دشمنان اسلام از آغاز تاکنون همواره از هر وسیلهای برای مبارزه با دین اسلام و بدبین ساختن مردم نسبت به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله استفاده کردهاند یکی از کارهای آنان فعالیت فرهنگی و انتشار کتابهایی است که مملو از دروغ و بهتان به ساحت پاک و مقدّس پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بوده، از جمله این که در کتابهای خود پیامبر گرامی اسلام را تابع هوی و هوس معرّفی کردند و دلیل آنها در این مسأله ازدواجهای متعدّد آن حضرت میباشد آنها میخواستند با هوسباز معرّفی کردن پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله شخصیت او را لکه دار کرده و از پیشرفت و گسترش دین اسلام جلوگیری کنند[1].
مسلّم است که این افسانهها و تهمتها نزد ما که معتقد به عصمت انبیا هستیم کاملاً نادرست است و به آن اهمّیت نمیدهیم ولی برای کسانی که در این عقیده با ما همراه نیستند یا به خاطر وسوسه دشمنان اسلام دچار شک و تردید گشتهاند باید حقیقت مطلب روشن گردد.
تاریخ نویسان محقّق و با انصاف اعم از مسلمان و مسیحی نوشتهاند که:
ازدواجهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای شهوترانی نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود آن حضرت در سنّ 25 سالگی که دوران شور و هیجان جوانی است با حضرت خدیجه علیهاالسلام که 40 ساله بود و شور و نشاط جوانی را در خانه دو شوهر سابقش از دست داده بود ازدواج نمیکرد[2].
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بعد از خدیجه علیهاالسلام با زنان دیگری، ازدواج کردند از آن جملهاند:
سوده، عایشه، غزیه، حفصه، امّ حبیبه، امّ سلمه، زینب دختر جحش، زینب دختر خزیمه، میمونه، جویریه و صفیه.
اکنون برای روشن شدن مسأله به فلسفه ازدواجهای متعدّد پیامبر اسلام در 13 سال آخر زندگی آن حضرت اشاره میکنیم. اهداف پیامبر اسلام از ازدواجهای متعدّد به مسائل زیر بر میگردد:
1 ـ به خاطر محافظت یتیمان و درماندگان و نگهداری آبروی کسانی که قبلاً در وسعت و عزّت زندگی میکردند و لی با از دست دادن سرپرست خود، آبرو و ایمانشان در خطر بود؛ زیرا قبیله آنان آنها را به سوی خود میبردند و به کفر و ارتداد مجبورشان میکردند مانند «سوده» که پس از مهاجرت به حبشه شوهرش (سکران بن عمرو) وفات کرد و بدون سرپرست ماند در چنین شرایطی اگر سوده میخواست به میان قبیله خود (قبیله بنی عامر) بازگردد یا ناچار بود از اسلام دست بردارد تا او را به میان خود راه دهند و یا آزارها و اهانتهای آنان را با سختی تحمّل کند و در وضع رقّت باری به سر برد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در چنین شرایطی او را به ازدواج خویش در آورد تا هم او را از پریشانی نجات دهد و هم قبیلهاش را که هم قبیله مهمّی به شمار میرفتند و از طرفی اکثراً مشرک بودند به سوی اسلام متمایل سازد.
همسر دیگر پیامبر «زینب» دختر «خزیمه» بود که بعد از مرگ شوهرش از یک طرف به بیسرپرستی و از طرفی به فقر گرفتار شده بود در حالی که زن بخشنده و به امّ المساکین معروف بود لذا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای حفظ آبروی زینب با او ازدواج کردند.
«امّ سلمه» نیز مسن، یتیم دار و با ایمان بود و بعد از شهادت همسرش به ازدواج پیامبر درآمد.
