الف) محدود نبودن قدرت خداوند در قبول توبه
سوره شورا آیه بیستوپنج یکی از آیات فوقالعاده توبه است: «وَ هُوَ اَلَّذِی» او کسی است که «یقْبَلُ اَلتَّوْبَةَ عَنْ عِبٰادِهِ»﴿الشوری، 25﴾ توبۀ توبهکننده را قبول میکند. میدانید آخرهای دعای کمیل، امیرالمؤمنین(ع) به پیشگاه الهی عرض میکند: «فَإنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ» خدایا تو در انجام هر کاری آزاد هستی، هیچچیز نمیتواند جلویت را بگیرد، هیچچیز نمیتواند محدودت کند، هیچچیز نمیتواند تو را در چهارچوب حبس کند. درست است که قانونت این است تولد فرزند از یک نر و ماده باید باشد، ولی در این قانون حبس نیستی. یک بچه را هم از مادر و بدون شوهر کردن بهدنیا آوردی، چهارمین پیغمبر اولوالعزمت شد(حضرت مسیح). تو حبس در قوانین خودت نیستی و آنهایی که میگویند در قوانینت حبس هستی و غیر از آن نمیتوانی کاری بکنی، یهودیها هستند. یهود میگویند: «وَ قٰالَتِ اَلْیهُودُ یدُ اَللّٰهِ مَغْلُولَةٌ»﴿المائدة، 64﴾ خدا قدرتش بهشدت محدود و در قوانینش هم حبس است.
قرآن و آثار اهلبیت میگوید: خداوند «فعّال لما یشاء» میتواند توبه را قبول نکند. این اختیار و آزادی را دارد؛ ولی خودش اعلام میکند: با اینکه میتوانم توبه را قبول نکنم، آزادم و «وَ هُوَ اَلَّذِی یقْبَلُ اَلتَّوْبَةَ»﴿الشوری، 25﴾ من توبه را قبول میکنم. چه وقتی؟ همیشه؛ امروز، فردا، آینده. «یَقبَلُ» فعل مضارع است و دلالت بر دوام دارد؛ یعنی برای قبول توبه زمان نگذاشته و تا لحظه برپا شدن قیامت، اگر گنهکاری توبه کند، توبهاش را قبول میکنم: «وَ یعْفُوا عَنِ اَلسَّیئٰات»﴿الشوری، 25﴾. وقتی توبه را قبول کنم، تمام گناهان بندهام را گذشت میکنم.
-لطف خداوند به شخص تائب
اینجا ممکن است مطلبی به ذهن ما بیاید؛ اینکه حالا توبه منِ گنهکار را قبول کردی، سی چهل سال هم اهل گناه بودم و قبول کردی، پروندهام را هم پاک کردی. وقتی میمیرم و قیامت مرا زنده میکنی، من در قیامت فراموش نمیکنم که در دنیا، بیست، سی یا چهل سال، قدم اشتباه برداشتم و گناه کردم، بعد هم من را بخشیدی و بخشیدهشده لایق بهشت است. حالا مرا میبری بهشت، اما من هر وقت یاد گناهان چهلسالهام میافتم، عذاب میکشم. این چه میشود؟ ائمه ما میفرمایند: یاد گناه از گنهکار برای ابد گرفته میشود؛ یعنی میلیاردها سال در بهشت، یکبار هم یاد گناه نمیافتی. این لطف، محبت و احسان خداست.
یک نفر این را باور نداشت، مگر میشود؛ هفتاد سال مثلاً دوتا سهتا چهارتا کار زشت بودم، حالا قیامت است، چطور من یادم میرود؟! حدود هفتاد هشتادساله هم بود. آمد پیش حضرت صادق(ع) و گفت: یابنرسولالله! این برای من باورکردنی نیست. باور کن! وقتی ائمه طاهرین یا قرآن میگوید، قبول کن! گفت: برایم باورکردنی نیست که انسان بعد از هفتاد سال، آنچه که در دنیا به آن توجه داشته، در قیامت یادش برود. حضرت فرمودند: باورت نمیشود؟ گفت: نه. امام صادق(ع) فرمودند: «اسمت چیست»؟ هرچه فکر کرد این هفتاد هشتادساله پدر من مادر من، اسم من را چه گذاشت؟ بچههایم من را چه صدا میکنند؟ عروسم، دامادم و رفیقهایم چه صدا میکنند؟ گفت: یابنرسولالله! غلط کردم و قبول کردم، اسم خودم را بگو! دارم دِقّ میکنم. فرمودند: اسمت این است. بعد فرمودند: «خدا اینطوری فراموشی میدهد بندهاش را».
