یک استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به دیدگاههای اخیر دکتر سروش، گفت: نظریه مشرکانهای که آقای سروش در مصاحبه با بی بی سی مطرح کرده حرف جدیدی نیست و ادعای رویا و خواب بودن وحی به پیامبر اسلام(ص) همان نظری است که مشرکان مکه مطرح میکردند و میگفتند قرآن خوابهای پریشان پیامبر(ص) است.
فارس: جناب انصاریان، برداشت شما از سخنان اخیر آقای سروش چیست؟
اخیرا آقای سروش در بیان و تبیین نظریهای که پیرامون قرآن کریم داشته است با شبکه بی بی سی مصاحبهای انجام داد که جای تأمل دارد. آرایی که حوزه بیان و نقد و نظرش مکانهای دانشگاهی و حوزههای علمیه است چرا باید در فضای عمومی آن هم از رسانه بیگانه مثل بیبیسی ارائه شود. کسانی که در طول تاریخ روابط ایران و انگلیس را مطالعه میکنند حتی کسانی که غرب گرا هستند اذعان دارند استعمار پیر هیچگاه دلسوز ما نبوده است و نه تنها با اسلامیت بلکه با ایرانیت ما نیز جنگیده است. سئوال اصلی برای من این است که اساسا چرا این رسانه باید عنوان محمل سخنان سروش باشد.
وی در مقالاتی که داشته و در بحثی که با این شبکه انگلیسی دارد این نظریه را مطرح میکند زبان قرآن زبان بیداری نیست. او میگوید قرآن زبان خواب و رمز آلود است و چنان نیست که محمد(ص) مخاطب آواهایی باشد و در گوش باطنش سخنانی خوانده باشند و فرمان به ابلاغ داده باشند بلکه محمد(ص) روایتگر و ناظر مناظری است که در رویاهای خود دیده است. بنا بر این قرآن برای بیان نیاز به تفسیر و کتاب لغت ندارد بلکه باید از شیوه خواب گذاری قرآن را بیان کرد.
فارس: آیا نقدی که سروش به وحیانی بودن قرآن وارد کرده است جدید است یا سابقه تاریخی دارد؟
خود قرآن سابقه این مسئله را به خوبی بیان میکند در سوره انبیا آیه پنج میفرماید «بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَةٍ کَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ» مشرکان میگفتند قرآن خوابهای پریشان پیامبر(ص) است. این نظریه مشرکانه ابتدا در مکه مطرح شده است و در واقع حرف جدیدی نیست یعنی رویا انگاشتن قرآن 15 قرن قبل گفته شده است. در مصاحبه بی بی سی آقای سروش میگوید در بخشهایی از آیات قرآن وقتی پیغمبر خود را خطاب قرار میدهد نیز نوعی شعر گفته همانطور که سعدی میگوید سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز! که این استدلال واقعا قابل قبول نیست. در حالی که خود قرآن در سوره یس میفرماید «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ»
فارس: آیا در احادیث و روایات در این زمینه سابقهای وجود دارد؟
ادعای رویا بودن قرآن اساسا با حقیقت و واقعیتهای تاریخی و سیره نبوی آشکارا ناسازگار است. خود سروش نیز میگوید رسول را صادق و راستگو میدانیم اما حضرت رسول(ص) در 23 سال بعث و رسالتشان یکبار اشاره نکردند آنچه دیدهاند و گفتهاند خواب بوده است که امروز به جای تأمل در قرآن به سراغ خواب گذاری برویم. در روایات صحیح شیعه و سنی نیز ادعای مورد نظر سروش وجود ندارد بلکه تاکید میشود که قرآن وحی الهی است. در خود قرآن نیز هم کلمه وحی وجود دارد و هم کلمه شعر و این نشان میدهد که بین شعر و وحی در قرآن تفاوت وجود دارد.
