ یک نهنگ در تاریکی آب، تاریکی شب و تاریکی معده، مهمانی از طرف خدا دارد. نهنگ یونس(ع) را قورت میدهد. حالا نهنگ از طرفی باید غذای خودش را بخورد و معده هم آن غذا را هضم بکند؛ از طرفی هم خدا به او گفته که مهمان مرا هضم نکن! این قدرت و ارادۀ خداوند است.
معجزه حضرت جواد(ع)
نویسنده کتاب ارزشمند «اسلام دین آسان» اضافه کردند: با شنیدن داستان ابراهیم(ع) و یونس(ع)، باور معجزهٔ حضرت جواد(ع) خیلی آسان میشود. علیبنخالد میگوید: شنیدم که کسی را به دستور محمدبنعبدالملک زیاد، با غل و زنجیر سنگین زندانی کردهاند؛ علت زندانیشدنش هم، ادعای پیغمبری او بود.
استاد انصاریان افزود: خالد می گوید: وقتی در زندان به دیدن او رفتم، بسیار تعجب کردم. او آدم بسیار فهیم و فرزانهای بود. به او گفتم چرا تو را به زندان انداختهاند؟ گفت: روزی مشغول عبادت کنار مدفن سر مقدس ابیعبدالله(ع) بودم که آقایی به من گفت بلند شو! من هم بلند شدم و دوتایی رفتیم. لحظهای نگذشت که خودم را در مسجد کوفه دیدم؛ اعمال مسجد را انجام دادم و دوباره در یک چشم بههمزدن به مسجدالنبی و مسجدالحرام رفتیم؛ تمام اعمال این دو مسجد را بهجا آوردیم و در آخر، دیدم همانجا در مسجد اموی، کنار مدفن سر مطهر ابیعبدالله(ع) هستم.
این ماجرا سال بعد نیز به همین شکل رخ داد و من این داستان را برای دو نفر گفتهام که پخش شد. محمدبنعبدالملک زیاد نیز دستور بازداشت مرا داد. من قلم و کاغذی به او دادم و گفتم داستانت را بنویس تا به وزیر عباسی برسانم. وقتی نامه را به محمدبنعبدالملک دادم، او در جواب نامه با مسخره نوشت: به همان کسی که تو را در یک چشم بههمزدن به مسجد کوفه، مدینه و مسجدالحرام برده است، بگو آزادت کند.
علیبنخالد میگوید: دو روز بعد که به زندان رفتم، نگهبانان زندان بسیار هراسناک بودند، گویی دنبال چیزی میگشتند. گفتم چه خبر است؟ گفتند: ما یک زندانی داشتیم، نمیدانیم دیشب زمین او را فرو برده یا یک پرندهٔ قوی با خودش برده است.
این شخص میگوید: در سفر دوم، وقت خداحافظی به آن آقا گفتم: به حق کسی که چنین قدرتی را به تو داده، اسمت را به من بگو. نگاهی به من کرد و گفت: اسم من «محمدبنعلیبنموسی» است. من جوادالائمه هستم.
انتهای پیام /
متن کامل، صوت،عکس و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید