قبل از این که به جواب این سؤال بپردازیم بد نیست به دو نکته به عنوان مقدّمه جواب اشارهای داشته باشیم:
1 ـ در این که خداوند روزی رسان است، رزق همه موجودات از ناحیه او است و متکفّل و عهدهدار روزی موجودات میباشد هیچ شکی نیست و در قرآن کریم به طور صریح بیان شده که: «إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ»[1].
بیتردید خدا خود روزیدهنده و صاحب قدرت استوار است.
و در موارد متعدّدی در قرآن کریم خداوند با وصف «خَیرُ الرَّازِقِینَ»[2] معرفی شده است.
2 ـ همان طور که در بحث صفات خداوند بیان شد یکی از مهمترین خطراتی که در مسیر شناخت خدا و صفات او وجود دارد خطر «تشبیه» است به این معنی که انسان صفات خداوند را با صفاتی که در وجود او است قیاس کند در حالی که عالم بودن، سمیع بودن، قادر بودن، رزّاقیت خداوند و سایر صفات او هیچ شباهتی با صفات ما ندارد.
با توجّه به این دو نکته و برای رسیدن به پاسخ سؤال باید ببینیم رزّاقیت خداوند به چه معنا است. رزّاق بودن خداوند به این معنا است که خداوندی که خالق و به وجود آورنده موجودات است خلایق را طوری آفریده که احتیاج به رزق دارند و رزق و روزی آنها را میدهد و بین همه موجودات یک نوع نظم، هماهنگی، وابستگی و ارتباط دقیق برقرار کرده و با این نظم و هماهنگی زمینه رسیدن روزی به آنها را فراهم میکند.
قوّه جذب و تغذّی که در گیاهان است، جهازات تغذیه که در گیاه و حیوان و انسان است، میلها و غریزههایی که در جانداران وجود دارد و آنها را به سوی موادّ غذایی میکشاند، عقل و اراده انسان و احساس انسان به این که خودش باید حق خود را حفظ کند، به حقوق دیگران احترام بگذارد، در برابر متجاوزان به حقوق خود ایستادگی کند و دستورهایی که در این رابطه از طرف دین به ما رسیده است همه از مظاهر رزّاقیت خداوند میباشد. اگر رزّاقیت خداوند نبود هیچ یک از اینها نبود و اگر اینها نبودند نه گیاهی بود نه حیوانی و نه انسانی بلکه هیچ موجودی نبود چرا که رزق و روزی به معنای اعم چیزی جز مددگیری موجودات از یکدیگر و در نهایت مددگیری همه از خداوند نیست.
فکر کردن ما، تلاش و کوشش ما به موجب رزّاقیت خداوند است. رزّاق بودن او است که روزی و روزی خور را در پی یکدیگر برانگیخته و بین آنها ارتباط و هماهنگی بر قرار کرده است.
طبق این نظم و هماهنگی که در عالم هستی وجود دارد یک وقت روزی وظیفه دارد که به سوی روزی خور حرکت کند مانند باران که مکلّف است با مرکب ابر به سوی زمینهای خشک برود[3].
چون زمین را پا نباشد جود او
ابر را راند هماره سوی او
طفل را چون پا نباشد مادرش
آید و ریزد وظیفه[4] بر سرش
در یک جا هم روزی خور وظیفه دارد که به طرف روزی حرکت کند؛ گیاهان که از آب و خاک و نور و هوا استفاده میکنند به همین اندازه وسایل استفاده و ارتزاق در اختیار آنها قرار داده شده و به همان اندازه هدایت شدهاند که میتوانند خود را به روزی خود برسانند. به حیوانات که برای رفع نیاز خود نیاز به حرکت از نقطهای به نقطه دیگر دارند وسیله نقل مکان داده شد، تا از مکانی به مکان دیگر منتقل شوند و به تناسب نیازهای آنها حواسّ مختلف و غرایز حیرت انگیزی به آنها عنایت شده است.
