قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار : 16 آذر 1402 ساعت 2:50 بعد از ظهر

استاد انصاریان در شب سوم عزاداری ایام فاطمیه مطرح کرد:

امیرالمومنین(ع) بین طلا و کاه تفاوتی قائل نمی‌شد

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: امیرالمومنین(ع) به وزارت دارایی حکومت‌شان رفتند و دیدند که انبارها پر است، وزیر دارایی خود را فراخواندند و گفت همه این اموال را بین مردم تقسیم کن چرا که اینها حق مردم است. اولین چیزی که امیرالمومنین(ع) بین مردم تقسیم کرد، طلا و نقره بود و آخرین چیزی که بین مردم تقسیم شد، کاه بود. امیرالمومنین(ع) دلبسته مادیات دنیوی و اموال نبود به همین دلیل بین طلا و کاه تفاوتی قائل نمی‌شد.

به گزارش روابط عمومی موسسه دارالعرفان، استاد حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و استاد حوزه علمیه، در مراسم دهه سوم جمادی‌الاول در حسینیه همدانی‌ها به میوه‌های شناخت در وجود آدمی پرداخت و اظهار داشت: شیخ بهایی سه میوه برای شناخت مطرح کرده است؛ یکی از آنها این است که شناخت باعث می‌شود تا دورنمایی از عظمت پروردگار در قبل انسان تجلی کند. وقتی این نوع شناخت در وجود انسان تجلی پیدا کند، فرد خود را هزینه مسائل دنیوی نمی‌کند چون همه چیز غیر از خدا در نظر آنان کوچک است، در نتیجه «به‌دست‌آوردن‌ها» و «از دست دادن‌ها» در زندگی دنیوی روی آنها تاثیر نمی‌گذارد و از این مسائل خوشحال و یا ناراحت نمی‌شود.

 

وی در ادامه به داستانی از پیامبر اسلام(ص) در کتاب کافی اشاره کرد و گفت: روزی بعد از نماز صبح، پیغمبر اکرم(ص) رو به مردم برگشت و جوانی را دید که حال و چهره این فرد با همه کسانی که در مسجد بودند متفاوت است. به این جوان فرمودند حال تو چگونه است؟ گفت یا رسول الله(ص)، اکنون گویی عرش را می‌بینم و اگر در این وضعیت شمش طلا و یا سنگی به من بدهند، تفاوتی در حال من ایجاد نمی‌شود چرا که ارزش آنها در نظرم یکسان است. در برخی کتب هم نوشته شده که این جوان در ادامه به پیامبر(ص) گفت که من شب‌ها ناله اهل دوزخ و سپاس اهل بهشت را می‌شنوم. این موضوع را امیرالمومنین(ع) هم در خطبه متقین بیان می‌کنند به این صورت که عده از افراد در همین دنیا زندگی می‌کنند اما گویی در بهشت هستند و از نعمات آن بهره‌مند می‌شوند و یا در دوزخ هستند و عذاب آن را می‌چشند. این جوان در ادامه به پیامبر(ص) گفت اجازه می‌دهید که اکنون برخیزم و افراد بهشتی و جهنمی این جمع را به شما نشان دهم که پیامبر(ص) فرمود تا همین جا بس است چرا که ما نباید آبروی بندگان خدا را ببریم.

 

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: امیرالمومنین(ع) به وزارت دارایی حکومت‌شان رفتند و دیدند که انبارها پر است، وزیر دارایی خود را فراخواندند و گفت همه این اموال را بین مردم تقسیم کن چرا که اینها حق مردم است. اولین چیزی که امیرالمومنین(ع) بین مردم تقسیم کرد، طلا و نقره بود و آخرین چیزی که بین مردم تقسیم شد، کاه بود. امیرالمومنین(ع) دلبسته مادیات دنیوی و اموال نبود به همین دلیل بین طلا و کاه تفاوتی قائل نمی‌شد.

 

استاد انصاریان با بیان اینکه "شناخت باعث می شود تا از به دام افتادن در تله گناهان در امان بماند و به مقامات بالای دنیوی و اخروی برسد"، تصریح کرد: در کتاب ارشاد مفید آمده است که یک مسیحی نزد امیرالمومنین(ع) آمد و پرسید آیا تو پیغمبر هستی؟ چون آثار نبوت را در تو مشاهده می‌کنم، امیرالمومنین(ع) پاسخ دادند که نه، من جانشین پیغمبر اسلام(ص) هستم، آن مسیحی گفت من دیگر با تو حرفی ندارم و تنها من را مسلمان کن؛ این فرد در ادامه با امیرالمومنین(ع) به صفین آمد و شهید شد.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه