آنگاه به جانب «دکّه زینالعابدین»(علیهالسلام) حرکت کن و آن در کنار «ستون سوم» است، از سوی متصّل به باب کنده.
نویسنده گوید: این مقام از طرف قبله برابر با دکّه باب امیرمؤمنان و از طرف غرب مقابل با باب کنده بوده که مسدود شده است و گفته شده که شایسته است نماز به اندازه پنج زراع دورتر از ستون خوانده شود، زیرا دکه در آن محل بوده است.
به هر حال در آنجا دو رکعت نماز به
«حمد» و هر سورهای که خواهی بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
پخش صوت
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، اللّٰهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِي قَدْ كَثُرَتْ وَلَمْ يَبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِكَ، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ إِلَيْكَ، فَأَنَا أَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْكَ مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ . اللّٰهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي وَلَمْ تَظْلِمْنِي شَيْئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِي فَخَيْرُ راحِمٍ أَنْتَ يَا سَيِّدِي . اللّٰهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ . اللّٰهُمَّ فَإِنِّي أَسْأَلُكَ يَا كَنْزَ الضُّعَفَاءِ، يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ، يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَىٰ، يَا مُنْجِيَ الْهَلْكىٰ، يَا مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ، يَا مُحْيِيَ الْمَوْتىٰ، أَنْتَ اللّٰهُ الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِي سَجَدَ لَكَ شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّيْلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّيْرِ؛
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است، خدایا گناهانم زیاد شده و برای آنها جز امیدت گذشتت نمانده، اکنون ابزار محرومیت را که تهیدستی و نیازمندی است تقدیم کردم، خدایا از تو میخواهم آنچه را سزاوارش نیستم و از تو میطلبم آنچه را مستحقّش نمیباشم؛ خدایا اگر عذابم کنی علّت عذاب گناهان من است، به من هیچ ستمی نکردی و اگر مرا ببخشی، پس تو بهترین رحمکنندگانی، ای آقای من، خدایا تو تویی و من منم، تو بسیار خوگرفته به آمرزشی و من بسیار خوگرفته به گناهانم، تویی که لطف و محبت میکنی به بردباری، منم که بسیار خوگرفتهام به نادانی؛ خدایا از تو میخواهم ای گنج ناتوانان، ای بزرگ امید، ای دستگیر غریقان، ای نجاتدهنده هلاکشدگان، ای میراننده زندگان، ای زندهکننده مردگان، تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، تویی که سجده کرد برایت شعاع خورشید و نور ماه و تاریکی شب و روشنی روز و حرکت بال پرندگان؛
فَأَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ يَا عَظِيمُ بِحَقِّكَ يَا كَرِيمُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِينَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِينَ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلَىٰ عَلِيٍّ، وَبِحَقِّ عَلِيٍّ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلَىٰ فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلَى الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَيْكَ، وَبِحَقِّكَ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَبِحَقِّ الْحُسَيْنِ عَلَيْكَ، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِكَ عَلَيْهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِي لَهُمْ عِنْدَكَ، صَلِّ يَا رَبِّ عَلَيْهِمْ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهىٰ رِضاكَ، وَاغْفِرْ لِي بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِي بَيْنِي وَبَيْنَكَ، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ كَما أَتْمَمْتَها عَلىٰ آبائِي مِنْ قَبْلُ يَا كهٰيٰعص . اللّٰهُمَّ كَما صَلَّيْتَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِي دُعَائِي فِيمَا سَأَلْتُكَ.
از تو میخواهم ای بزرگ، به حق تو ای کریم بر محمّد و اهلبیت صادقش و به حق محمّد و اهلبیت صادقش بر تو و به حق تو بر علی و به حق علی بر تو و به حق تو بر فاطمه و به حق فاطمه بر تو و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو و به حق تو بر حسین و به حق حسین بر تو، همانا حقوق ایشان از برترین نعمتبخشیهای تو بر آنان است و به حق جایگاهی که برای تو نزد آنان است و جایگاهی که برای آنان نزد توست، درود فرست ای پروردگار بر ایشان، درودی دائمی تا نهایت خشنودیات و به حق ایشان گناهانی که بین من و توست بر من ببخش و نعمتت را بر من کامل کن چنانکه بر پدرانم از پیش کامل کردی ای کهیعص. خدایا چنانکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستادی، در آنچه از تو خواستم دعایم را اجابت کن. پس به سجده برو و طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي يَا سَيِّدِي، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِي وَاغْفِرْ لِي.
ای آقای من، ای آقای من، ای آقای من، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بیامرز و مرا بیامرز.و این کلمات را با فروتنی و گریه بسیار بگو، آنگاه طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و باز این کلمات را بگو، پس دعا کن به آنچه که خواهی.