2 ـ بعضی از ازدواجهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای مبارزه با سنّتهای غلط جاهلی صورت گرفت مانند «زینب» دختر «جحش» دختر عمه رسول خدا که با «زید بن حارثه» پسر خوانده آن حضرت ازدواج کرده بود و این ازدواج که به دستور پیامبر اسلام صورت گرفت خود نمونهای از الغای امتیازات غلط طبقاتی، در اسلام است؛ زیرا زینب یکی از نوادگان عبدالمطلب، بزرگ قریش و زید از نظر خانوادگی «برده» بود که به وسیله رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله آزاد گردید».
زینب به خاطر شخصیتی که داشت به زید بزرگی میفروخت و هر چه پیامبر آنها را نصیحت کرده مؤثّر نشد و سرانجام زید او را طلاق داده پس از آن که زینب طلاق گرفت پیامبر اسلام به فرمان خداوند او را به عقد خود در آورد تا رسمی را که میان مردم جاهلیت بدون دلیل و مصلحت رواج داشت از بین ببرد (چون آنها پسر خوانده خود را پسر واقعی میدانستند و همسر او را نمیگرفتند).
آیه 37 سوره مبارکه احزاب در مورد همین جریان نازل شده است[3].
3 ـ به خاطر آزادی اسیران و بردگان مانند ازدواج با «جویریه».
«جویریه» از قبیله بزرگ «بنی المصطلق» بود که پس از نبرد با ارتش اسلام مغلوب و اسیر شد پیامبر اسلام با جویریه دختر «حارث» که بزرگ آنها بود ازدواج کرد مسلمانان وقتی دیدند که اسیران از منسوبین آن حضرت شدند بسیاری از آنها را آزاد کردند و به قول ابن هشام از برکت این ازدواج صد خانواده بنی المصطلق آزاد شدند[4].
4 ـ به خاطر پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنیهای آنان و حفظ سیاست داخلی پیامبر اسلام با عایشه،، حفصه، ام حبیبه، صفیه و میمونه ازدواج کرد.
«امّ حبیبه» دختر ابوسفیان همان کسی است که خاندان او با دودمان رسالت دشمنی آشتیناپذیر داشتند و شوهر او در حبشه از اسلام برگشت و نصرانی شد و سپس درگذشتام حبیبه سخت در اضطراب و ناراحتی به سر میبرد؛ زیرا او مسلمان ولی پدرش ابوسفیان دشمن پیامبر اسلام بود و نمیتوانست به او پناه ببرد پیامبر اسلام برای جلب قلوب «بنی امیه» و همچنین سرپرستی امّ حبیبه با او ازدواج کرد.
«صفیه» دختر «حی بن اخطب» رئیس قبیله «بنی نضیر» بود و پس از آن که اسیران یهود در میان مسلمین پخش شدند حضرت برای حفظ شخصیت صفیه با او پیوند زناشویی بست بدین وسیله با یکی از بزرگترین قبایل بنی اسرائیل طرح خویشاوندی ریخت.
زنهای پیامبر جز عایشه، در موقع ازدواج با رسول اکرم بیوه بودند و بیشتر آنها دوران جوانی و نشاطشان گذشته بود.
در بسیاری از موارد پیامبر اکرم فقط به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت میکرد و آنها به همین مقدار خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر نامیده شده است و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر صلیاللهعلیهوآله محکمتر و در دفاع از او مصمّمتر میشدند و این خود بزرگترین دلیل است که ازدواجهای پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله روی مصالح و اهداف مقدّس بوده است و هرگز تهمت هوس رانی و غیره بر پیامبر اسلام نمیچسبد.
[1] زندگانی ، هیکل : 429 ، فصل هفدهم محمدّ . .
[2] بحارالانوار : 22/191 ، باب 2 ، حدیث 5 .
[3] تفسیر نمونه : 17/316 ؛ بحارالانوار : 22/221 باب 3 ، جمل احوال ازواجه صلیاللهعلیهوآلهوفیه
قصةُ زینب وزید .
[4] السیرة النبویه ، سیره ابن هشام : 3/762 .