فارس: سروش در ادعای خودش تاکید بر این آیه دارد که «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ» یعنی حضرت رسول(ص) هم مثل مردم عادی بوده و لذا وحی نیز معنایی ندارد. نظر شما در این زمینه چیست؟
آقای سروش در حالی به این آیه استدلال میکند که آن را تقطیع کرده است.کامل آیه شریفه این است «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکینَ» که این نشان میدهد خداوند تاکید دارد که تنها تفاوت پیامبر(ص) با انسانهای عادی وحی از جانب خداوند است.
فارس: در خصوص دیدگاه سروش در خصوص اعجاز بودن قرآن توضیح دهید.
قرآن رابطه تنگاتنگی با واقعیتهای اجتماعی زمان نزول دارد. به شکلی که ما بدون توجه به واقعیتهای دوران نزول نمیتوانیم درک درستی از آیات داشته باشیم. چه طور این گونه واقعیتهای بیرونی و ترتیب نزول مستند به رویاهای رسول میشود؟ قرآن به زبان عرف نازل شده است. اهل زبان و اندیشمندان معتقدند عربی سرشار از مجاز و تشبیه و کنایه است. معجزات قرآن بیانی است که از کنایات، مجازات و تشبیهات استفاده میکند. این مقتضای زبان عربی است. در حالی که سروش عنوان میکند قرآن هیچ اعجازی در این زمینه ندارد. اساسا لازمه زبان عرب مجازات و کنایات است. سوره اسراء آیه 29 در تدبیر معاش زندگی است که با زیباترین تشبیهات و استعارهها بیان شده است که هر زبان شناس منصفی را به تمجید وا میدارد. «ولا تجعل یدک مغلولة إلى عنقک ولا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». در اینجا قرآن میفرماید نه دست خویش از روی خست به گردن ببند و نه به سخاوت یکباره بگشای که در هر دو حال ملامت زده و حسرت خورده بنشینی که توأم با زیباترین استعارههاست.
به نظر من نظریات سروش موجب میشود مطالب ناروایی به قرآن نسبت داده شود. اگر قرآن را رویا بدانیم رویا دانستن منجر به انکار حجیت تمام تعالیم پیامبر(ص) و منجر به امتناع از رسالت میشود. بنابراین نه به تعلیم انبیا میشود اعتماد کرد و نه به حق بودن آن! این نکات مهمی است که محصول اندیشههای آقای سروش است. وی به راحتی بسیاری از نامههای علما و اندیشمندان را متهم به بطلانگویی میکند در حالی که خودش اینگونه سخن میگوید.
فارس: نظرتان درباره ایراداتی که سروش به اعجازات قرآن وارد میکند چیست؟
وی در اثبات رویا میگوید وجود امور شگفت انگیز در قرآن نشان از رویا بودن آن میدهد در حالی که همه هستی شگفت انگیز است و اساس خلقت شگفت انگیز است و بسیاری از اعجازهای قرآن سالها بعد از پیامبر(ص) آشکار شده است و اظهارات سروش در این زمینه نیز بیمعنی است. از همه مهمتر اینکه مسئله نزول آیات در ساعات مختلف روی میداده است و فقط در شب نبوده است که عدهای بگویند پیامبر خواب دیده است.
فارس: به نظر شما مهمترین هدف سروش از طرح این مباحث چیست؟
من فکر میکنم محصول نظریه سروش تقدسزدایی از دین است. اگر تقدسزدایی از دین کردیم در واقع ارتباط جوانان را با مبانی اصیل دین قطع کردیم. سروش خواسته یا ناخواسته دنبال این کار است و در کانال تلگرامی خود نیز عملا همین هدف را دنبال میکند. مثلا وی با صراحت به جوانان میگوید که دنبال دعاهای معصومین نروند، یا نظریهای که در زمینه صراطهای مستقیم عنوان کرده است نوعی ضدیت با فقه و شریعت است. من فکر میکنم ایشان به جای طرح مباحثی که میتواند منجر به خسرالدنیا و الاخره شدن وی شود با توجه به قدرت تخیلی که دارد میتواند رمان نویس قهاری باشد که حداقل برای وی نفع دنیوی دارد.
منبع : خبرگزاری فارس