نویسنده گوید: بر پایه بعضی مجموعههای غیر معتبر و مشهور بین مردم آن است که در این مقام بجا میآورند عملی را که امام صادق(علیهالسلام) به یکی از اصحاب خود آموخت، ولی این عمل مقید به این مقام نیست؛ و کیفیت آن این است که از آن حضرت نقلشده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند: آیا بامداد دنبال حاجتی نمیروی که به مسجد بزرگ کوفه گذر کنی؟ عرض کرد چرا؛ فرمود: در آن مسجد چهار رکعت نماز بخوان و بگو:
پخش صوت
إِلٰهِي إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَإِنِّي قَدْ أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَكَ شَرِيكاً، وَقَدْ عَصَيْتُكَ فِي أَشْياءَ كَثِيرَةٍ عَلَىٰ غَيْرِ وَجْهِ الْمُكابَرَةِ لَكَ، وَلَا الاسْتِكْبارِ عَنْ عِبادَتِكَ، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِيَّةِ لَكَ، وَلَكِنِ اتَّبَعْتُ هَوايَ وَأَزَلَّنِيَ الشَّيْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَيانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي غَيْرَ ظالِمٍ أَنْتَ لِي، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّي وَتَرْحَمْنِي فَبِجُودِكَ وَكَرَمِكَ يَا كَرِيمُ.
معبودم اگر من کسی بودهام که تو را معصیت کردم، در مقابل در محبوبترین چیزها به نزد تو اطاعتت کردم و آن اینکه در اعتقادم برای تو فرزندی نگرفتم و شریک برایت نخواندم البته در بسیاری از امور معصیت تو را کردهام، نه به رسم دشمنی با تو و نه از باب تکبّر کردن از بندگیات و نه از جهت انکار ربوبّیت و نه به خاطر خروج از عرصه بندگی، ولی از هوای نفسم پیروی کردهام و بعد از برهان و بیان، شیطان مرا لغزاند، در نتیجه اگر عذابم کنی، به گناهانم عذابم کردی و ستمکار بر من نیستی و اگر از من گذشت کنی و به من ترحّم فرمایی به جود و کرمت با من معامله کردی ای کریم. و همچنین میگویی:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللّٰهِ وَقُوَّتِهِ، غَدَوْتُ بِغَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلَا قُوَّةٍ، وَلَكِنْ بِحَوْلِ اللّٰهِ وَقُوَّتِهِ، يَا رَبِّ أَسْأَلُكَ بَرَكَةَ هٰذَا الْبَيْتِ وَبَرَكَةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُكَ أَنْ تَرْزُقَنِي رِزْقاً حَلالاً طَيِّباً تَسُوقُهُ إِلَيَّ بِحَوْ لِكَ وَقُوَّتِكَ وَأَنَا خائِضٌ فِي عَافِيَتِكَ.
صبح کردم به نیرو و قدرت خدا، صبح کردم بدون نیرو و قوّت خویش، ولی به نیرو و قدرت خدا، ای پروردگار از تو میخواهم برکت این خانه و اهلش را و از تو میخواهم که روزی حلال و پاکیزه نصیبم کنی که مرا به سوی نیرو و قدرت تو سوق دهد درحالیکه من در سلامتی کاملت غوطهور باشم. شیخ شهید و محمّد بن مشهدی این عمل را برای صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذکر کردهاند: در دو رکعت اول
«حمد» و
«توحید» و در دو رکعت دیگر
«حمد» و
«اِنّا اَنزَلناهُ» و پس از سلام، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو.
در حدیث معتبر از ابوحمزه ثمالی روایتشده: که روزی در مسجد کوفه نشسته بودم، ناگاه دیدم شخصی از درِ کِنده وارد شد، از همه کس خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه جامهتر عمامه به سر بسته و پیراهن و بالاپوش گشاد آستین پوشیده و یک جفت کفش عربی در پای مبارکش بود؛ کفش را از پا درآورد و نزد ستون هفتم ایستاد و دستها را تا برابر گوش بالا برد و تکبیری گفت که تمام موهای من از حیرت و شگفتی آن راست ایستاد؛
پس چهار رکعت نماز خواند و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، سپس این دعا را خواند: «إِلٰهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» دعا را ادامه داد تا رسید به «یا کَرِیمُ»؛ در اینجا به سجده رفت و مکرّر «یا کَرِیمُ» گفت به اندازهای که یک نفس را پر کند.
آنگاه در سجدهاش گفت: «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلىٰ حَوائِجِ السّائِلِینَ» و دعا را ادامه داد تا «هفتاد مرتبه» «یا سَیِّدِی» که در «اعمال ستون هفتم» ذکر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت نگاه کردم، دیدم حضرت زینالعابدین(علیهالسلام) است؛ دستهای مبارکش را بوسیدم و پرسیدم برای چه اینجا آمدید؟ فرمود: برای آنچه دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه.
در روایتی که در «پانوشت زیارت هفتم» نقل کردم این مطلب هم بود که ابوحمزه را با خود به زیارت امیرمؤمنان برد.