یک اخلاق خدا آبروداری است، حتی در قیامت! راضی نمیشود آبروی بندهاش پیش خود بندهاش بریزد و بندهاش زجر بکشد: «وَ یعْفُوا عَنِ اَلسَّیئٰاتِ»(الشوری، 25﴾ آخر آیه هم، توجه دقیقی به انسان میدهد و میگوید: «وَ یعْلَمُ مٰا تَفْعَلُونَ»﴿الشوری، 25﴾ بنده من! اگر تو گناهانت را یادت رفته که در این هفتاد سال چه کار کردی، من میدانم؛ اما همه را گذشت کردم و چشم پوشیدم.
ب) رفع موانع راه سعادت با توبه
سوره مبارکه نور، آیه سیویک: «تُوبُوا إِلَی اَللّٰهِ جَمِیعاً أَیهَا اَلْمُؤْمِنُونَ»﴿النور، 31﴾ ملت، جمیعاً توبه کنید، «لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»﴿النور، 31﴾ تا تمام موانع راه سعادت، آمرزش و مغفرت برطرف شود. کل شما توبه کنید.
ج) پذیرش توبه از بندگان
این آیه به قول طلبهها، استفهام انکاری است و معنیاش این است که میخواهد آدم را از درون، بهشدت توجه بدهد. سوره توبه، آیه صدوچهار: «أَ لَمْ یعْلَمُوا»(التوبة، 104﴾ ندانستند، یعنی میدانید؛ یعنی آنکسی که به من اندکی معرفت دارد، به اخلاق من معرفت دارد، به قیامت من معرفت دارد، به فرمایشات انبیا و ائمه در حدّی معرفت دارد، میداند. «أ لم یعلموا» آیا ندانستند، یعنی چرا میدانید. چه چیزی را میدانید؟ «أَنَّ اَللّٰهَ» مسلماً، قطعاً(این معنی «أنَّ» است) و یقیناً، خداوند کسی است که «یقْبَلُ اَلتَّوْبَةَ عَنْ عِبٰادِهِ»﴿التوبة، 104﴾ توبه را از بندگانش قبول میکند. حالا اینکه اینقدر به شما آسان میگیرم، اینقدر برایتان راه را باز گذاشتم، چرا توبه نمیکنید؟ چرا گناهانتان را ترک نمیکنید؟
-مهلت بنده برای قبول توبه
تا چه وقتی توبه را قبول میکنم؟ سوره مبارکه نساء آمده که تا چه وقتی قبول میکنم؛ تا مقدار زمانی که مهلت توبه داشته و هنوز در دنیا باشید. اگر پرده برود کنار، این دیگر تقصیر خودت است که توبه نکردی و دیر کردی. اگر پرده برود کنار، آثار عالم بعد را در بیمارستان یا در بستر ببینی و توبه کنی، این دیگر توبه نیست. اگر توبه بود، قبول میکردم: «وَ لَیسَتِ اَلتَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یعْمَلُونَ اَلسَّیئٰاتِ حَتّٰی إِذٰا حَضَرَ أَحَدَهُمُ اَلْمَوْتُ»﴿النساء، 18﴾ برای کسانی که تا لحظه مرگ در گناه بودند. حالا مرگ آمده، گوشه پرده را بالا زدم، آثار عالم بعد را میبیند: «قٰالَ إِنِّی تُبْتُ اَلْآنَ»﴿النساء، 18﴾ خدایا! توبه کردم. این دیگر توبه نیست و اگر توبه بود، من قبول میکردم. «وَ لاَ اَلَّذِینَ یمُوتُونَ وَ هُمْ کفّٰارٌ» ﴿النساء، 18﴾ آنکسی هم که کافر بمیرد، توبهاش قبول نیست.
د) ارکان و عناصر توبه
حالا سوره مبارکه مائده، آیه سیونه؛ ارکان و عناصر توبه چیست؟ «فَمَنْ تٰابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ»﴿المائدة، 39﴾ کسی که متجاوز بوده به قوانین الهی، حقوق و مسائل دیگر، بعد از اینکه آلوده به گناه و تجاوز شد، توبه کرد و قطع کرد، «وَ أَصْلَحَ»﴿المائدة، 39﴾ و خودش را از نظر درون و برون اصلاح کرد؛ چنین آدمی، «فَإِنَّ اَللّٰهَ یتُوبُ عَلَیهِ»﴿المائدة، 39﴾ خدا بعد از آن توبه و اصلاحگری قبولش میکند و او را میبخشد. «إِنَّ اَللّٰهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»﴿المائدة، 39﴾.
برگرفته از سخنرانی استاد انصاریان/ مسجد جامع پیامبر اعظم(ص)/ دیماه 1398