علاّمه مجلسی در«حلیة المتّقین» فرموده: بدان که عقیقه فرزند مستحب مؤکد است، برای کسی که قادر بر آن باشد و بعضی از علما واجب میدانند و بهتر است روز هفتم انجام گیرد و اگر تا بلوغ طفل تأخیر کند بر پدر مستحبّ است و پس از بلوغ تا آخر عمر بر خودش مستحبّ است؛
و در احادیث معتبر بسیاری واردشده: عقیقه بر کسی که دارای فرزند شود واجب است؛ و در احادیث بسیاری نقلشده: هر فرزندی درگرو عقیقه است، یعنی اگر انجام نگیرد در معرض مردن و انواع بلاهاست.
از حضرت صادق(علیهالسلام) نقلشده: عقیقه بر کسی که توانگر باشد لازم است و کسی که تهیدست است پس از توانگری انجام دهد، اگر هم توانگر نشد بر او تکلیفی نیست و اگر برای او عقیقه نکنند تا زمانیکه برای او قربانی کنند، قربانی از عقیقه کفایت میکند.
در حدیث دیگری نقلشده: از آن حضرت پرسیدند: ما برای عقیقه دنبال گوسفند رفتیم ولی نیافتیم، چه میفرمایید، قیمتش را خیرات کنیم؟ فرمود: طلب کنید تا بیابید. خدا خوراندن طعام و ریختن خون را دوست دارد.
در حدیث دیگری آمده: پرسیدند آیا فرزندی که در روز هفتم بمیرد، میباید عقیقهاش کرد؟ فرمود: اگر پیش از ظهر بمیرد عقیقه ندارد و اگر بعدازظهر بمیرد عقیقه کنند.
در حدیث معتبری از عمربنیزید نقلشده: خدمت آن حضرت عرض کرد: نمیدانم پدرم برای من عقیقه کرده یا نه؟ فرمود: عقیقه کن. پس او در پیری عقیقه کرد.
در حدیث حَسَن از آن حضرت نقلشده: فرزند را در روز هفتم ولادت نام میگذارند و عقیقه میکنند و سر میتراشند و موی سرش را با نقره وزن کرده و آن نقره را خیرات میدهند و پای و ران عقیقه را برای قابلهای که در زایمان زن کمک کرده میفرستند و باقی را به مردم اطعام میکنند و میبخشند.
در حدیث موثّق دیگری فرمود: هرگاه پسری یا دختری برای تو متولّد شود، در روز هفتم گوسفندی یا شتری عقیقه میکنی و او را نامگذاری کن و سرش را در روز هفتم بتراش و به سنگینی موی سرش طلا یا نقره خیرات کن.
در حدیث دیگری واردشده: ربع گوسفند را به قابله میدهد و اگر بیقابله زایمان کرده آن را به مادر میدهد که به هرکه خواست ببخشد و دستکم به ده مسلمان بخوراند و هرچه زیادتر باشد بهتر است و خود از گوشت عقیقه نخورد و اگر قابله زنی یهودی باشد قیمت ربع گوشت گوسفند را به او بدهد؛ و در روایت دیگری واردشده: به قابله ثلث گوسفند را میدهند.
و مشهور میان علما آن است که باید عقیقه شتر یا گوسفند یا بز باشد.
از حضرت باقر(علیهالسلام) نقلشده: رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در روز ولادت در گوش حَسَنین اذان گفتند و حضرت فاطمه روز هفتم برای آنان عقیقه کرد و پای گوسفند را با یک اشرفی به قابله دادند.
عقیقه اگر شتر باشد باید پنج ساله یا در شش یا بیشتر باشد و اگر بز، یک سال یا دو ساله یا بیشتر و اگر گوسفند باشد دستکم ششماهه یا در هفت ماه باشد و اگر هفت ماه تمام باشد بهتر است و باید بیضهاش را نکشیده باشند و نیز بهتر آن است که آن را نکوبیده باشند و باید مغز شاخش شکسته و گوشش بریده باشد و زیاد لاغر نباشد و کور و بسیار لنگ که راه رفتن برایش دشوار باشد، نباشد.
اما در حدیث معتبری از حضرت صادق(علیهالسلام) نقلشده: عقیقه از باب قربانی نیست، هر گوسفندی که باشد خوب است. هدف گوشت است، هرچه فربهتر باشد بهتر است؛
و مشهور میان علما آن است که مستحب است عقیقه پسر، نر باشد و عقیقه دختر، ماده و گمان فقیر این است که برای هر دو موافق بسیاری از احادیث معتبر، گوسفند نر بهتر است و برای هر دو گوسفند ماده هم خوب است؛
و مستحبّ است پدر و مادر از گوشت عقیقه نخورند، بلکه بهتر آن است از طعامی که در آن پخته باشند نیز نخورند و خوردن مادر کراهتش بیشتر است؛ و بهتر این است که عیال پدر و مادر هم که در خانههایشان میباشند، از آن گوشت طعام نخورند؛
و مستحبّ است بپزند و خام خیرات نکنند و کمترینش آن است که با آب نمک بپزند، بلکه احتمال دارد اینگونه پختن بهتر باشد و اگر خام هم خیرات کنند خوب است؛
و اگر حیوان عقیقه پیدا نشود، خیرات کردن قیمتش فایدهای ندارد، بلکه باید صبر کنند تا پیدا شود و شرط نیست جماعتی که به خوردن عقیقه حاضر میشوند فقیر باشند، اما خوراندن به صالحان و فقرا بهتر است، انتهی.
فقیر گوید: مشهور، کراهت شکستن استخوانهای عقیقه است و روایت: «یُکْسَرُ عَظْمُها وَیُقْطَعُ لَحْمُها وَتَصْنَعُ بِها بَعْدَ الذِّبْحِ ما شِئْتَ؛ بشکند استخوانش را و تکه کند گوشتش را و پس از کشتن با آن هرچه خواهی بکن» منافات با کراهت ندارد.
صاحب جواهر فرموده: اما آنچه بین مردم عراق مشهور شده که پیچیدن استخوانهای آن، در پارچهای سپید و دفن کردن آن مستحبّ است، دلیل و سندی بر آن نیافتم و الله العالم.