امّا انسان که از همه موجودات بالاتر است باید مسیر بیشتری را برای تحصیل روزی طی کند و به همین نسبت دستگاه هدایت در انسان قویتر است به او عقل و علم و قوّه تفکر داده شده، وحی و نبوّت به کمک او آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرّر کرده است همه این موارد از شؤون رزّاقیت خداوند است. پس این که میگویند:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
هر آن کس که دندان دهد نان دهد
حرف درستی است امّا نه به این معنا که داشتن دندان کافی است و نیازی به سعی و تلاش ما وجود ندارد چون خداوند رزق موجودات را ضمانت کرده است، بلکه به این معنا است که بین دندان و نان در دستگاه آفرینش ارتباط وجود دارد بین روزی و روزی خور، وسایل تحصیل روزی و وسایل خوردن، هضم و جذب روزی و وسایل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. پس ما وظیفه داریم بعد از معرفت به این ارتباط و وابستگی بین موجودات هستی بهترین راه را برای رسیدن به روزی انتخاب کنیم و قوای خود را در آن راه بکار اندازیم.
بنابراین اساس پایه کسب روزی تلاش و فعّالیت صحیح، مشیت، سازنده و دور از هر گونه افراط و تفریط است به همین دلیل قرآن مجید کراراً انسان را در گرو سعی و تلاش و فعّالیت خود شمرده و بهره او را از زندگی به میزان سعی و تلاش او میداند[5]. روایات فراوانی هم در زمینه تلاش و کوشش و مذمّت بیکاری و تنبلی در مورد تحصیل رزق و روزی از معصومین علیهمالسلام به ما رسیده است که بیان گر این مطلب است که اگر چه خداوند عهده دار رزق انسان و سایر موجودات شده است امّا با وجود ارتباط بین موجودات، راه رسیدن به روزی و تحصیل آن را نیز برای ما مشخّص کرده که یکی از مهمترین مسائل برای رسیدن به روزی تلاش و کوشش است لذا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید:
«إنَّ الأشیاءَ لَمّا ازدَوَجَتْ ازدَوَجَ الکسَلُ والعَجْزُ فنتجا بَینَهُما الفَقْر»[6].
هنگامی که موجودات در آغاز با هم ازدواج کردند، تنبلی و سستی با هم پیمان زوجیت بستند و فرزندی از آنها به نام فقر متولّد شد.
در حدیث دیگری امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«لا تَکسَلُوا فی طلَبِ مَعایشِکمْ فاِنَّ آبائَنا کانوا یرْکضُونَ فیها ویطْلُبُونَها»[7].
در طلب نیازهای زندگی تنبلی نکنید چرا که پدران ما به دنبال آن میدویدند و آن را طلب میکردند.
امام باقر علیهالسلام نیز در همین رابطه میفرماید:
«إنّی لَأبْغَضُ الرّجلَ أنْ یکونَ کسلاناً عن أمر دُنیاهُ وَمَن کسِلَ عَنْ أمْرِ دنیاهُ فَهُوَ عَنْ أمْرِ آخِرَتِه أکسَل»[8].
من مردی را که در امر دنیایش تنبل باشد مبغوض میدارم کسی که در کار دنیایش تنبل باشد در کار آخرتش تنبلتر است.
[1] ذاریات 51 : 58
[2] مائده 5 : 114 ؛ حج (22) : 58 ؛ مؤمنون (23) : 72 ؛ سبأ (34) : 39 ؛ حجر (15) : 30 ؛ جمعه (62) : 11 .
[3] اعراف 7 :57 .
[4] روزی و غذا .
[5] نجم 53 : 39 .
[6] کافی : 5/85 ، حدیث 8 ؛ وسائل الشیعه : 17/60 ، حدیث 7 .
[7] مَن لا یحضره الفقیه : 3/157 ، حدیث 3576 ؛ وسائل الشیعه : 17/60، حدیث 21980 .
[8] الکافی : 5/85 حدیث 4 ؛ وسائل الشیعه : 17/59 حدیث 21973 .