
امام زمان (عج) فريادرس انسانها

تا به اكنون ديندارها و بىدينها هر دو به قانون عمل نكردند و جهان را پر از ظلم نمودند، ولى خدا وعده فرموده، با اين كه جهان پر از ظلم مىشود، من عالىترين ذخيره انبيا و اوليا را، از پس پرده غيبت درآورده و از شرّ ستمگران نگاه مىدارم، و عاقبت، به بشر خسته، ستمديده و بيچاره ضعيف شده رحم مىكنم؛. به بشرى كه خودش را از قانون عدالت جدا كرد، رحم مىكنم: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ. «1» عاقبت هر چند اين دو طايفه دست به دست يكديگر دادند، و جهان را پر از ظلم و جور كردند، ولى چون خدا ظلم را نمىپسندد و جهان هم به تبع او ظلم را نمىپسندد و جهان، جهان عدل است، حكومت جهانى با قانونى جهانى، همگانى و الهى تحت سرپرستى امام عصرعليه السلام فرزند امام حسن عسگرى عليه السلام فرزند فاطمه زهرا عليها السلام برپا مىشود؛ كره زمين داراى يك حكومت مىشود و قانون آن هم قانون الهى مىگردد.
در توصيف امنيّت موجود در زمان امام عصر عليه السلام، حضرت باقر عليه السلام مىفرمايد: اگر از بغداد زيباترين زن دنيا، شترى را به طلا و نقره بار كند، و با چنين بارى تك و تنها از ميان بيابانهاى عراق تا مملكت سوريه حركت كند و برگردد، يك چشم بد به او نگاه نمىكند و دستى هم به او دراز نمىشود. «2»
ولى الان بىدينها و دينداران هر دو دارند ظلم مىكنند و جهان را پر از ظلم مىنمايند؛ ولى چون جهان، جهان عدل است، عدل عاقبت بر ظلم غالب مىشود:
هُوَ الَّذى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيدا. «3»
زمان خود پيغمبر صلى الله عليه و آله كه لِيُظْهِرَهُ نشد، الان هم كه نشده، پس تحقّق اين وعده در آينده خواهد بود؛ چنانكه در آيه أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ «4» ،«يرث»، فعل مضارع است؛ يعنى در آينده اين وراثت محقّق مىشود. خداوند در آيه بيست و يكم سوره مجادله از خود خبر مىدهد كه: كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلى «5»: من بر خودم واجب كردم كه عاقبت من و رسولانم در جهان پيروز باشيم.
------------------------------------------------------------------------
(1) 28. انبياء: 105. كلينى در جلد اول كافى صفحه 338 چنين روايت كرده:
عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَك أَتَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِى الْأَرْضِ. فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! مَا لِى أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِى الْأَرْضِ أَ رَغْبَهً مِنْكَ فِيهَا؟ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لَا فِى الدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ وَ لَكِنِّى فَكَّرْتُ فِى مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِى الْحَادِىَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِى هُوَ الْمَهْدِىُّ الَّذِى يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً ....
(2) 29. برداشتى از روايتى طولانى است كه البرهان فى تفسير القرآن، ج 2، ص 686- 689 آن را از عبد الأعلى حلبى، و او از امام باقر عليه السلام ذيل آيه شريفه: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَهٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه»، نقل كرده است. متن آن بخشى از روايت كه مورد استناد قرار گرفته چنين است: «... يقاتلون- و الله- حتى يوحد الله، و لا يشرك به شيئا، و حتى تخرج العجوز الضعيفه من المشرق تريد المغرب و لا ينهاها أحد، و يخرج الله من الأرض بذرها، و ينزل من السماء قطرها، و يخرج الناس خراجهم على رقابهم إلى المهدى عليه السلام و يوسع الله على شيعتنا، و لولا ما يدركهم من السعاده لبغوا.»
(3) 30. فتح: 28: اوست كه پيامبرش را به هدايت و دين حق فرستاد تا آن دين را بر همه اديان پيروز گرداند و خدا شهادت را كافى است.
(4) 31. انبياء: 105.
(5) 32. مجادله: 21.
برگرفته از کتاب ايمان و آثار آن نوشته استاد حسین انصاریان